من یک آریایی# شریفم#

مریم روشن‌فکر، تندیس: در دنیای هشتگ ها، که هر چیزی می تواند به چیز دیگری وصل شود، هر مفهومی نیز می تواند بازتعریف شده و در قالب نوین خود، مجموعه ای از رفتارها، روش‌ها، تعاریف را به وجود آورد.

هویت فرهنگی هر ملت بر پایه های مختلفی چون، دین، مذهب، زبان و البته تاریخ آن ملت بنا می‌شود.

تاریخ ما، میراثی از خود به جا گذاشته است که اشاره ای است از گذشته، سرزمینی که ما در آن به دنیا آمده ایم و آن را میهن خود می دانیم. اما آن چه در گذر زمان و با گذشت قرن ها به دست ما رسیده است، را از هر جهت که نگاه کنیم شکلی دیگر به خود می‌گیرد، زیرا اینک در این زمان و مکان تاریخی ما هیچ دلیل قاطعی در دست نداریم تا به یقین بگوییم، آن چه در این تاریکی در دستان ما قرار گرفته بی شک همه واقعیت این فیل را به ما نشان داده است.

محمودرضا نوربخش عکاسی است که مشخصا توجه خاصی به گذشته، خاطره و نوستالژی دارد، و این علاقه را بدون حواشی زائد مستقیما ابراز می کند.

اکثر غریب به اتفاق ما انسان هایی که در ابتدای قرن بیست و یکم زندگی می کنیم، با دنیای مجازی ارتباطی تنگاتنگ داریم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، ما بخشی از فرهنگ عظیمی هستیم که دائما در حال نو کردن خود است، این فرهنگ که همه چیز را می بلعد و در خود هضم می‌کند، ما را در جهانی قرار می دهد که به مرور مختصات واقعی خود را از دست می دهیم. و به همین ترتیب برای یافتن هویت فرهنگی خودمان دست و پا می زنیم و نمی دانیم که در کدام جهت در حال حرکت هستیم.

noorbakhsh-mehrva

ما بخشی از تاریخ کشورمان را بر می داریم، آن را از بستر زمانی و مکانی خویش جدا کرده و تبدیل به مفهومی انتزاعی می کنیم که معادل می شود با هویت فرهنگیمان، و سعی می کنیم ازاین نشانه جدا افتاده بی پشتوانه، به عنوان ایستگاهی استفاده کنیم که در این برهوت جهان وطنی نقطه ای را نشانه گذاری کند که ما بتوانیم به آن بیاویزیم و تصویری از خودمان ترسیم کنیم.

محمودرضا نوربخش، به سراغ یکی از این نشانه ها رفته است، او متولد سال ۱۳۵۹ در شهر ارومیه است و تحصیلات خود را در رشته مهندسی مکانیک به انجام رسانده و اینک غریب به ده سال است که پس از بهره گیری از محضر اساتید به نام حوزه هنر و عکاسی به صورت عکاس آزاد مشغول به تولید اثر هنری گشته است. نمایشگاه اخیر او که به موضوع میراث فرهنگی و رفتار اجتماعی اشاره دارد، در نگارخانه مهروا در معرض دید عموم قرار گرفته است.

نوربخش با نگاهی مستقیم، تضاد رفتاری ما را در برخورد واقعی  و مجازی با میراث تاریخی و فرهنگیمان به چالش کشیده است.او با انتخاب یک اثر تاریخی مهم مانند بناهای به جا مانده از دوران هخامنشی، مجموعه ای از رفتارهای متفاوت را در برخورد با این میراث فرهنگی پیش روی ما قرار می دهد.

این بخش از تاریخ ایران به همراه نشانه های زبانی و تصویری خود، همواره ماده خام مهمی برای تولید رویکردهای متفاوت فرهنگی و هنری بوده است. استفاده ای که آن قدر دستمالی گشته که به سختی می توان موردی از افتخار در آن به دست آورد.

محمودرضا نوربخش با دوربینی بی قضاوت، با زاویه دید هم‌طراز و کادری بی طرف، تصاویری را ثبت کرده است، که در پی جوابگویی نیستند. تصاویری که تنها نشان می‌دهند و مادر سوال هایی می شوند که ما را در برابر خودمان قرار می دهد.

هرچند نوربخش، عکس را وسیله بیانی خود قرار داده است، اما نباید آثار او را با معیارهای کلاسیک عکاسی مورد سنجش قرار داد. بلکه در خلال این تصاویر باید در جستجوی نگاه عکاس بود، نگاهی که بیانگر اندیشه و تفکر اوست.

mahmoud-reza-nourbakhsh-mehrva-gallery_530_300_c1

آثار نوربخش در زمره عکس های رها از ابزار قرار می گیرند، عکس هایی که به وسیله ثبت کننده خود تعهدی ندارند، و با بستر مفهومی خود در یک کلیت واحد قرار می گیرند و نمی توان اجزا آن ها را از هم جدا نمود. مانند اشاره ای که نوربخش در انتخاب عنوان نمایشگاه به دنیای مجازی دارد. بنابراین  برای تعبیر این نمایشگاه باید، عنوان، تصویر، چیدمان، محل نمایش و بیانیه هنرمند را در کنار هم قرار داد.

نوربخش در بخشی از بیانیه نمایشگاه آورده است: « شاید برآیند فرهنگ عموم مردم و مطالباتشان از تاریخ است که ویژگی های هویت معاصر آن ها را می سازد.» هویتی که فاقد پشتوانه رفتاری است، و تناقض های شدید درون آن مانع از عملکرد نجات بخش آن برای رهایی از سرگردانی در یافتن هویت و قوام یافتن آن به مثابه یک فرهنگ می گردد.

او در بخش دیگری از بیانیه می گوید:« از این گونه موارد بسیار است، که مدام در اذهان تولید می شود و چالش بین نیاز مردم و عرف، قوانین و سنت را به حاشیه می کشاند و با اغراق های ناشی از نارضایتی و خرافه، مدام جعل دسته جمعی در تاریخ شفاهی به وجود آورده و منتشر می کند.»

این جعل دسته جمعی که به مدد دنیای مجازی و فشارهای جهانی شدن ما را در موقعیت نگاه غریب گرایانه به خودمان قرار می دهد، موجب شده در جهان پسااستعماری، که دمدمی بودن و متغیر بودن آن، گفتمان غالب می شود و قطعات جدا شده خرده فرهنگ ها در میانه بازی بالهوسانه ، مانند پرنده ای نادر از سرزمینی ناشناخته در قفسی تنگ در معرض بازدید عموم قرار بگیرد. گویی که ما بیرون از خودمان در حال اظهار شگفتی نسبت به بخشی از تاریخ هستیم. بدون اینکه به واقعیت آن دسترسی داشته باشیم.

و البته در عمل ، رفتار ما نشان می دهد که این اظهار ارادت ظاهری تا چه حد پوچ و سطحی است و این تناقض به مدد آشفتگی سنت شفاهی و از دست رفتن بن مایه‌های آن، چنان ما را دچار اعوجاج کرده است، که موجب سرگردانی هویتی و فرهنگی شده ایم و به جای پرداختن به اصل، در حاشیه فرو رفته ایم.

نوربخش این دغدغه در معرض نگریسته شدن و استفاده ابزاری از چیزی که حتی نمی دانیم به درستی چیست را در اغلب مجموعه‌های کاریش دنبال کرده است و به نظر می رسد همچون محقق شهیر هندی، هومی بابا به دنبال تعریفی از موقعیت فرهنگ می گردد. او که سوژه هایش را اغلب با نگره ای به درون خودش انتخاب می‌کند. در این نمایشگاه نیز، با در پیش گرفتن نوعی روایت گری مستند گونه، که بیشتر به عکس هایی از شبکه های مجازی می ماند، سعی کرده برخورد ما را در برابر آثار فرهنگی و تاریخی‌مان در واقعیت، با عکس العمل های تند و متعصبانه مان در تاکیدهای اغراق آمیز و افسانه مانند در دنیای مجازی داریم منطبق کند و یاد آور شود که چگونه  تصاویر منتزع شده همان میراث فرهنگی را با رویکردی فاقد پشتوانه منسجم نظری و استنادی در جایی نادرست و بدون دلیل مورد استفاده قرار می دهیم و به عنوان نشانه بلاشک هویت فرهنگی قلمداد می کنیم.

نوربخش اینگونه  ما را دربرابر خودمان قرار داده است و یادآوری می کند، همانند داستان شهیر مولانا آن چه ما در این اتاق تاریک در دست گرفته ایم، تنها بخشی از واقعیت است، که همان هم مشمول مثل دم خروس و قسم است.

Mahmood-Reza-Nourbakhsh_mehrva-art-gallery_photography_Iran_Persian_honargardi_artevents_2015_1394-1