هرروز در این کشور اتفاقات شگرفی رخ میدهد که گاهی نمیشود از کنار آن به راحتی رد شد. اگر زیادی به آن بپردازی “زرد” میشوی , اگر نپردازی یک رسانه به روز نیستی . ما در تندیس سعی مان این است که به مطالبی بپردازیم که یک دغدغه جدی برای اهالی هنر تجسمی باشد. کمتر در مورد گرافیک قلم میزنیم چون تا دلتان بخواهد انواع و اقسام وب سایت هایی که مدعی گسترش و اشاعه گرافیک هستند در سراسر وب وجود دارد .گرافیک امروزه هم شده است مچ گیری ! واقعا کلمه ای زیبنده تر از این نیافتم . از بزرگ مچ گیر عالم جناب افشین خان پرورش گرفته تا انواع گروه های تلگرامی که علاقه وافر به مچ گیری در انواع مقولات دارند. اما واقعیت قضیه این است که این رفتار کاری است لذت بخش. اما نه از نوع سادیسمی آن , بلکه بتوان شاخک هایی را به نکاتی ظریف حساس کرد تا در طی زمان هر فردی بداند که اصل چیست و فرع کدام است. فراگیر شدن موضوعات مچ گیرانه! به صورت عام میتواند بیننده عادی را با فضای اوریجینال هنری آشنا کند و به او بیاموزد که هر طرحی که او برایش پول خرج میکند میتواند اصل نباشد . اما در این میان متخصصان نیز در موج عامیان اخ و تف سوار میشوند و بدون آن که با دلایل علمی و تخصصی و تاریخی موارد را ریشه یابی کنند در شنل یک شوالیه در می آیند و خود را ناجی هنر اصیل میبینند .
از وضعیت اسفناک طراحی گرافیک بارها گفته ایم و خوانده ایم و شنیده ایم , از کارت پایان خدمت وحشتناکی که در جیب جماعت ذکور کشور ایران قرار است نشانی از رشادت سربازان وطن باشد تا شناسنامه های جدیدی که نه نامی از طراح آنها به میان آمده نه کسی آنها را موشکافانه کاویده است. از شبکه های تلویزیونی متعدد سیما که باید روزانه در گوشه کادر نشانه هایی را ببینی که شاید اصلا برایت اصلیت و فرعیت آن مهم نباشد . اما همین لوگوی پیش پا افتاده شبکه سیما (و شاید شبکه پیش پا افتاده سه سیما) توانسته در این مدت ذهن افراد زیادی را درگیر خود کند . نشانه ای که سالها بر تارک تلویزیون میدرخشید و کسی از آن حرفی نمیزد . اما امروزه مچ گیران متخصص امور شباهت هایی مابین نشانه جدید و نشانه شرکتی معروف یافته اند و فریاد وا اسفا سرداده اند که : هی بیدار شوید که سرمان کلاه رفته (یعنی سرشان – شبکه سه ای ها-کلاه رفته) و ما دلسوز اینیم که چشمان خود را بشوییم و طرح اوریجینال ببینیم !
برای کشف چندوچون ماجرا سحر آزاد از روزنامه شرق بعد از کلی جست وجو برای یافتن طراح این نشانه به محمدعلی قاسمی، مشاور هنری سازمان صداوسیما، رسید .قاسمی با بیان اینکه تغییر یا بهروزکردن یک لوگو برای یک سازمان امری معمول است، به «شرق» گفت: «در تغییراتی که صورت میگیرد، برخی از لوگوها کاملا تغییر میکنند و برخی طراحی مجدد (redesign یا ریدیزاین) میشوند. لوگو قبلی نامتوازن بود و در طراحی فعلی زاویهها یکسان شده و تناسب سه خط در یک اندازه در نظر گرفته شده است».او ادامه داد: «موضوع بعدی، بحث تلویزیونهای جدید است که از فرمت پخش ۴ به ٣ در قاب قدیمی به ۱۶ به ۹ تبدیل شدهاند و به دلیل پرهیز از کشیدگی و دفرمهشدن تصاویر، نیاز داشتیم هویت بصری جدیدی برای شبکه تعریف کنیم. ما نهتنها آرم بلکه بسته گرافیکی جدیدی را تعریف کردیم که برمبنای آن اندازه فونتها و رنگهایی که باید مورد استفاده قرار بگیرند، قانونمند شدند، بهعنوانمثال سه رنگ زرد، ارغوانی و آبی با توجه به اینکه مخاطبان اصلی شبکه را جوانان تشکیل میدهند، انتخاب شدند. این رنگها شادابتر هستند و ترکیب خوبی با یکدیگر داشتند».
امید خوشنظر که به گفته قاسمی، کارگردانی طراحی هویت بصری شبکه سه را برعهده داشته است، در این مورد به «شرق» گفت: «توجه به هویت بصری و حتی ریدیزاین موضوعی است که بسیاری از برندها و شرکتها در تمام دنیا انجام میدهند و بعد از گذشت چندسال اگر آرم یا بسته گرافیکی جدیدی ارائه نکنند حداقل با انجام ریدیزاین، هویت بصری خود را بهروز میکنند اما در مورد شبکههای سیما این کار انجام نمیشد چون این شبکهها با نگاه رقابتی شکل گرفتهاند و عزمی برای کیفیت تصویر وجود ندارد چراکه هویت آنها برپایه محتواست».او در ادامه درباره اینکه لزوم تغییر هویت بصری شبکه سه چگونه شکل گرفت، عنوان کرد: «فعالیت من در این زمینه از شبکه العالم در سال ٨٠ شکل گرفت و اوج آن در ابتدای فعالیت پرستیوی (PRESS TV) بود که اولین شبکه ایرانی است که واجد هویت بصری ویژه خود است و طراحی و مراقبت از گرافیک در قالب شبکه برای مسئولان آن مهم بود. در آن زمان آقای سرافراز مدیر این شبکه بود و در جریان این موضوع قرار داشت. وقتی هم ریاست سازمان را برعهده گرفت، بر این مسئله تأکید کرد که هویت بصری شبکهها باید استاندارد شود که بخشی از این استانداردسازی فنی است تا فرمت پخش به صورت ١۶ به ٩ و بعدا به FULL HD تبدیل شود».خوشنظر افزود: «آذرماه سال قبل از حوزه ریاست سازمان به ما گفتند که پروژه بهینهسازی شبکههای مختلف را انجام دهیم اما چون زیرساختهای فنی و انسانی جوابگو نبود، این کار با پیچیدگیهای زیادی مواجه شد تا اینکه بحث هویت بصری شبکه سه پیش آمد. ما این پروژه را با شبکه سه آغاز کردیم چراکه طیف مخاطبان وسیعی دارد و از نظر حجم و نوع مخاطبان، امکان بهروزرسانی بیشتری داشت. در گروهی متشکل از ١۵نفر شامل طراحان گرافیک، مشاوران محتوایی، انیماتورها و… درباره اینکه بهینهسازی تصویری این شبکه باید چگونه شکل بگیرد، صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که به شکل واضحی نمیتوان همه عناصر شبکهای را که ٢٣سال از فعالیت آن میگذرد، تغییر داد پس بهینهسازی لوگو بهجای طراحی لوگو جدید در دستور کار قرار گرفت».به گفته او، در اصلاح لوگوی جدید زوایا منطقیتر شده و دایره به دلیل پویایی و سبکتربودن بهعنوان فرم قالب این شبکه تعریف شده است. خوشنظر همچنین انتخاب سه رنگ زرد، آبی و مجنتا (ارغوانی) را به دلیل وسعت مخاطبانی دانست که از نوجوان تا کهنسال را شامل میشود و میتوانند هارمونی مناسبی با یکدیگر داشته باشند. او افزود: «تعریف موضوعی را از این رنگها گرفتیم و بیشتر به ترکیببندی و هارمونی توجه کردیم. ما یک خانواده رنگی تعریف و سعی کردیم از آن بیرون نزنیم یعنی دیگر چیزی به نام رنگ سبز یا قرمز در این شبکه نداریم».
به گفته او، فونت طراحیشده برای شبکه سه نیز با عنوان IRIB٣ در دایره فونتی دافونت ثبت شده و آیتمهای تعریفشده نیز به سه بخش تقسیم شدهاند که در دسته اول با عنوان ONSCREEN آیتمهای روی صحنه نمایش شامل لوگوها، زیرنویس و مواد اطلاعرسانی قرار دارند. دسته دوم PLAY BACK نام دارد که شامل آرمها و پرکنندههایی هستند که میان برنامهها پخش میشود و دسته سوم آیتمهای بهروزشونده نام دارد که شامل اعلان برنامهها، اوقات شرعی، هواشناسی و… است».
این طراح با بیان اینکه واکنشهای مختلفی به هویت بصری جدید وجود داشته است که بیشتر آنها مثبت بودهاند، در پاسخ به کپیبودن این طرح از آرم اریکسون گفت: «این صحبتها از نظر عدهای غیرمتخصص گفته شده و طبیعی است وقتی شباهت دو تصویر را ببینند، تصور کنند یکی از آنها کپی است اما واقعیت این است که شرکت اریکسون یک شرکت قدیمی است که در سال ٢٠٠٩ آرم جدیدی را که اکنون مورد بحث قرار گرفته، بار دیگر طراحی کرد و شبکه سه پیش از این سال تأسیس شده بود که لوگو آنهم قبلا طراحی شده بود. ضمن اینکه ما لوگو جدیدی طراحی نکرده و فقط لوگو قبلی را بهینه کردهایم. البته ما از موقعیت لوگو اریکسون بیخبر نبودیم اما برایمان اهمیت نداشت چون لوگو آنها شبیه ما بود و لوگو شبکه سه پیش از لوگو جدید اریکسون طراحی شده بود»[۱٫روزنامه شرق]
ما خوشحالیم که شبکه های تلویزیونی سیما در مقابله با نفوذ شبکه های جذاب ماهواره ای بعد سالها از هویت بصری استفاده کنند , با “ری دیزاین” گردن لوگو هم به شدت موافقیم . اما در اینجا ما میخواهیم از حیثیت شعور طراحان گرافیک و هنرمندان تجسمی دفاع کنیم. این که چرا سفارشات کلان سازمانها و ادارات دولتی به دست اهل انها نمیرسد هنوز مساله ای است که ریشه در مناسبات قبیله ای ما ایرانیان دارد و جایش اینجا نیست . اما بیش از بیست سال است که بسیاری میدانند که حتی لوگوی شبکه سه که بر طبق ادعای آقای خوش نظر قبل از لوگوی سونی اریکسون طراحی شده , خودش کپی دست دوم لوگوی کمپانی موسیقی برادران وارنر است . این لوگوی تمام عیار را سال بس Saul Bass فقید طراحی کرده و در ذیل امضای طراحی سال ۱۹۷۲ نهفته است .
اطمینان من از این رفتار دقیقا بر میگرد به سال ۱۳۷۱ که در تلویزیون به عنوان تصویر بردار مشغول به کار بودم و بر حسب اتفاق در راهروهای سازمان اتودهای کاغذی را یافتم که لوگوی شبکه سه با کادری مانند تلویزیون (دقیقا شبیه لوگو وارنر) طراحی شده بود و حال به دور انداخته شده بود . جالبی ماجرا هم این است که در ان زمان بنده هیچ شناختی از لوگوی برادران وارنر نداشتم و این لوگو به وفور در تمامی سازمان و در پشت صفحات و ریل های موسیقی آرشیوی موجود در سازمان دیده میشد و یافتن آن کشف شگرفی نبود. در همان دوران به دوستان مدیری که در شبکه مشغول به کار بودند موضوع را گفتم و اما اتفاقی رخ نداد و به قول همان عزیز : ما چه مان اصل است که لوگومان باشد!علی الحال آینه کردن لوگوی معظم برادران وارنر و نگاه پرقدرت سال باس را نمیتوان کتمان کرد. این واقعه شاید با یک لوگوی دور از ذهنی همانند لوگوی شرکت Manpower اتفاق می افتاد. اما در سالهایی که شبکه های تلویزیونی ایران آرشیوی مملو از صفحات موسیقی کمپانی برادران وارنر داشت و به راحتی در پشت آنها میشد دست پخت استاد سال باس را دید چطور چنین لوگویی که با تمامی لوگوهای دیگر سازمان تفاوت ساختاری داشت ناگهان شکل میگیرد و بر پرده تلویزیون مینشیند؟
مورد دیگر ادعای جناب خوش نظر در مورد لوگوی اریکسون است که ایشان فرموده در سال ۲۰۰۹ این لوگو مجددا طراحی شده . باز هم من باب اطلاع این دوست هنرمندمان (یکی از بهترین کپشن سازان و موشن گرافیست های کشور) باید بگویم که این لوگو در سال ۱۹۸۲ توسط Terry Moore طراحی شده و این ادعا نمیتواند باز هم موجب رفع خطای کپی شدن آرم فعلی باشد . همچنان که کپی ناشیانه لوگوی شبکه مستند سیما از شبکه نشنال جئوگرافی را نمیتوان با هیچ کلام و قلمی کتمان کرد.
به هر صورت انگار قرار است مراسم مچ گیری روز به روز در تمامی ارکان این کشور اتفاق بیافتد. چه خوب! اما این که کسی ادعایی را بدون دقت به زبان بیاورد و دفاع از چیزی کند که بنیادش خراب است , نشانه خوبی برای پیشرفت اخلاقیات و هنر در این کشور نیست. هزاران لوگو را در جهان میتوان یافت که بسیار شبیه یکدیگر هستند و مهم نیست که بیاییم با جو سازی و اهانت در فضای مجازی اصل ماجرا را فراموش کنیم و به دنبال مقصر بگردیم . در این واقعه جدید هم انتظار از مدافعان این لوگو که هوشمندانه هم تغییر یافته این است که ببینند آیا این “ری دیزاین” مصادره به مطلوب شده است یا خیر؟ آیا این تغییرات گرافیکی توانسته تاثیر خود را بر مخاطب نشان دهد؟ ارتباط بصری یعنی دستیابی به مولفه های شناخت بصری توسط رهیابی دیدگان مخاطب به عناصر گرافیکی مالوف, پس چه خوب است که بگذاریم و ببینیم آیا این اتفاق رخ میدهد یا خیر و نیازی به این نباشد که با دفاعیات واهی و پوچ توان هنری خود و دیگران را زیر سوال ببریم .
استاد ارسونی عزیز،
افتخار شاگردی شما رو زمانی که در ساری تحصیل می کردم داشتم و حالا هم به تازگی مقالات مفید شما رو در دنیای نت پیدا کردم. از اون زمان تنها تعداد انگشت شماری از اساتید در خاطرم مونده که شما بی شک یکی از اونها هستید. خوشحالم که با شما کلاس فوق برنامه هم داشتم. سواد و دانش شما همواره دانش جویانی چون من رو به وجد می آورد. امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید.
سامان ن.
سپاسگذارم سامان عزیز و خوشحالم از این که بتوانم از نظرات شما و تمامی خوانندگان تندیس برای بهتر شدن روز به روز نشریه و وب سایت استفاده کنم. سپاس