اثر هنری در میان عبور و مرور | جاوید رمضانی

نامه نیمه اول دی | جاوید رمضانی

editors_choice_ramezaniدر شهرمان هر روز شاهد صدها تابلوی تبلیغاتی هستیم. آنچه مارا از ناتوانی‌ مالی‌مان به عنوان یک شهروند آگاه می‌کند.

امکان دارد این تصاویر را به یاد آوریم و فراموش کنیم، اما لحظه‌ای وارد چشم می‌شود و در آن هنگام، با لحظه‌ بررسی لیبل قیمت در فروشگاه‌های مالامال از اجناس تلاقی می‌کند. لحظه‌ای که فکر می‌کنیم آیا توان خرید آن‌ را داریم یا نه.

تصویر تبلیغاتی از جهانی حرف می‌زند که به هر قیمت باید نو شود. این تصویر با تکیه بر گذشته به سوی آینده حرکت می‌کند و هیچ در فکر لحظه حال نیست. زمانی که در اتوبان در حرکتیم وجود این بیلبوردها و تصور آنان مارا وادار می کند که آنان را پویا بدانیم و خودمان را ایستا. حال این وضعیت را با آلودگی هوا نیز مخلوط کنید. هوای آلوده ضربان قلب را افزایش می‌دهد. اضطرابی پنهان حاصل می‌کند. بدن در حال پژمردگی وقتی در ترافیک بعد از تعطیلی دفاتر و ادارات با این تصاویر تبلیغاتی مخلوط می‌شود، حاصلی قابل پیش‌بینی دارد.

چندی است که زیباسازی شهرداری تهران اقدام به نصب عکس‌هایی از طبیعت ایران و فضاهای شهری در تابلوهای تبلیغاتی خود کرده است. در میان این هیاهوی تصاویر صنعت و اقتصاد و سیاست، این عکس‌ها چالشی زیبا حاصل می‌کند. وقتی به اثری تصویری نگاه می‌کنید که شما را به تأمل و لحظه ای آرامش دعوت می‌کند، نعمتی است وافر که حقیقت بودن انسان را یادآوری می‌کند. بازگشت به تفکر و تأمل در اثر هنری ای که مهاجم نیست. بیان واحدی ندارد و اجازه می‌دهد تا مخاطب در خاطرات خود جستجو کند و به فراخور زیستن و حافظه‌اش تفسیری از آن بدست آورد و بیننده به دنیایی سفر می کند که اگر خیال انگیز نباشد حداقل فرصتی حاصل می‌کند که شتاب روزمرگی را فراموش کند.

البته نحوه این نمایش کاستی‌هایی دارد. در مواردی یک سوم سطح نمایش به زیرنویس عکس اختصاص دارد، که قطعا در آینده نحوه ارائه آثار بهتر می‌شود.

سنت نیکو و درک عمیق حال شهروندان قابل تقدیر است و می‌توان تلاش سازمان زیباسازی را در درک شأن معرفتی امر زیبا و خیر نکوداشت.

bilboard-aks