دربارهی نمایشگاه «چیزهای دیگری دربارهی طراحی»، آثار اشکان صانعی در نگارخانهی هما
وقتی که صادق باشی
حافظ روحانی، تندیس: مدرنیستها همه چیز را در هنر دگرگونه کردند. از بازنمایی گرفته تا نمایش ژرفا و عمق در نقاشی. از نحوهی به کارگیری رنگها تا حتی طراحی. شاید در دوران مدرنیسم بر اهمیت هیچ رسانهای به اندازهی طراحی تأکید نشده باشد. در واقع یکی از دستاوردهای مدرنیسم وضع تعاریف جدید برای مفهوم طراحی بود تا این رسانه که پیشترها چیزی شبیه یک پیش طرح یا اتود برای یک اثر هنری فرض میشد در طول دوران جدید هنر واجد آنچنان اهمیتی شود که بسیاری از طراحی به عنوان یک رسانه و شاخهی مستقل در هنرهای زیبا نام بردهاند. مسألهی جدید، در دوران تازه یافتن تعریفی تازه برای طراحی بود که البته هنوز محل مناقشه و اختلاف بین هنرمندان، نظریهپردازان، منتقدان و اهل فن است.
اشکان صانعی در نمایشگاه جدیدش، «چیزهای دیگری دربارهی طراحی» به همین وضعیت تازه اشاره دارد، به دنیای بیانتهای طراحی و به استقلال این رسانه از نقاشی و دیگر رسانهها و انواع گوناگون هنر. او در نوشتهی نمایشگاهاش آورده: «هر چند شکل ظاهری این تصاویر به طراحی بیشتر شبیه است تا بقیهی مدیومها، اما من اصراری ندارم که کارهایام را طراحی بنامم. چرا که همین اصرار بر «طراحی» یا «طرح بودن» با آنچه دربارهاش فکر میکنم و قلمرو منعطفی که برایاش قائل هستم در تناقض است. طراحی را بیشتر از هر چیز یک کنش معنادار میدانم که هنرمند با آن چیزی را ثبت میکند که فاصلهی کمی با ذهن و تصمیم او دارد و امکان حذف و اضافه، تغییر یا اصلاح در آن زیاد است. این کنش ارتباط زیادی به استفاده کردن و نکردن از خط – به عنوان پرکاربردترین عنصر بصری در شکل سنتی طراحی – ندارد و تأکید بر بداهگی و یادداشتگونه بودن و … هم چندان تعیین کننده نیست. طراحی برای من میل پیدا کردن راههای تازه است و از این حیث بسیار تجربی است. هر روز گسترهاش وسیعتر میشود و کشفی صورت میگیرد و شاید به همین دلیل هم باشد که طراحی را بسیار دوست دارم.»
به این ترتیب هنرمند در همین نوشتهی نمایشگاهاش کوشیده تا تصورش از طراحی را ثبت و برای ما توضیح دهد. آنچه مورد تأکید صانعی قرار میگیرد اشاره به منعطف بودن و بلاواستگی طراحی است، یعنی رسانهای که کمتر از دیگر انواع هنرهای بصری به فکر، محاسبه و اندازهگیری وابسته است که به گفتهی طراح، ماحصل کار مستقیم هنرمندی است که بدون درنظر گرفتن شرایط صرفاً قلم یا هر وسیلهی دیگر را بر روی کاغذ میگذارد و اجازه میدهد تا دست با حداکثر آزادی ممکن بر روی سطح کاغذ حرکت کند.
با اینحال هنرمند جدا از این تعریف به سراغ یک ویژگی دیگر هم میرود، استفاده از مواد کار گوناگون و نسبتاً متنوع، از تیونر پرینتر گرفته تا قلممو و امثالهم.
آثار صانعی در نمایشگاه را میتوان به دو گروه مشخص تقسیم کرد و بعد در بطن هر کدام تفاوتها را یافت. یک مجموعه از آثار هنرمند که با تیونر پرینتر کار شده، مجموعهای است انتزاعی که در آن هنرمند رنگ خاکستری را بر روی کاغذ کشیده. در این مجموعه میتوان دید که آنچه هنرمند میکند، بیشتر کشف قدرت و ضعف ابزار کار تازه است که پیشتر البته در طراحی استفاده شده بوده، ولی بهکارگیری آن برای هر هنرمندی همراه با کنجکاوی و احتیاط است. در این مجموعه تصاویر جنبهی انتزاعی دارند و به جز یکی، در بقیه هنرمند اصراری بر بازنمایی و کشیدن یک شیئ قابل تشخیص نداشته است. اما در مجموعهی دوم که بخش بیشتری از آثار نمایشگاه را شامل میشود، میتوان راحتتر به گفتههای هنرمند پی برد. در این مجموعه، هنرمند با ابزارهایی چون مداد و سایر ابزارهای طراحی، طرحهایی را بر روی کاغذ پیاده کرده. در آثار این مجموعه میتوان شاهد بازنمایی بود، گاه یک برگ، دو سه بار جمجمهی انسان، صورتها و چیزهایی از این دست. در آثار این مجموعه میتوان دید که چگونه هنرمند با رفتارهای آزادانهی دست اقدام به کشیدن چیزهایی کرده، به عنوان مثال با تکرار مدام خطوط منحنی به شکلی شبیه برگ رسیده یا با فشار آوردن بر مداد از دل تیرگی و روشنی هاشورها، چیزی شبیه جمجمه را نمایش داده است. هر چند که در آثار این مجموعه، طراح تا حد زیادی از آموزههای طراحی استفاده کرده، ولی باز هم کوشیده تا حد امکان دست را آزاد بگذارد، خطوط تکرار شونده به ما نشان میدهند که تا چه حد هنرمند در این امر موفق و صادق بوده.
در گوشهای از نمایشگاه، هنرمند دو دفترچه را نیز بر روی میزی به نمایش گذاشته است. دو دفترچه که هر کدام پر است از طرحهای سردستی و فوری. باز هم به نظر می رسد که صانعی با نمایش این دو دفترچه در پی تأکید بر فیالبداهگی کارش بوده و برای اثباتش حاضر به نمایش دادن این آثار بوده که بسیاری در حد چند خط سرسری هستند. نمایش این دفترچهها ما را به مفهوم دودل کردن (خط کشیدن سردستی) ارجاع میدهند. کاری که بسیاری از ما هم در طول روز انجام میدهیم، یعنی از سر وقتگذرانی با خودکار یا مداد خطوطی بیهدف را بر روی حاشیهی کاغذ میکشیم. به باور بسیاری از هنرمندان این خطوط سردستی و بیهدف بیش از هر چیز به مفهوم طراحی، به عنوان عملی بلاواسته نزدیک است. اشکان صانعی با نمایش دادن این دو دفترچه هم نشان میدهد که تا چه حد بر این تعریف مصر است و تأکید دارد که طراحی را باید به این دلیل دوست داشت و جدی گرفت که فاقد عقلانیت و برخوردار از غریزه و استعداد هنرمند است. جایی که او دست بر کاغذ میگذارد و کارش را آغاز میکند و بیآنکه تصمیم بگیرد آن را به اتمام میرساند.
بارها اشاره شده که بسیاری از هنرمندان دوست دارند تا مانند کودکان نقاشی کنند، اتفاقی که معمولاً به دلائل متعددی ممکن نیست. آثار اشکان صانعی در نمایشگاه «چیزهای دیگری دربارهی طراحی» در پی دست یافتن به مرزی است که طراحی در عین سادگی، بلاواستگی، آزادی و رهایی زیبا و قابل عرضه نیز باشد. صانعی تا حد زیادی در نمایش آثارش صادق بوده است.