نقدی بر رویداد ۱۰ روز با عکاسان

| نقدی بر رویداد فرهنگی هنری چهارمین دوره ده روز با عکاسان، خانه هنرمندان ایران

|مریم روشن‌فکر

  • خانه هنرمندان ایران طی ده روز میزبان گردهمایی انجمن‌های عکاسی در رویدادی با عنوان ده روز با عکاسان بود. رویدادی که به تازگی چهارمین دوره برگزاری خود را پشت سر گذاشته است و به نظر می‌رسد اینک پس از به رسمیت شناخته شدن انجمن عکاسان ایران از نظر قانونی،  باید متولی برآوردن انتظارات متعدد در حوزه عکاسی باشد.

حوزه ای که روز به روز بر طرف‌داران آن اضافه می‌شود. اما این خیل عظیم طرفداران با آن‌چه در ده سال گذشته به عنوان علاقه‌مند به عکاسی محسوب می شد، فرسنگ‌ها فاصله دارد.

برنامه‌های متعددی که در این ده روز برگزار گردید طیف وسیعی از نشست‌ها و کارگاه‌های آموزشی و نمایشگاه‌های متعدد را شامل می‌شد.

مهم‌ترین ویژگی این دوره گرد هم آمدن و تجدید میثاق انجمن‌های مختلف عکاسی بود، که به شکل گیری شاکله حقوقی انجمن کمک بسیار می‌کند. انجمن‌هایی که قرار است پس از این از سایه‌ بیرون آمده و وارد میدان حرفه ای و هنری عکاسی شوند.

حرکتی که انتظار می‌رود به زبان اهل سینما، عکاسی بدنه را به طیف هنری پیوند بزند. اما از همین ابتدای امر جای خالی عکاسانی که در واقعیت امر دست‌اندرکار تعریف عکاسی به مثابه یک حرفه و شغل هستند خالی مانده است و در هیچ کدام از طبقات و گالری‌های متعدد اثری از عکاسان آتلیه‌ای، منظور عکاسان، مجالس و آتلیه‌های کودک و…  دیده نمی‌شود.

 

۱۰-days-photographers3

در گالری‌ها آثار متعددی از اعضا به نمایش درآمده، که بعضا تعدادی زیادی از آن‌ها پیشتر و به تکرار در جایگاه‌های متعددی به نمایش درآمده‌اند و بیشتر شکل شناسه اعضای حاضر در انجمن را دارند تا نمایشگاهی برای دیدن آثار هنری. نمایشگاهی که جنبه توضیحی ، از فعالیت‌های اعضا، چه شاگردان و چه اساتید دارد.

کیفیت آثار نیز به همین ترتیب دارای شکاف عمیقی می‌باشد که نه در آثار اساتید دارای حرف تازه است و نه در آثار دانشجویان و اعضای تازه نفس نوید دهنده ظهور استعدادی تازه. و این خاکستری یکدست و بدون کنتراست که در کل این رویداد مخاطب را خسته می‌کند، بر سایر برنامه‌های آن نیز سایه افکنده است.

در کارگاه‌ها و نشست‌ها ، بحث‌ها به عمق نمی‌رود و دریچه جدیدی  به روی مخاطب باز نمی‌کند، زیرا چالشی برانگیخته نمی‌شود و  معیارهای پذیرفته شده، مجددا در قالب‌های گذشته خود تکرار می‌شوند.

چه چیزی تعاریف اعضای انجمن عکاسان ایران، تنها انجمن حقوقی و متولی امر عکاسی این سرزمین را در چنین مه غلیظی فرو برده و ارتباط آن را با دنیای حقیقی و مخاطبین گسترده عکاسی قطع کرده است؟

مخاطبین رو به رشد عکاسی، امروز کسانی هستند که  بی‌وقفه در معرض عکس قرار دارند، کسانی که در دریایی از تصویر غوطه می‌خورند و دنیای خود، شخص خود و زندگی خود را از طریق عکس تعریف می‌کنند. عکس که در جایگاه سهل الوصول‌ترین  تصویر قرار گرفته است. تصویری که از یک سو در حال دست و پنجه نرم کردن با امر واقعی است و از سوی دیگر درگیر رویا سازی.

و این مخاطب نو ظهور که با عادت روزانه به دیدن و تولید کردن عکس زندگی می‌کند،هنگامی که به سراغ عکاسی به مثابه امری هنری یا حرفه‌ای برای ارتزاق می‌رود قطعا دارای توقعات متفاوتی از آن است.

۱۰-days-photographers4

عکاسی در جایگاه هنری تجسمی، در دنیا جایگاهی والاست، امکانات بی‌شمار مدیوم عکاسی و وجوه بحث براگیز پدیدارشناسانه آن، همانند شوکی به بدنه هنر غرب وارد شد. در ابتدای امر با ظهور دوربین عکاسی نقاشان دچار تحول شدند و سپس مفاهیمی چون تکثیر پذیری و بازتولید اثر، موضوع یگانگی تصویر که تا پیش از این در نقاشی وجود داشت را متزلزل ساخت، و موجب تغییراتی در تعریف ارزش هنری گردید.

عکاسی موجب شد هنر از انحصار طبقه خاص بیرون بیاید و به درون مردم جامعه از هر طبقه‌ای وارد شود، همین امر آن را به ابزاری برای سیاسی کردن و اجتماعی کردن هنر تبدیل نمود و پس از آن بار دیگر با تولید دوربین‌های ۱۳۵ میلیمتری و دوربین‌های پولارووید و قرارگرفتن عکاسی در معرض استفاده عموم عکاسی مفاهیم جدیدی را به جامعه هنر تحمیل نمود و این روند تا به امروز ادامه داشته است.

این سرعت در تحولات چنان بالاست که همان‌طور که سوزان سونتاگ نظریه پرداز مهم عکاسی عنوان می‌کند کلیشه‌ها به فراکلیشه، و اشیاء بی‌ همتا به کلیشه تبدیل می‌شوند و کلیشه‌ها مجددا به اشیاء بی‌همتا تبدیل می‌گردند. با هر محصول جدیدی که به دنیای عکاسی ارائه می‌شود، تعاریف زیبایی شناسانه آن مورد بازنگری قرار می‌گیرند، تعاریفی که امروزه دیگر مختص به رسانه عکاسی نیستند، بلکه به دنیای بزرگ‌تر هنرهای تجسمی و کاربردی تعلق دارند.

مظاهر نو ظهور تکنولوژی مانند :دوربین‌های گو پرو، دوربین‌های مخصوص سلفی،  اینستاگرام و شبکه‌های اجتماعی، بازگشت‌های به گذشته و بازتولید روش‌های قدیمی مانند دنیای عکاسی لوموگرافی‌، دوربین‌های عکاسی فوری دیجیتال، انواع تکنیک‌های چاپ آلترناتیو، بازگشت به استفاده از دوربین‌های قطع بزرگ و غیره همگی نشان‌دهنده سرعت بی‌حد و حصر تغییرات و تحولات در حوزه عکاسی است. تغییراتی که با همراهی تولیدات نظری  پشتیبانی می‌شود.

امروزه و با شکل گرفتن رویکردی به نام پدیدارشناسی، پس از توجهات ویژه اهل فلسفه، نشانه شناسان و اینک پدیدارشناسان به عکاسی به عنوان یک پدیده و یک مقوله تفکری، عکاسی دارای جایگاه مهمی در شکل دادن به نحوه زندگی و تفکر بشر شده است.

عکس‌ها در طی دوران تاریخیشان راههای مختلفی را برای بقا برگزیدند، به عنوان مثال پس از چالش بسیار به موزه‌های هنر راه یافتند و به مثابه شی هنری مورد خرید و فروش قرار گرفتند، یا پس از تزلزل قطعیت و سندیت‌شان برای نشان دادن واقعیت به راه جدیدی برای بیان تقویت شده حقایق تبدیل شدند مانند آثار عکاسان نئو توپوگرافی یا ددپن فتوگرافی (dead pan) یا عکاسان استیج، گاهی  نیز از جایگاه تکنیکی خود پایین آمده و آزادانه به عنوان کارماده هنری جدیدتر بدل گشتند مانند آثار هنرمندان کانسپچوال، بارابارا کروگر، ویکتور برگین، جان بالدساری و دیگران و یا با تمام توان تکنیکی وبازنمایانه‌شان به خدمت صنعت و اقتصاد درآمدند.

این چنین عکس‌ها به عناصر تاثیر گذار و مهمی در دنیای بشر تبدیل شدند.

هر چند تمام تلاش‌های دست‌اندر کاران برای برگزاری رویدادهایی مانند ده روز با عکاسان قابل تقدیر و ستایش است، اما نمی‌توان با برخوردهای سطحی و کم عمق، هرچقدر هم که عرض و طول آن زیاد باشد، مخاطبین جدی عکاسی را متقاعد نمود و تحولات تکنیکی و نظری روی داده در دنیای عکاسی را بدون ریشه یابی ، تعریف جایگاه آن در فرهنگ و هنر ایران، آسیب‌شناسی همراهی یا عدم همراهی با جریانات غالب جهان، چالش‌های پیش‌ روی عکاسان صنعتی، تبلیغاتی و پرتره  در دنیای صنعت و تولید و مسائل ریشه‌ای و بنیادی پیش روی عکاس به مثابه هنرمند تنها در حد عناوین کارگاهی مطرح نمود و آنان را برای فعالیت در راستای شکوفایی انجمنی که برای بقای خود نیاز به حمایت آنان دارد ترغیب نمود و اولین حرکت رفع معضل تک صدایی و ترویج فرهنگ گفتگو برای ایجاد همان پویایی و تحرک و تاثیرگذاری است که ویژگی عکاسی در طول حیات خود بوده است.

۱۰-days-photographers1