بنیاد لاشایی چه می کند و کجاست؟

گفتگوی اختصاصی سایت تندیس با فریال جواهریان و مانلی کیکاووسی در مورد بنیاد لاشایی

گفتگوی پیش رو در حاشیه نمایشگاه «در جستجوی گمشده» که مروری بر آثار فریده لاشایی است و در موزه هنرهای معاصر تهران در حال برگزاری می باشد، انجام شده است. این نمایشگاه زندگی فریده لاشایی را دنبال می‌کند، پرده از وجوه مختلف آفرینش‌هایش بر می‌دارد، از شعر گرفته تا ترجمه و نگارش و چاپ‌دستی و ویدئو، همه در توالی زمانی. از کودکی‌اش می‌آغازد، در «گالری یک»، تا به آخرین کارش می‌رسد، در «گالری هشت». کارهای هنرمند بر روی دیوارهای با پس‌زمینه سفیدرنگ آویخته‌اند، و برش‌های مستند مربوط به همان دوره نیز در کنار آنها به نمایش درآمده است. بیننده با دیدن این کارها و مستندات فرصت می‌یابد خاستگاه کارهای هنرمند را ارزیابی کند و هم‌زمان به تافته بودن زندگی و کار او پی‌ببرد.

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

Farideh-Lashai

جاوید رمضانی: فریده لاشایی شاید از اولین هنرمندانی است که در ایران دارای بنیاد فرهنگی می‌شود، آیا این بنیاد در ایران ثبت شده و یا در خارج از ایران؟

مانلی کیکاووسی: بنیاد در سوئیس ثبت گردیده است.

رمضانی: بسیاری از خانواده‌های هنرمندان درگذشته، تاسیس بنیاد در ایران را مشکل می‌دانند، برای شما چطور بوده است؟

کیکاووسی: بنیادها در ایران گستره وسیعی از مجوزها می‌خواهند و معمولا در قالب موسسه فرهنگی هنری تک منظوره ثبت می‌شوند.

رمضانی: شما چه اهدافی از تاسیس این بنیاد پیگیری می‌کنید؟

کیکاووسی: ما در بدو حیات این بنیاد هستیم، اولین هدف ما جمع‌آوری میراث فریده لاشایی است. جمع‌آوری و آرشیو آثار و حمایت نمایشگاه‌های موزه‌ای به لحاظ محتوایی، فکر می‌کنیم در آینده در حوزه ادبیات به حمایت از جوانان بپردازیم، چه در حوزه نقد و پژوهش هنری و چه در حوزه نوشتن آزاد که دغدغه فریده لاشایی بوده است. البته این برنامه تا دو سال دیگر اجرائی می‌شود و در حال تهیه منابع این برنامه هستیم.

رمضانی: در بیانیه نمایشگاه، حضور تفکر لاشایی کمرنگ است، این به چه دلیل رخ داده؟

فریال جواهریان: اگر به نظر شما بیانیه کاملی نیست، به عمد بوده است و در ابتدا، فضای دیوارهای خاکستری و سفید را توضیح دادیم و سیر تحول و شکل گیری آثار هنرمند را رائه دادیم، تا مخاطب کشف کند و وقتی کل نمایشگاه دیده شد، فهم آثار حاصل شود. به واقع نمی‌خواهیم ابتدا همه چیز را رائه دهیم.

رمضانی:به لحاظ استاندارد هنرگردانی، کار فوق‌العاده‌ای رخ داده. از منظر مخاطب حرفه‌ای فهم می‌شود، ولی محور فکری لاشایی آیا دیده می‌شود؟

کیکاووسی: تفکر فریده لاشایی چندگانه است و جنبه‌های گوناگونی دارد، برای هنرشناسان بین‌المللی، همین مسئله او را ممتاز می‌کند، که ما را حمایت می‌کنند. برای هنرگردانان این پروژه هم همین است.

جواهریان: دقیقا همین است. او از نوادر هنرمندانی است که روشنفکر است. هنرمندان مشهور ایرانی بسیاری هستند که من می‌شناسم ولی روشنفکر نیستند، به طور مثال سهراب هم متفکر است، آن محور تفکری که شما دنبالش هستید یکی نیست، پنج، شش محور است که همگی در تمام دوران زندگی او موجود است و در هر مقطعی یکی از آنان پررنگ‌تر می‌شود، در دوره‌ای مسائل اجتماعی و سیاسی و در دوره‌ای ادبیات و در دوره‌ای نقاشی. شخصیت فریده  پیچیده و چند بعدی است و این دلیل نمی‌شود وقتی نقاشی می‌کند، آگاهی فکری و اجتماعی او را در نظر نگرفت.

رمضانی: هنر مدرن ما از سوی لایه‌های پایین جامعه به رسمیت شناخته نشده و امروز هم به لحاظ اقتصادی معتبر گردیده است، آیا نباید با تاکید بر هنرمندان متفکر، این مسئله را گسترش دهیم؟

manel&-ferialجواهریان: به‌قول آقای شایگان، ما تمام مسائل را می‌خواهیم با رجوع به شاعران حل کنیم و تفکر فلسفی نداریم. در واقع ما فلسفه در شعر داریم و یکی از مسائل عقب‌افتادگی ما همین مورد است.

کیکاووسی: هیئت امنائی اعلام می‌شود. افراد این هیئت را بررسی کردیم و این مسئله را هیئت امنا شکل می‌دهد.

رمضانی: این نمایشگاه را چطور دیدید، شما با خانم لاشایی زندگی کردید.

کیکاووسی: برای من آرامش بخش‌ترین مطلب این نمایشگاه دادن یک تصویر کلی از فریده بود، الزاما انتخاب بهترین آثارش نیست، نگاه کردن به تمام جوانب زندگیش است. این نمایشگاه من‌ را راحت کرد، چرا که همیشه سعی می‌کردم مادرم را بیان کنم و قادر به این کار نیستم. همیشه یک جنبه از فریده دیده می‌شد یا بخشی که در طبیعت ریشه داشت و به یا به طور مثال به عنوان هنرمندی انتزاع‌گرا. فریده یک آدم چندوجهی است، او در مورد تئاتر نوشته، کارکرده و درس خوانده است و علاقه اصلیش تئاتر و سینما و بیشتر ادبیات بوده است. کار طراحی کرده، کار شیشه و طراحی آن را کرده است، فعالیت‌های اجتماعی و تاثیر از فضای سیاسی داشته و دغدغه مردم و انسانیت را داشته است. موجود  احساساتی بود که به تمام اتفاقات دنیا حساس بود و منقلب می‌شد، به تمام این موارد در نمایشگاه اشاراتی شده است، این موارد امکانی را فراهم می‌کند که بعدا افراد دیگری می‌توانند بیایند و به جنبه‌های دیگر او بپردازند و نمایشگاه‌های دیگر و پروزه‌های تحقیقی دیگری شکل بگیرد. این اولین مروری بر آثار فریده است که برگزار شد و خوشحالم که در ایران شکل گرفته است. به فاصله دو هفته دیگر هم در شارجه نمایشگاه دیگری از مرور آثار وی برگزار می‌شود که از دو سال پیش برنامه ریزی شده است.

رمضانی: آثار به نمایش درآمده در نمایشگاه دو دسته است، یکی از مخزن موزه و دیگری یادمان‌های است که شما آورده‌اید.آیا این مجموعه در کنار هم چیده شده شما به واقع به تاریخ عمومی ایران اشاره کرده، در کنار وقایع جهان هنر، جایگاه آثار فریده لاشایی را مطرح کردید؟

جواهریان: کاملا درست است، فریده لاشایی در یک پس زمینه تاریخی ایرانی و یک پس زمینه گسترده‌تر هنر جهان مطرح شده است.

رمضانی: آیا این مجموعه با این اهداف ثبت می‌شود و آیا کتابی تهیه می‌شود؟

ج: البته کار کتاب کمی عقب است ولی در تابستان احتمالا کتاب چاپ می‌شود.

رمضانی: آیا در آینده نزدیک در ایران برنامه‌ای خواهید داشت؟

کیکاووسی: فعلا برنامه‌ای در دست نداریم و فرصت تنفس لازم است.

جواهریان: پنج‌شنبه، شش اسفند، که مصادف است با سال روز درگذشت فریده، برای اختتامیه نمایشگاه در موزه هنرهای معاصر برنامه‌ای خواهیم داشت. در این برنامه هنرمندان و دوستان فریده صحبت می‌کنند، از جمله آیدین آغداشلو، رعنا فرنود، ناصر تقوائی ، مرجان تاج الدینی، خانم کیکاووسی  و خودم.

رمضانی: اگر صحبت دیگری ندارید، تشکر می‌کنم از انجام این گفتگو.

ekhtetamie-lashaee