ترجمه کامل مقالات این پرونده تحت عنوان «کتاب جعل و از آن خودسازی در هنر» توسط نشر آوام سرا به چاپ رسیده است. شما میتوانید در لینک زیر این کتاب را با ارسال رایگان تهیه کنید.
خرید کتاب جعل و از آن خودسازی در هنر
هنر کپی «نظری بر از آن خودسازی و کپی رایت: توجه به هنرمندانی که خود کپی را موضوع شان کرده اند» مبحث سوم از پرونده جعل و از آن خود سازی در هنر در سایت هنرهای تجسمی آوام می باشد که بخش پایانی این مبحث به بررسی نمایشگاهی با این موضوع با عنوان « تجارت عادلانه »و نتیجه گیری کلی می پردازد.
کریستی رابرتسون– استادیار دانشگاه وسترن کانادا این مطالب را نوشته و زهرا قیاسی به صورت اختصاصی برای وب سایت تندیس آن را ترجمه کرده است. هرگونه استفاده از این نوشته ها منوط به اجازه کتبی از مترجم یا سایت و نشر آوام سرا می باشد. منتظر نظرات و انتقادهای شما در انتهای نوشتهها هستیم.
هنر کپیکاری: نظری بر ازآنخودسازی، کپیرایت و نیروی کار
- بخش پایانی
تجارت عادلانه؛اثر لیلا پازوکی
لیلا پازوکی هنرمندی ایرانی است که در سال ۲۰۱۱ نمایشگاهی با عنوان تجارت عادلانه در گالری کریستین هوسپ برلین برگزار کرد. صد کپی از نقاشی های لوکاس کراناچ پدر در سال ۱۵۳۷ با عنوان «تمثیل عدالت» که روی دیواری آبی رنگ گالری آویخته شده بودند. راه ورود به این سالن از اتاق دیگری رد می شد که کپی سالن ۱۷a در گالری ملی لندن بود. این اتاق دوم نقاشی هایی از «استادان قدیم» داشت و در نگاه اول نمی شد آن را از سالن اصلی در لندن تمییز داد. در سومین اتاق یک سری نقاشی بود که به صورت ردیفی روی دیوار نصب شده بودند و گویا بر اساس نقاشی روجیرون ون وایدن کشیده شده بود و قیمت گذاری بر مبنای دقت و تشابه با اثر اصلی بود. تماشاگر آگاه می دانست که تابلوی اصلی در کار نیست. همه نقاشی های نمایشگاه را هنرمندان مزدبگیر در دافن انجام داده بودند و به هرکدام مبلغی معادل نرخ بازار آنجا پرداخت شده بود. اثر پازوکی سوالاتی را درباره اعتبار و اصالت مطرح می کند. بر طبق نوشته وبسایت نمایشگاه :«رویکردی نظری است به جهان تقلیلگرای موزه ها و جهان کارگاه های سطح پایین و صنعتی دافن، یکتایی اثر هنری در برابر جهان داد و ستد کارهای ارزان تقلبی که درباره اشیا لوکس و لباس و هنر هم صادق است.»۲۶
تجارت عادلانه بیشتر به معامله مربوط می شوند تا نیروی کار. از طرفی این تجارت عادلانه در دغدغه های تاریخی هنر یعنی اصالت و اعتبار هم مداخله می کند. یکی از منتقدان نیویورک تایمز می نویسد: «نتیجه کار نقدی شدیداللحن به پندارهای منسوخ مولف و اعتبار است و در عین حال تاکیدی است بر تفاوت الهام گرفتن و تقلید؛ بهترین کپی ها آنهایی هستند که از مسیر خارج می شوند و در راستای زیبایی شناسی ای قرار می گیرند که آدم را بیشتر به یاد ساعات هنر و کاردستی در زندان های جانیان روانی می اندازد.»۲۷ دیدگاه او به این نگاه نزدیک است که نقاشان دافن را باید کاسب دانست نه هنرمند و از نظرش جالب است که «کپی های بد» در نظر مخاطب هنری تر هستند که البته نقد گزنده ای است به آنچه هنر دانسته می شود.
اما در اینجا مساله دیگری هم وجود دارد. چون پازوکی توجهی به غیرقانونی بودن کپی ندارد، کارش بیشتر درباره جایگاه هنر است. در چند تحلیل دقیق دیگر هم آمده است که اگر از ابتدا از سوالات مربوط به کپی رایت در این اثر صرفنظر کنیم، پازوکی می تواند مدعی مالکیت معنوی این اثر شود. سوال آخر این است که آیا هنرمندان دافن منفعت برده اند که در این مورد پاسخ احتمالا ًمنفی است.
اثر پازوکی اولین کاری نیست که در آن از نقاشان دافن استفاده شده است در سال ۲۰۰۵ لیو دینگ گروهی از نقاشان دافن را برای شرکت در دومین سه سالانه گوانگجو استخدام کرد. هنرمندان درطول برنامه افتتاحیه مشغول کپی کردن یک نقاشی منظره با رنگ های فلورسنتی بودند. فیلیپ تناری درباره این کار می نویسد که نشستن هنرمندان در سه حلق تو درتو نقدی است بر فرهنگ بینال ها و حرکت سریع و ترتیب فشرده اجرای رخدادهای هنری که معرف موفقیت های جهان هنرند. اما به قول تناری اتفاقی که افتاد در واقع نوعی برداشت ساده انگارانه درباره نیروی کار چین و ویرانسازی مفهوم مدنظر اثر توسط خودش بود. ۲۸ این کار توجه را به ارزشیابی عجیب هنر جلب می کرد، در بینال ها صاحبان هنرهای پولساز ارج و قرب بیشتری دارند. ۲۹ هرچند لیو به هنرمندان شرکت کننده پول پرداخت کرده بود اما لو ژی جیاند (سرپرست و نقاش) در مصاحبه ای اشاره می کند که قیمت توافقی بوده ولی شرایط سخت بود. نه به علت حضور نقاشان در نمایش اثر بلکه به این دلیل که این گروه قبلا با هم کار نکرده بودند و این تصویر خاص را نقاشی نکرده بودند.۳۰
لیو هم مثل پازوکی (و به مقدار کمتر دورانت) از کار دیگران بهره برد. در نمایش دوم اثر، دیگر به هنرمندان پولی پرداخته نشد و چون کار نقاشی به اتمام رسیده بود، نقاشان کارگر از عمل نقاشی کردن جدا شدند. کپی رایت به صورت دائم به لیو تعلق گرفت و حق اجرای دوباره کار به گالری آلمانی که حالا صاحب اثر بود. هنرمندان و نقاشان اصلی گائو از گردونه کار حذف شدند.
[/one_half_last]
نتیجه گیری
آثاری که در این مجال بررسی شدند به خصوص کار پازوکی و دورانت کاملا از بحث ازآن خودسازی جدا هستند. از آن خودسازی پوششی است برای استثناخواهی از قانون مالکیت معنوی. هر دو هنرمند از مدل های تاریخی آموزش هنر و تربیت هنرورز استفاده کردند تا موضوع نیروی کار را تحت سیطره رژیم های مالکیت معنوی مطرح کنند. هرچند هر دو اثر در دستیابی به هدفشان کامیاب بوده اند اما دو هنرمند با سیستمی که نقدش می کنند درگیر نشدند و نام خودشان را روی اثر نهایی گذاشتند و با این کار هنرمندان و هنرورزان چینی را حذف کردند. امضا کردن این دو اثر به همراه برداشت های متفاوت از اصالت و کپی کردن بحث درباره کپی رایت را پیچیده تر هم می کند. خلاصه اینکه کاری که هر دو اثر می کنند دادن پاسخی سریع و صریح و وارد کردن نقدی است که موید پیچیدگی رابطه میان عمر کوتاه و سوبژکتیو بودن هنر است و دشواری تلاش برای قانونمند کردن و کدگذاری آن را نشان می دهد.
۲۶٫ Leila Pazooki. “Fair Trade.” Galerie Christian Hosp, April 30‐June 18, 2011. Exhibition website:
http://www.kunstmatrix.com/en/exhibition/57915/fair‐trade.
۲۷٫ Tour d’Art, Berlin Gallery Week. New York Times Magazine, May 3, 2011:
http://tmagazine.blogs.nytimes.com/2011/05/03/tour‐dart‐berlin‐gallery‐week/.
۲۸٫ Tinari, 2007.
۲۹٫ Spalding David. “About Samples from the Transition – Products.” ArtLinkArt June 29, 2006:
http://www.artlinkart.com/en/artist/exh_yr/904atB/b47arBni.
۳۰٫ Wong, pp. 194‐۹۵٫