حیات احجام در گالری اثر
یادداشتی بر آثار محمدحسین عماد به قلم حافظ روحانی
محمدحسین عماد در طول این سالها با مادهی کار، با فضا، با رابطهی فضای پر و خالی یا با تعادل و کلاً با هر آن چیزی که به حجم و فضای اطراف یک حجم مربوط میشود درگیر بوده.
در نمایشگاه قبلیاش در همین نگارخانه بود که محمدحسین عماد برای تأکید بر فضای اطراف یک مجسمه از نور و سایه استفاده کرد. حجمهای متخلل او در آن نمایشگاه دو خصیصه داشتند؛ اول اینکه شکل آنها و نحوهی ایستاییشان مسألهی تعادل را مورد تأکید قرار میداد و دیگر اینکه هنرمند با استفاده از نور به عنوان یکی از عناصر اصلی و حتی مادهی کار بیننده را با فضا و محیط اطراف درگیر میکرد. مایهها و ایدههایی از آن دورهی کارهای هنرمند هنوز در این نمایشگاه باقی است، ولی عماد در جدیدترین نمایشگاهاش تغییراتی در کارش داده و البته مایهها و فکرهایی تازه را نیز مورد بررسی و پژوهش قرار داده است.
اولین اثر عماد، باقی ماندهی یکی از آن حجمهای متخلل پیشین است. این اثر که در ورودی ساختمان نگارخانهی اثر نصب شده، به مانند یک پیله فضای مابین ساختمان و خیابان را گرفته. بیننده با ایستادن در پشت یا جلوی این حجم تصویری مبهم از فضای بیرون یا درون را میبیند. این تصویر مبهم بیننده را وادار میکند تا تفاوت بین بیرون و درون را حس کند و البته برای دیدن اندک چیزی تلاش کند. به این ترتیب است که نور و رابطهی متفاوت بین دو فضا با این اثر موضوع هنرمند میشود و درگیری ما با این دو فضا و تاریکی و روشنی بیننده را درگیر میکند. این حجم نشان میدهد که درگیری پیشین هنرمند با نور و سایه اینبار به مکاشفهای در فضا تبدیل شده است، در واقع برخلاف مجموعهی قبلی آثار هنرمند که خود ماده یا جرم مجسمه هم برای هنرمند مطرح بود، در این تکاثر اهمیت جرم مجسمه به حداقل رسیده و تنها رابطهی بین دو فضای مختلف موضوع و مسألهی هنرمند شده است و آنچه این رابطه یا نسبت میان دو فضا را نمایش میدهد، روشنایی و تاریکی است.
یکی دیگر از آثار هنرمند در این نمایشگاه هم ادامهای بر موضوع مورد علاقهی هنرمند، تعادل است. مجسمهساز یک حجم میزشکل را از سقف نگارخانه آویزان کرده است. حجمی که در ابتدا چیزی شبیه میز را به ذهن متبادر میکند، ولی آنچه باعث درگیری ما با اثر میشود مسألهی تعادل در این اثر است. به این ترتیب بیننده وسوسه میشود تا با این حجم بزرگ بازی کند و تعادلاش را بسنجد. یک کشیدگی پایهمانند در سمتی از این حجم بیننده را فریب میدهد؛ این پایه هم ظاهر میزمانند این حجم را مورد تأکید قرار میدهد و هم ما را وادار میکند تا برای کشف چگونگی ایستایی آن با شکل و حالتاش درگیر شویم. هنرمند با این دو اثر نشان میدهد که رابطه میان حجم و فضای اطرافش و تعادل هنوز از مسائل و موضوعات مورد علاقهی او هستند که احتمالاً باید در آثار و نمایشگاههای بعدی هم شاهد درگیری هنرمند با آنها باشیم.
با اینحال جدیدترین آثار هنرمند که در قالب سه اثر مختلف به نمایش درآمدهاند بیانگر یک موضوع یا درگیری جدید هستند. مهدی حسینی در یادداشت نمایشگاه آورده: «محمدحسین عماد، در دورههای مختلف آثارش پیوسته سعی داشته تا به درون ماده نفوذ کند. آن را از حجم صلب و توپر خود رها سازد، به داخل آن رسوخ کرده، فضا و حتی اتمسفر را به به اندرون فرم وارد سازد. با این تمهید مخاطب نه فقط با شکل بیرونی حجم درگیر و دمساز است، بلکه به درون آن وارد شده و فضا را حتی در خلاء، جستجو و تجربه میکند.»
با اینحال جدیدترین آثار هنرمند که در قالب سه اثر مختلف به نمایش درآمدهاند بیانگر یک موضوع یا درگیری جدید هستند. مهدی حسینی در یادداشت نمایشگاه آورده: «محمدحسین عماد، در دورههای مختلف آثارش پیوسته سعی داشته تا به درون ماده نفوذ کند. آن را از حجم صلب و توپر خود رها سازد، به داخل آن رسوخ کرده، فضا و حتی اتمسفر را به به اندرون فرم وارد سازد. با این تمهید مخاطب نه فقط با شکل بیرونی حجم درگیر و دمساز است، بلکه به درون آن وارد شده و فضا را حتی در خلاء، جستجو و تجربه میکند.»
اشارهی نوشته به مکعبهایی است که هنرمند برای این نمایشگاه ساخته. این حجمها در ابعاد و شکلهای مختلف این موضوع را مطرح میکنند که حجم و مفهوم فضای پر و خالی چیست. از یک طرف هنرمند با افزودن یک روزنه در بدنهی این احجام ما را وادار میکند تا با حجم یا فضای درونی این مکعبها درگیر شویم و از طرف دیگر با قرار دادن آنها در موقعیتها و فضاهای گوناگون مفهوم فضا را به بازی میگیرد. این بازی در سه شکل نمود پیدا میکند؛ دو مکعب نسبتاً بزرگ که در گوشهای از نگارخانه گذاشته شدهاند. یک مکعب کوچکتر که بر روی جعبهای فلزی گذاشته شده و یک دیوار بزرگ منحنی که پر است از مکعبهای کوچک چوبی. احتمالاً مضمون مورد اشاره بیش از همه در مکعب کوچک و جعبهی فلزی به نمایش درآمده است. در این اثر ما شاهد این هستیم که مکعب چوبی تصویری از فضای درونی جعبه را به نمایش میگذارد. ولی علاوه بر این، خود مواد کار، فلز و چوب هم بر مضمون تأکید میکنند؛ چوب مادهی نرمتری است، پس به شکل منطقی را ما تشویق میکند، فکر کنیم که مکعب چوبی تصویرگر فضای درونی مکعب فلزی است.
این تفاوت را میتوان در دیوار هم دید، یعنی جایی که دیوارهی ساخته شده از جنس فلز فضایی از نگارخانه را اشغال کرده، ولی در سوی دیگر این دیوارهی فلزی، ما با دهها مکعب کوچک چوبی مواجه میشویم که مثل آجر این دیوار فلزی را شکل دادهاند. به این ترتیب اگر مکعب چوبی کوچک که بر روی جعبهی فلزی قرار گرفته بود، فکر کلی را نمایش میداد، اینبار و در این اثر ما شاهد شکلگیری دیواری از دهها مکعب چوبی هستیم. پس نه فقط فضای خالی، آنطور که نوشتهی نمایشگاه میگوید واجد حجم است که در عینحال با تکرار همین عناصر یا واحدهای کوچک، در اینجا مکعبهای کوچک است که حجمهای بزرگ شکل میگیرند.
پس آنچه در مجموعهی جدید عماد میبینیم بازیای با کلیت مفهوم فضاست. فضایی که خود واجد جرم است، ولو جرمی نرمتر که در این مجموعه با چوب تصویر شده. به این ترتیب است که آثار عماد بیانگر یک وضعیت اشراقی هم میشوند، مفهومی که میکوشد تعریف ما از پر و خالی، جرم و فضا را متحول کند و اتفاقاً به ما یادآوری که کند که حتی فضای خالی هم واجد جرم، یا موجودیت است و اتفاقاً آنچه که ما ادراک میکنیم همین موجودیت نادیدنی است.
نوشتهی نمایشگاه در ادامه این نگره را به کلیت فرهنگ و نگرهی شرقی بسط میدهد. حتی اگر نوشته را نپذیریم باید این نکته را در نظر بگیریم که آنچه در مقابل دیدگان ما گذاشته شده، تصویری معنوی از فضا را در ذهن میسازد، چیزی فراتر از تصویر علمی فضا که حیات و موجودیتی را برای هر چیز، منجمله فضای خالی قائل است و این تفاوت کار محمدحسین عماد با دیگر همنسلان و همکاران خود است.
[/one_half_last]
با تشکر از فعالیت هنری آقای محمد حسین عماد فقط می خواستم از هنرمندان تجسمی که در این موضوع هنری فعالیت میکنند یک انتقاد دوستانه داشته باشم و اون اینکه زمانی یک اثر هنری مفهومی میتواند مورد توجه مردم و علاقه مندان هنری قرار گیرد که بتواند هدف و معنای واقعی خلق یک اثر هنری را بطور کامل به مخاطبانی که از چنین نمایشگاه هایی دیدن میکنند بفهماند بسیار متاسفم از اینکه یک هنرمند با صرف وقت و هزینه ی زیاد و از دست رفتن عمر گران نه خود در آخر ماجرا متوجه میشود هدفش از خلق چنین اثری چه بود و نه میتواند با اثر هنری که خلق کرده است با مخاطب مورد نظر خود ارتباط حسی و خلاقانه و جستجوگرانه را برقرار کند امیدوارم هنرمندان خوب سرزمینم به جای دیگران بودن اول خودشان در هنر باشند.