(این مطلب در مجله تندیس ۳۲۷ منتشر شده است)
رونمایی از جدیدترین پروژهی کریستو پس از مرگ ژان کلود
ایسئو، ایتالیا: هنرمند مطرح بینالمللی، کریستو، این امکان را برای خودش و ما ایجاد کرده که روی آب راه برویم. او که چکمههای ولینگتون، یک کاپشن قرمز و مشکی، شلوار جین و پیراهن راه راه به تن دارد، دست به سینه در میان دریاچهی ایسئو در شمال ایتالیا ایستاده است و همهی آنچه که او و گسترهی پهناور آب دریاچه را از هم جدا میکند، ۲۰۰ هزار متر احجام مکعبی شناور است که با روکشهای نارنجی پوشانده شدهاند، و مسیری به طول سه کیلومتر میسازند که روستای سولزانو را به جزیرهی مونته ایزولا در دریاچه متصل میکند. هنرمند میگوید: «این یک پروژهی واقعا فیزیکی است؛ باید به آنجا بری(تا درکش کنی).» او که این پروژه را «گردشگاه شناور» نامیده میافزاید: «این کار یک نقاشی نیست، یک مجسمه هم نیست؛ باید روی آن راه بروی… با آفتاب حسش کنی، با باران، با باد. این کار فیزیکی است، نه مجازی… کسانی که گردشگاه شناور را تجربه میکنند احساس راه رفتن روی آب یا شاید پشت یک نهنگ را خواهند داشت.» این پروژه که ایدهی آن اولین بار در ۱۹۷۰ با همفکری ژان کلود برای رودخانهی یرو دلا پلاتای آرژانتین شکل گرفته شده بود، اکنون نهایتا پس از سالها به سرانجام رسیده و نخستین پروژهی کریستو از ۲۰۰۵ به بعد است. علیرغم تاخیر طولانی در محقق شدن رویای خلق این کار، هنرمند میگوید که این پروژه در قلب آنها ماندگار بوده است. «گردشگاه شناور»، که کریستو به دلیل دردسرهای کسب مجوز از انجام آن در گذرگاههای آبی در آرژانتین و ژاپن منصرف شد، در ایتالیا به لطف اشتیاق مقامات محلی و ساکنین اطراف رود تنها ظرف مدت دو سال به اتمام رسید. مدیر پروژه جرمانو سلانت سرعت پیشرفت کار را «یک معجزه» توصیف میکند. این اسکلهی شناور از ۲۰۰ هزار مکعبِ پلی اتیلنی قابل بازیافت تشکیل شده که ۲۰۰ هزار پیچ بزرگ آنها را به هم متصل میکند. معکبها با پوشش زرد رنگی از نایلون متراکم پوشانده شدهاند که رنگسایهی آن با غروب خورشید تغییر میکند و با خیس شدن هم قرمز رنگ میشود. این نخستین حضور هنری کریستو در ایتالیا نیست. کریستو و ژان کلود که هر دو متولد ۱۳ ژوئن ۱۹۳۵ هستند، در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ سه پروژه را در این کشور اجرا نمودهاند؛ شامل اینستالیشنی در میدان کاتدرال میلان که طی آن، آنها یادبود شاه ویتوریو امانوئله را بستهبندی کردند. این زوج در ابتدا به خاطر بستهبندی چشمنواز جاذبههای مشهور مورد توجه قرار گرفتند؛ جاذبههایی نظیر پل پونت نئوف، روی رود سن پاریس در ۱۹۸۵، و ساختمان رایشتاگ برلین در ۱۹۹۵، که کارهای اداری و کسب مجوز این پروژه تقریبا ربع قرن طول کشید. کریستو در توضیح اشتیاقش برای بازآفرینی اشیا با بستهبندی آنها میگوید: «من دوست ندارم با تلفن صحبت کنم، بلد نیستم ماشین برانم…من به چیزهای واقعی علاقمندم.» «گردشگاه شناور» ۱۵ میلیون یورو (۱۶٫۷ میلیون دلار) خرج برداشته، اما هزینهی اجرای آن طبق معمول کارهای کریستو، با فروش پیشطرحها و ماکتها تامین شده است. بازدید و تجربهی این پروژه رایگان، و در صورت مساعد بودن شرایط جوی ۲۴ ساعته است. هنرمند میگوید: «هیچ بلیط فروشی، ساعت بازدید، رزرو کردن و مالکیتی وجود ندارد. گردشگاه شناور، در امتداد خیابان و متعلق به همه است.» علاوه بر سطح نارنجی رنگ «گردشگاه شناور»، ۲٫۵ کیلومتراز گذرگاه عابر پیادهی شهر نیز در همان مسیر با پارچهی نارنجی پوشانده شده است. انتظار میرود ۵۰۰ هزار نفر تا روز پایانی از این کار دیدن کنند و به همین خاطر مشاغل محلی امیدوارند تا از این پدیدهی فرهنگی، که از نظر نیویورک تایمز دیدن آن یکی از «واجبات» سال است، سود خوبی ببرند. یکی از قنادیهای نزدیک دریاچه شیرینی مخصوصی به نام «بیسکویتهای کریستو» پخته که با مربا و پوست پرتقال تزیین شده و پل شناور را به یاد میآورد. برخی از بازدیدکنندگان نیز روزهای پیش از افتتاح پروژه خود را به دریاچه رساندهاند تا مشاهدهی آخرین مراحل نصب کار را از دست ندهند. هواداران این نابغهی هشتاد ساله نباید نگران بازنشستگی او باشند. کریستو در حال حاضر منتظر کسب موافقتهای لازم برای دو پروژه در امریکا و ابوظبی است. وی در جواب این پرسش که چه زمانی چکمههایش را میآویزد و استراحت میکند، به سادگی تنها پاسخ میدهد: «هنرمندان دست از کار نمیکشند، آنها میمیرند.»
http://christojeanneclaude.net
www.thefloatingpiers.com
لسانجلس، امریکا: یک زن کالیفرنیایی که به برخی از مشهورترین جاذبههای طبیعی امریکا به نام خلق اثر هنری آسیب رسانده بود، مجرم شناخته و به دو سال حبس تعلیقی مشروط و ۲۰۰ ساعت کار اجباری محکوم شد. کیسی ناکت ۲۳ ساله از سندیگو، در طول سفر ۲۶ روزهاش به نقاط مختلف امریکا در ۲۰۱۴، با طراحی و نقاشی کردن با آکریلیک و ماژیک روی صخرهها، به هفت پارک ملی صدمه زده است. وی در این مدت تصاویر کارهایش را در شبکههای اجتماعی اینستاگرام و تامبلر قرار میداد. دادستانی در بیانیهای چنین اعلام کرده است: «آسیب رساندن متهم به صخرههای متعدد، نشان دهندهی بیاحترامی او به قانون و گنجینههای طبیعی مشترک ماست. بخش خدمات پارک ملی به سختی کار کرده تا صخرهها را به حالت اولیه بازگرداند و تا کنون پاکسازی پنج پارک از هفت پارک را کامل کرده است.» در میان پارکهایی که مورد هدف ناکت قرار گرفتهاند نام،Death Valley در کالیفرنیا،Rocky Mountain در کلرادو وCrater Lake در اورگان به چشم میخورد. مقامات دادگاه میگویند قرار است در جلسهی دیگری میزان غرامتی که ناکت باید بپردازد هم مشخص شود. حسابهای کاربری متهم هم در پی اعتراضات مسدود شده است ولی خود ناکت اعتقاد دارد که یک هنرمند است و کارش خلق آثار هنری بوده و نمیتواند خرابکاری محسوب شود. این موضوع همچنین به ارائهی دادخواستی به کاخ سفید برای تعقیب قضایی ناکت، با بیش از ده هزار امضا، منجر شده است. یکی از مقامات سرویس خدمات پارک ملی میگوید: «این پرونده نقش مهمی که مردم میتوانند در شناسایی و به اشتراک گذاشتن مدارک رفتارهای غیرقانونی در پارکها ایفا کنند را نشان میدهد. این کاملا روشن است که مردم عمیقا برای مناطقی که سرویس خدمات عمومی عهدهدار مسئولیتشان است، اهمیت قائلند».
www.artdaily.org
نمایشگاه آثار کهینده وایلی
ریچموند، امریکا: نمایشگاهی از پرترههای یکی از هنرمندان پیشرو امریکا در موزه هنرهای زیبای ویرجینیا برپا شده است. این نمایشگاه با عنوان « کهینده وایلی: یک جمهوری جدید» با بیش از ۵۰ نقاشی بزرگ و مجسمه، سوالات جذابی را در مورد نژاد و هویت مطرح میکند. وایلی که برای تصویر کردن مردان امریکایی افریقاییتبار بر اساس قوائد مرسوم پرترهسازی سنتی اروپا شناخته میشود، این بار چشمانداز خود را بسط داده تا زنان و فرهنگهایی از سراسر جهان را نیز در بر بگیرد. در کنار کارهای اولیه ناشناختهتر، نمایشگاه همچنین تجربیات جدیدتری شامل نیم تنههای برنزی، نقاشیهایی در قالب شیشههای رنگی و کارهایی از مجموعهی «صحنهی جهانی» را نیز ارائه میدهد. وایلی مدل پرترهایش را از میان افراد آماتور و نه مدلهای حرفهای انتخاب میکند. این افراد، که لباسهای کلاهدار، شلوار جین و کلاه بیس بال پوشیدهاند، در مقابل پس زمینههای پر نقش و نگاری به تصویر کشیده میشوند که شیوهی پرترهنگاری اشرافی را به یاد میآورد. با جایگزینی اشراف اروپایی با مدلهای سیاه پوست، وایلی به غیاب امریکاییهای افریقایی تبار در چنین روایات تاریخیای اشاره میکند. کارهای در معرض نمایش، شامل منتخبی از مجموعهی در حال گسترش «صحنهی جهانی» نیز میشود، جایی که کار وایلی جنبهای جهانی به خود گرفته است. در کنار تاسیس کارگاهی در پکن، هنرمند اوقاتی را هم در افریقا، فرانسه، جاماییکا، هاییتی، و کشورهای دیگر سپری کرده است. برای کمک به بازدیدکنندگان تا ارتباطی میان کارهای نمایشگاه و آثار گنجینهی موزه برقرار کنند، فضایی تدارک دیده شده است که در آن مردم به کتابهای تارخ هنر و صفحات نمایش الکترونیک حاوی اطلاعات تاریخ هنری دسترسی دارند تا عمیقتر به فرآیند کار هنری وایلی بنگرند. کهینده وایلی در لسانجلس متولد شده و لیسانسش را از موسسهی هنر سن فرانسیسکو در ۱۹۹۹ و فوق لیسانس را از ییل در ۲۰۰۱ دریافت کرده است. کارهای او در بیش از ۴۰ موزه نگهداری میشوند.
رونمایی از مجسمهی سرباز روس در منطقهی مورد مناقشهی کریمه
سیمفروپل، کریمه: مقامات شبه جزیرهی کریمه از مجسمهی برنزی یک سرباز روس مسلح رونمایی کردند تا جدایی این منطقه از اوکراین و الحاق آن به روسیه را گرامی بدارند. این مجسمه که کمی از اندازهی طبیعی بزرگتر است در میدان شهر سیمفروپل نصب شده و سربازی را نشان میدهد که یک کلاشینکف حمل میکند و قطاری از مهمات به دور سینهاش پیچیده است. همچنین یک گربه خودش را به پای سرباز میمالد و یک دختر بچه به او گل میدهد. نیروهای روسی که با یونیفورمهای بدون علائم و نشان، کنترل شبه جزیره را در ۲۰۱۴ پیش از برگزاری رفراندوم به دست گرفتند، برای کم حرف و جدی بودنشان از سوی هوادارانشان «افراد مودب» نامیده میشدند. کیِف و کشورهای غربی از پذیرش مشروعیت رفراندومی که با شتاب به نفع حاکمیت روسیه بر این منطقه برگزار شد، سر باز زدند و مسکو را تحت تحریم قرار دادهاند. نمایندهی ولادیمیر پوتین در کریمه میگوید: «ما به افتخار جنگجویان بلند آوازهی خودمان یادبودی را افتتاح میکنیم_ به افتخار سرباز مدرن روس.» او همچنین میافزاید: «مجسمه قدرت، آرامش، اعتماد به نفس، و ادب سربازان روسی ما را» نشان میدهد. این مجسمه از سوی پیکرهساز مشهور روس، Salavat Shcherbakov، طراحی شده است. وی برای ساخت یک مجسمهی عظیم خبرساز از شاهزاده ولادیمیر_ شخصی که مسیحیت را به روسیه آورد_ شناخته میشود. هنرمند میگوید: «سرباز روس تجسم ارتش روسیه است، در حالی که دختر کوچک نمایندهی اهالی کریمه است و گربه نشان میدهد که زندگی آرام مردم مختل نشد بود.» او در مورد نقش ارتش روسیه هم میگوید: «یک هدف وجود داشت؛ دفاع از مردم؛ بنابراین خونریزی رخ نداد.» یک سرباز روس که در ماجرای الحاق کریمه شرکت داشت مدل ساخت مجسمه بوده است، بنابراین به گفتهی هنرمند او «اطلاعات دست اولی در مورد رویدادها، جو حاکم، و پوشش آنها» داشته است. مجسمه حدود پنج میلیون روبل(۷۶٫۵۰۰ دلار) هزینه داشته که توسط حامیان خصوصی تامین شده است.
www.artdaily.org