نگاهی به دومین نمایشگاه ” سه در سه “
گالری اُ
سایت تندیس به قلم سحر افتخارزاده
گالری “اُ” در دومین نمایش از پروژه ” سه در سه “، آثاری از میلاد فیروزفر، سپیده بهروزیان و ایمان ایزدینیا را به نمایش گذاشته است.
[divider style=”dotted” top=”20″ bottom=”20″]میلاد فیروزفر در “زبان زمان” بر سالخوردگی تمرکز کرده و به پرترههایی از افراد سالمند پرداخته؛ آثار این هنرمند دارای سطح تکنیکی بالایی در حیطه چاپ هستند، اما از این حد فراتر نمیروند. از آنجا که هنرمند نتوانسته به مهارت تکنیکی خود چیزی بیش از دلبستگی شخصی بیافزاید، آثارش بدون ضرورت وجودی تاریخی در افقی رمانتیک باقی میمانند.
سپیده بهروزیان نیز متاثر از فضایی بسیار شخصی و فارغ از ساخت و ساز تکنیکی، نقاشیهای طراحانه خود را با عنوان “درخت ناکام” خلق کرده و نوعی جستجو و در راه بودن را با این مجموعه به نمایش گذاشته، جستجویی که همچون درختی ناکام هنوز به بار ننشسته است.
اما در این نمایش میتوان بر آثار ایمان ایزدینیا تامل بیشتری کرد. این هنرمند آثار خود را با ترکیبی از نقاشی، طراحی و پرینت بر کاغذ خلق کرده و آنها را به صورت اوراق بایگانی با گیره کاغذ مخصوص پوشههای بایگانی بر دیوار گالری نصب کرده است. “جمع جبری صفر” مجموعهای است از ۴۴ نمودار و یک تک اثر شامل پارتیتور قطعهای موسیقی بر کاغذ. نمودارها هر یک با ظاهری مستندنگارانه در حال بازنمایی کمیتهایی عددی نسبت به دو محور عمودی و افقی با درجه بندی ثابت صفر هستند. هنرمند با خلاقیتی درخور توجه فیگورهای واقعگرایانه انسانی را در موقعیتهایی خاص که به وضوح در بستر سخن سیاسی و در ارتباط با مفهوم قدرت میگنجند، با خطوط و نشانههای نمودارها ترکیب کرده و اینچنین توانسته به خوبی گسترهای از دلالتهای بینامتنی را پوشش دهد. با وجود تعدد آثار و تکرار پارامترهای مشترک، هنرمند توانسته طیف وسیعی از مفاهیم را در یک سخن مشترک به صورتی مجزا در کنار هم قراردهد و با دقت در جزئیات ارائه هر اثر، قابهای متفاوتی ببندد. اگرچه این مجموعه رویکردی مفهومی را دنبال میکند، ارائه آثار به صورت دفترچه بایگانی بر دیوار به دلیل سفید باقی گذاشتن برگههای زیرین دفترچهها کمی از فضای هنر مفهومی فاصله میگیرد و به نمایش نزدیک میشود؛ گویی این نحوه ارائه تنها در سطح به این بخش از رویکردهای تاریخ هنر ارجاع میدهد. اما در مجموع ایزدینیا توانسته در نمایش خود مجموعهای قابل توجه چه در کل و چه در تک تک آثار ارائه کند.
تکنیک و فرم ارائه آثار دارای رویکردی معاصر است، اما “جمع جبری صفر” به نمایش تفکری پرداخته که ریشه در نظریههای قدرت کلاسیک دارد که به دلیل رویکردهای مکانیستی، دقیق و فلسفه مدار خود بیشتر محبوب نظریه پردازان مدرن است. این تفکر با معیارهای علمی، محاسبه پذیر و تجربی بودن به قدرت مینگرد و به صورتبندی عقلانی کل فرایندهای اجتماعی در یک قالب فراگیر و بازی برنده/بازنده در کنشهای تاریخی باور دارد؛ کنش و نه اندر کنش! بنابراین آنچه در اینجا با ابزاری پست مدرنیستی به نمایش درآمده ساز و کاری منتج از مدرنیته با پیشینهای کلاسیک است که بر اساس دوباوری و کشمکش نیروها و به قولی بر اساس نظامی نیوتونی شکل گرفته و به همین دلیل نیز منجر به برد و باختی شده که در هر یک از آثار میبینیم. اما این ابزار پست مدرنیستی تنها به نمایش این ساز و کار میپردازد و گویی هنرمند تنها ایدهای انتزاعی را از حوزه جامعه شناسی به حوزه تجسمی ترجمه کرده و این ساختار خطی را سوار بر وضع موجود قلمداد میکند و بازی دیگری غیر از برنده/بازنده پیش نمینهد. پس چه بسا این مجموعه خود به “نوترینویی بایگانی شده” تبدیل شود. خود نمایش نیز به نوعی در بردارنده یک نظام مشخص و جهت گیری شده به سوی مخاطب است و گویی ساختاری است دارای ماند کنشی -چنان که نظریه قدرت کلاسیک مدنظر دارد- که جایی برای اراده عاملیت در آن مفروض نیست. با آنکه هنرمند در خلق آثار به رویکردهای بعد از ۶۰ در هنر تکیه کرده، در حوزه نظری رویکردهای جامعه شناسانه و نظریه های قدرت همان سالها را نادیده گرفته است. تک اثر پارتیتور موسیقی که به نظر میرسد با فاصله فرمی و محتوایی از دیگر آثار در صدد رمزگشایی از کل مجموعه است، خود در ادامه پیام غالب آثار حرکت میکند و بعد تازهای به فهم مجموعه نمیافزاید و چه بسا آثار را به یک محدوده تاریخی-جغرافیایی محدود میکند.
اما به هر روی “جمع جبری صفر” در یادآوری تاریخ سیاسی از منظری مشخص و در زمان مناسب، موفق است و تبدیل به بخشی از گفتمان درحال شکل گیری یادآوری شده که در عین اعلام حضور و تقویت خودآگاهی تاریخی، نیز به ترس همگانی دامن میزند. شاید اگر هنرمند میتوانست همزمان آنچه به نمایش در میآورد را در هم بشکند، از حلقه بسته این گفتمان بیرون میرفت.
در مجموع میتوان گفت نمایش دوم پروژه “سه در سه” در کلیت خود دچار پراکنده گویی است و انسجام خود را تنها در اشتراک وجه طراحانه آثار حفظ کرده است.
[/one_half_last]