پروپاگاندا |نامه اول مرداد

پروپاگاندا
نامه اول مرداد
به قلم جاوید رمضانی

جوسازی و تبلیغات ریشه در جنگ‌های عقیدتی بخصوص در مسیحیت دارد. اما امروز تبلیغات جزو نان شب شده. آمارداده‌اند که درصد انبوهی از ایرانیان در شبکه‌های مجازی حضوردارند و مشغول فعالیت‌های  ارتباطی هستند.

این ارتباطات به سمت دست‌یابی به مقاصد از پیش تعیین شده می‌رود. چیزی فراتر از حقیقت رابطه و خبر داشتن، به عبارتی تبلیغات صرف.

دوستی می‌گفت بعد از سال‌ها رفیق دبستانی گذشته، در فیس بوک او را جسته و وارد لیست فرندهای خود کرده اما پاسخی به پیام‌های  او نمی‌دهد و اعتنایی به حس بازیابی یک دوست ندارد. در جستجو متوجه شده بود که مسئله یافتن یک دوست نیست بلکه فالوورهای خود را افزایش می‌داده است .

پروپاگاندا

سبک ستاره شدن و چهره بودن امروز با ده سال پیش بسیار متفاوت است و در عین حال ساده تر گردیده است. شما می‌توانید یک رئالیتی استار باشید. یعنی چه؟ مشخص است. صبح که برمی‌خیزید از خود یک تصویر در اینستاگرام و یا شبکه های دیگر بگذارید و این کار را تا شب ادامه دهید. این زندگی در میان میدان تبلیغات است.

دیگر چهره ماندگار شدن فایده ندارد. چهره در حال گذر طرفدار دارد. بطور کلی اگر زیر ۵۰ هزار نفر شمارا پیگیری می کنند پس شما یک بازنده هستید.

این مسئله در شغل‌هایی که با شهرت در ارتباط هستند نمود جالب توجهی داشته است. به تازگی برای مطرح شدن، اشخاص و نهادهایی مانند گالری‌ها و هنرمندان و غیره در طرفه العینی خود را سوژه رسانه‌ای می‌کنند تا منحنی شهرتشان افول نکند و یا این‌که منحنی شکل بگیرد.

با افزایش رشد گالری‌ها در سطح تهران و بازار کساد خرید و فروش انواع ترفندها برای رشد محبوبیت و مطرح شدن را شاهدیم. به تازگی پست الکترونیکی ای دریافت کردم که اتهامات مقبول و شیرینی از قبیل فساد مالی در خرید هنر و خرید از هنرمندان رسانه دار(ژورنالیست‌ها) با قیمت‌های نجومی و ارتباط با بانکداران و مشارکت با یک پنیر فروش و غیره را به گالری تازه پا و آماتوری زده بود.

اگر من گالری دار بودم کلی از نویسنده تشکر می‌کردم چرا که یک شبه معروف می شوم. البته به نظرم رسید شاید این سفارش خود گالری دار بوده است و در پی‌گیری مشغول تفحص هستم. به نظر می‌رسد شهرت به هر قیمت مد روز شده است و بیننده را باید افزایش داد.

پروپاگاندا

مشخصا بحران مالی، هویتی و سست شدن تئوری‌های وارداتی، همگی را تبدیل به سوژه کرده است و آکتور این بازی رئالیتی استار. خلاصه به قول قدیمی‌ها فیلم شده‌ایم و همین چندروزه است که باید چراغ برداریم و دنبال مخاطب و بیننده هایی بگردیم که همگی دارای گوشی‌های هوشمندند و چهل میلیون رسانه فعال در حال کار است. عجیب آن است که دنبال خواننده باشیم برای مجله منتشره سه ماه یک‌بار در شبکه‌های مجازی. عواقب مدرنیته در هنر بیشتر و بهتر از این نمی شود.

این‌ است که گویند: آنچه شیران را کند روبه مزاج     احتیاج است احتیاج است احتیاج!