نگاهی به نمایشگاه سکوت تک رنگ | بهاره نوابی

تک گویی مکرر
نگاهی به نمایشگاه سکوت تک رنگ | بهاره نوابی
 گالری دستان ۲
سایت تندیس به قلم سحر افتخار زاده 

بهاره نوابی مجموعه اخیر آثار خود با نام “سکوت تک رنگ” را در قالب نقاشی و چیدمان در گالری “دستان دو” به نمایش گذاشته است. نقاشی‌ها همچون آثار گذشته هنرمند با مداد و اکریلیک بر کاغذ کالک کار شده‌اند. در بعضی کارها، اثر به همراه آینه‌ای در کنج دیوار به نمایش در آمده که تصویر اثر را بازتاب می‌دهد.

بهاره نوابی

در چیدمان‌ها نیز آینه نقشی کلیدی ایفا می‌کند. موضوع به تصویر در آمده در اغلب آثار ترکیبی است از تصویر فیگوراتیو یک زن با اشکالی انتزاعی که در پالتی محدود با خطوط بریده مدادی و سایه پردازی ملایم در کنار سطوح رنگی تخت سیاه و تک فام آبی، زرد یا قرمز کار شده است. در آثار بزرگ نقاشی، وسعت فضای خالی و سفید، سکونی را بر فیگورها بار می‌کند که در کنار سردی رنگ‌ها و بی‌حالتی چهره‌ها هرگونه نفوذ از بیرون یا تبادل ارتباط را ناممکن می‌سازد و اینچنین تصویر با پافشاری در فروبستگی خود باقی می‌ماند. این فضای سوبژکتیو چه در این نمایش و چه با نگاهی به آثار گذشته هنرمند در حال بازتولید دائمی خود است و این بازتولید به تفکری بازتابی می‌ماند که چون داده‌ای از بیرون ندارد دائما خود را باز می‌تاباند، و اینچنین در هیأت آینه‌ بازنمایی شده است.

بهاره نوابی
فیگورها با اتصالات معلق و نامطمئن به تنها ابژه‌های جدا از خود که ماهیت مشخصی ندارند، بر جدا افتادگی از بیرون، تأکید می‌کنند. در اینجا متریالِ کالک تأثیری در ایجاد شفافیت مذکور در استیتمنت نمایشگاه و ارتباط درون و بیرون نداشته چرا که بیرون-ی در اینجا وجود ندارد، همه چیز در درون خلاصه شده و ثابت شده است. از اساس در نقاشی‌های بزرگ نمایشگاه می‌توان متریال دیگری نیز به جای کالک برای بستر اثر متصور شد. شاید اگر از آثار چند لایه در مجموعه‌های گذشته هنرمند در این نمایشگاه نیز به چشم می‌خورد، آنگاه می‌توانستیم دلالتی بر این تبادل درون و بیرون بیابیم. اما در اینجا تنها در یک چیدمان می‌توان استفاده از شفافیت متریال کالک را مشاهده کرد که در آن یک مورد نیز پشت و روی کاغذ و انعکاس اثر در آینه و انعکاس تصویر آینه در آینه دیگر، همگی بازتابنده تصویری سوبژکتیو و فردمحور‌اند که در خود تکرار می‌شود و از خود قوام می‌یابد. بنابراین در اینجا با تأثیر بیرون بر درون مواجه نیستیم، بلکه با درونی مواجهیم که در خود فرو رفته است. تکرار این نظام زیبایی شناسانه در طول سالیان حرفه‌ای هنرمند حاکی از مداومت این نگاهِ رو به خود و رو به درون است.

بهاره نوابی

بهاره نوابی

اما در چند اثر کوچک و یک چیدمان نمایشگاه می‌توان شاهد درهم‌شکسته‌شدن این نگاه بود. تابلوهای کوچکی که به لحاظ نوع متریال و نوع برخورد با موضوع بسیار متفاوت از نقاشی‌ها ظاهر شده‌اند، بسیار بیش از آثار نقاشی بر کالک، حامل شفافیت و گشودگی به بیرون هستند. در آثار کوچک نمایشگاه، هنرمند سوژه یکپارچه و بسته خود را درهم‌شکسته و هر قطعه را در قابی به نمایش گذاشته؛ گاه در یک سینی کوچک پیشکش کرده و گاه در قابی شکننده و ظریف با خطوط و سطوحی ساده و سبُک به تصویر کشیده است. در چیدمان دیگر نمایشگاه نیز می‌توان این گشودگی را دید. در این چیدمان قطعه‌هایی بریده از کاغذ که گوش، چشم یا چهره‌ای بر آن‌ها نقاشی شده در ظروف شیشه‌ای بر میزی چیده شده‌اند. سطح زیرین این ظروف آینه است. در اینجا سکوتِ تک رنگ، شکسته شده است. آستانه‌های ادراک حسی اگرچه همچنان در حبابی امن نسبت به پیرامون، مراقب و مترصد هستند اما به هر روی انسجام قطعی خود را وانهاده، در همان حال درون نگری و فردیت خود را در حضور آینه‌ای که به دریافت‌های آن‌ها عمقی درونی می‌بخشد حفظ کرده‌اند.

بهاره نوابی
در مجموع در آثار بهاره نوابی از گذشته تا کنون، می‌توان خط مشخص و کمتر متغیری را دنبال کرد. مضمون و متریال، تغییر چندانی در طی سالیان کاری این هنرمند نداشته. گویی نمایشگاه وی مروری است دوباره بر آثار این هنرمند نه آن که اعلانِ دریافت تازه‌ای از تأمل وی بر خود یا جهان باشد. مانند مرور خاطراتی عزیز است که دلمان نیاید کنارش بگذاریم، که دوست داشته باشیم دائم تکرارش کنیم تا از یاد نرود، یا که آنقدر درونمان نشست کرده باشد که با آن یکی شده باشیم. از این منظر آثار جدید هنرمند فارغ از سکون و فروبستگی محتوایی، بازنماینده نوعی استراتژی تثبیت هستند که اگر هنرمند نتواند از آن عبور کند تبدیل به رکود حرفه‌ای خواهد شد.

بهاره نوابی

[/one_half_last]