پرونده مقاله هایی از نیویورک تایمز قسمت اول

پرونده مقاله هایی از نیویورک تایمز قسمت اول
ترجمه سایت تندیس امیر کوشا منش 
ضبط صدای میدانی اصطلاحی است که برای ضبط صدای تولید شده در خارج استدیو به کار می‌رود. اصطلاحی که برای ضبط صداهای تولید شده توسط انسان و یا طبیعت بکار برده می‌شود.ضبط صدای میدانی طبیعت همچنین “صدانگاری” و یا “فونوگرافی” – اصطلاحی که برای نشان دادن شباهت آن به عکاسی انتخاب شده- نیز نامیده می‌شود که به عنوان یک مستند به زمینه کار تحقیقاتی و فیلم سازی الحاق گردید و توسعه داده شد. در سال ۱۹۷۰ ضبط صدای طبیعت و نیز صداهای پردازش شده محبوب شد تا جایی که در سال ۱۸۸۹ یک آلمانی ۸ ساله به اسم لودویک کخ با استفاده از یک گرامافون که پدر و مادرش به او داده بودند اولین صدا را ضبط کرد.گزارش زیر از نیویورک تایمز ضبط صدای میدانی و نیز هنرمندانی که در حال حاضر در این زمینه به فعالیت مشغول هستند را بیان می‌کند:

لندن، طوری که تا به حال نشنیده‌اید

لندن –یکشنبه‌ ، آین راوز، چندین ساعت را در گوشه کنار لندن با یک میکروفن بر گوش خود گذراند. او به سبزی فروشی که پرنده ای بر روی تیر چراغ آن در حال خواندن بود رفت و صدای آن را ضبط کرد، که البته با جرثقیل حمل کلم برخورد کرد و زخمی شد.
او به پارک رفت فقط به خاطر این‌که صدایی که از آب درون جوی، یواش یواش در حرکت بود، برای ضبط صدا عالی بود. سپس به تپه‌ی استمفورد رفت، یک جامعه از مردمان یهودی با کلاه‌های برجی خز دار او را احاطه کردند و او پاره ای از صحبت‌هایشان را که به زبان یهودی بود ضبط کرد.
آقای راوز ۵۱ ساله را بیشتر به خاطر کشف صدای لندن می‌شناسند، وبسایتش شامل مجموعه ایی اساسی از صداهای ضبط شده‌ی دنیای واقعی شهر است- از فضل فروشی واعظان خیابان گرفته تا جیرجیر پله برقی، از درگیری‌های روباه‌ها تا حتی استارت شروع به کار پل برج- که توسط او شکار شده‌است.
اگر از هیجان تعقیب و گریز بگذریم آقای راوز می‌گوید که در حال انجام خدمات تاریخی و حیاتی است. با گذشت زمان که شرایط فرهنگی، تکنولوژی و اقتصادی تغییر می‌یابد این صداهای ضبط شده بیشتر و بیشتر جذاب به نظر می‌آیند.
راوز می گوید : ” منظور من این است که آیا می‌توانید تصور کنید امروز شما قادر به شنیدن صدای قرن ۱۸ باشید؟ ” حتی صدای پرتاب آب دهان مردم در خیابان ، سرفه مردمی که بیمار بودند و … که اگر اینگونه بود، جذاب می‌شد.”
آقای راوز در کتابخانه‌ی صدای بریتانیا به مدت ۱۹ سال در حال کار بود، زمانیکه در سر و صدای اتوبوس های خطی یورکشایر دست نوشته‌های خویش را کامل می‌کرد.

 نیویورک تایمز
Ian Rawes, the founder of the website London Sound Survey, in Birmingham, recording under the “Spaghetti Junction,” Britain’s largest highway interchange. Tom Jamieson for The New York Times

او گفت : ” ما اکنون قادر به تشخیص این که چه کسی آن‌ها ( صداها) را مانند یک شبه ساخته است خواهیم بود ”
” اما این موضوع من را به فکر وا داشت که اگر خدا اینکار را کرده پس باید چیزی در لندن برای ضبط کردن وجود داشته باشه ”
آقای راوز بیان داشت : ” خیلی سخت انتظار می‌ رود که صداهای دراماتیک در لندن پیدا ‌شود. ” او گفت : “بعضی جاها وجود دارند ولی صدایی جالب برای ضبط از آب در نمی‌آیند. مثلاً جنگل بارانی آمازون در شب.”
وی افزود : ” در شهرها، پیدا کردن یک صدای عالی سخت است مگر اینکه شما به صدای ماشین‌ها علاقه داشته باشید.”
ضبط صدا تاریخ درازی دارد. در سال ۱۸۸۹ یک آلمانی ۸ ساله به اسم لودویک کخ با استفاده از یک گرامافون که پدر و مادرش به او داده بودند اولین صدا را ضبط کرد.
بعد از جنگ جهانی دوم ضبط صدای حیات وحش رونق گرفت، به ویژه در بریتانیا جایی که در آن سال (۱۹۶۰) یک جامعه شکل گرفت.
نوازندگان صداهای یکپارچه را روی کارهای‌شان می‌پسندند، اما آقای راوز دوست دارد خود روی صداهای خام کار کند.

 نیویورک تایمز
Kate Carr collecting sounds in Brixton Village, a market in South London. Tom Jamieson for The New York Times

کیت کار، یک استرالیایی ۳۸ ساله است که هم اکنون در لندن زندگی می‌کند،او مجموعه صداهایی از روستاهای تایلند و روستاهای ماهیگیری ایسلند با مضراب گاه و بی گاه گیتار به عنوان تنها همراه موسیقی، بیرون داده است. او از این روش برای دی جی شدن در سیدنی استفاده کرده است. اما تا جایی موسیقی خود را گسترش داد که خود را در زمینه‌ی ضبط صدا دید و با خنده گفت: ” من یک دی جی ناموفق بودم”

 نیویورک تایمز

آخرین رِکورد او ، در ۲۶ آگوست ، صداهای ضبط شده از مارنی-سور-سین، دهکده کوچک فرانسوی، کنار یک نیروگاه هسته ای می‌باشد. در بهار سیل آن‌جا را برمیدارد و خانم کار در داخل آب رفته و صدای پرندگانی که در رودخانه جمع شدند را ضبط می‌کند. اما بازی کردن خطوط برق نیروگاه هسته‌ای میکروفون او را خراب کرد و پروسه ضبط را که بیشتر صدای وزوز تیرهای چراغ برق بود تا چهچه پرندگان متوقف ساخت.
چرا مردم به صداهای ضبط شده او گوش می‌دهند؟ او میگوید : ” صادقانه، من نمیدانم. خیلی سخت است به مهمانی شام برم و بگویم من چیزی که به اسم موزیک از زمینه ضبط صدا حذف شده را می سازم. این راه معمول زندگی کردن نیست. اما بیشتر مردم طبیعت برایشان جذاب است و بیشتر به موسیقی‌های تجربی گوش میدهند و بنابراین به طور طبیعی آن را کشف می کنند.
یکی از برجسته‌ترین ضبط کننده‌های صدا کریس واتسون می‌باشد. یک ۶۲ ساله خوش صحبت در شفیلد انگلیس، کسی که جوایز متعددی از جمله مستند طبیعت BBC را برای کار از آن خود کرد.

 نیویورک تایمز
The prominent field recordist Chris Watson, whose most recent work was a 40-minute sound portrait of Newcastle’s town moor. via Chriswatson.net

کریس واتسون زمانی که ۱۱ سال داشت، خانواده به او یک کاست ضبط نوار خور دادند و او آن را در ظرف غذای پرنده گذاشت تا بتواند صدای غذا خوردن پرنده را بشنود.
او گفت : ” وقتی من آن را گوش دادم شگفت زده شدم، من نمیدانستم می‌شود در جایی از جهان که نمی توان در آنجا قرار گرفت استراق سمع کرد. من هنوز هم از آن ایده هیجان زده ام. ”
در میان صداهای ضبط شده‌ی او صدای شکستن یخ، شکاف خوردن و ذوب شدن در قطب جنوب و کنده شدن لاشه گورخر توسط منقار کرکس ها در کنیا – میکروفون را به لاشه متصل کرده و پس از مخفی شدن با یک کابل بلند ساعت‌ها برای نشستن کرکس ها بر روی زمین منتظر می ماند – وجود دارند.
آقای واتسون ضبط‌های خویش را به شکل یک آلبوم در آورد تا قطعات آن به مانند یک سمفونی شنیده شوند. جدیدترین کار او ۴۰ دقیقه صدای تصویر دشتی در شهر نیوکاسل است، منطقه بزرگی در شهر که گاوها در آن به چرا مشغولند. قطعه، صدها صدا را نمایان می کند، اما صدای مورد علاقه او صدای حشره ای در تالاب دشت است که گفته می شود بلندترین صدا را نسبت به جثه خود در حیوانات دارا می باشد.
در اجرای اخیر قطعه تالاب شهر در سینما یی در نیوکاسل، مخاطب در تاریکی و در احاطه بلند گوها نشسته است. آقای واتسون به حضار می گوید : “مثل حرف کلیشه ای قدیمی که رادیو از تلویزیون بهتر است چون عکس ها بهترند”، “صدا شما را احاطه می کند، تصوارت شما را رها می سازند.”
آقای واتسون می گوید که به دنبال گرفتن روح مکان، در موسیقی اش است. اما جهانی را می بیند که با صدای مهیج که ابزارهای موسیقی نمی‌تواند آن‌ها را تولید کند پرگشته و اکثر مردم باید آنها را بشنوند.
او گفت: “هر کسی باید بیش تر گوش فرا دهد. اما باید با آنچه که دارند شروع کنند. من زیاد سفر کرده‌ام اما صدای محشری که هنوز نشنیده ام- زیباترین، غنی ترین و موسیقیا ترین صدا- صدای پرندگان سیاه باغ ام است.”

الکس مارشال
نیویورک تایمز
۵ آگوست ۲۰۱۶

[/one_half_last]