پرونده دلالان دنیای هنر معاصر |بخش سوم
دلالان پیشروی دنیای هنر معاصر چه کسانی هستند؟ برگزار کردن نمایشگاه های با کیفیت، کیوریت کردن غرفههای موفق در نمایشگاههای بینالمللی سرتاسر جهان و جستجو کردن در آتلیهها و دانشگاههای هنر برای پیدا کردن هنرمندان جوان بااستعداد، به عهدهی دلالانی است که در دنیای هنر نقش مهم “سلیقه آفرینها” را ایفا میکنند.
این مقالات تحت عنوان ” ملاقات با سلیقه آفرینان” مجموعهای از مصاحبهها با دلالان و صاحبان گالری هنری موفق و جوان از سرتاسر جهان( از کشورهای اروپایی تا خاورمیانه و ..) است که از تجربهها، سختیها و جذابیتهای حرفهشان میگویند و در سایت artspace.com گردآوری شده است .
نوشته آلکسندرا پیرز
ترجمه سایت تندیس به قلم یاسمن نوذری
بخش دوم را اینجا بخوانید.
خط ثالث دوبی هنرمندان خاورمیانه را به دنیای هنر غرب پیش میراند.
نوشتهی دیلان کر
با گذشت یک دهه از فعالیت هنری گالری خط ثالث در سواحل خلیج فارس، تلاش این گالری برای حمایت از هنر منطقه به ثمر نشسته است. قابل ذکر است که آنها از حمایت رسمی سازمانهای قدرتمندی مثل گوگنهایم نیز برخوردارند که به تازگی مقالهای با نام ” اما طوفانی از بهشت میوزد: هنر معاصر خاورمیانه و آفریقای شمالی” منتشر کرده است که به آرتیستهای این گالری مانند عباس اخوان، زینب سدیرا، جوآنا حاجی تامس و خلیل جورٍجی نیز پرداخته است.
یکی دیگر از دلایلی که نام این گالری را سر زبانها انداخته است؛ حضور مستمر و پررنگشان در نمایشگاههای بینالمللی هنری است. آنها امسال نیز در فریزلندن غرفهای خواهند داشت و کارهای اخوان، آلا ابتکار و رعنا بگوم در آن به نمایش در میآید.
در سال ۲۰۰۵، سانی رهبر، کلودیا سلینی و عمر قوباش خط ثالث را که از اولین گالریهای هنر معاصر بود در دوبی بود، تاسیس کردند. این گالری مختص به هنرمندان خاورمیانه است. رهبر در دوبی بزرگ شد و در لندن و نیویورک تحصیل کرد و همیشه از عدم حضور آثار هنرمندان خاورمیانه و آفریقای شمالی در سطح بین المللی تعجب میکرد. ازین رو گالری خط ثالث را تاسیس کرد تا مکان مناسبی برای ارائهی این آثار به وجود آورد.
او بخشی از موفقیت گالری را مدیون تواناییش در پیش بینی رکود اقتصادی بعد از Art boom سال ۲۰۰۷ در دوبی میداند. آنها گالریشان را با برنامهریزی سفت وسخت و برپایی برنامههای آموزشی برای ترغیب کردن مجموعهداران احتمالی برای سرمایهگذاری در هنر ساختند. رهبر به یاد میاورد که:«زمانی که ما شروع کردیم، مجموعهداران با تجربه زیادی در دوبی نبودند.»
قبلا دلیلی که مجموعهداران هنرمندی را انتخاب میکردند محدود به ملیتشان بود. ایرانیها کار ایرانیها را میخریدند و عربها کار عربها را. حالا پس از گذشت ده سال رهبر میگوید که سلیقهی مشتریها تنوع یافته وعلاوه بر کشورهای دیگر خاورمیانه، شامل هنرمندان غربی هم شده است. مدی که با سرمایهگذاریهای کلان در موسسات فرهنگی امارات(به ویژه گوگنهایم ابوظبی) همگام شده است.
ولی با وجود اینکه گالری برای مجموعه داران غربی هم شناخته شده است -گالری از سال ۲۰۰۸ در نمایشگاههای بینالمللی ممتازی نظیر فریز لندن شرکت میکند- فروشش در غرب هنوز پایین میباشد.
رهبر میگوید:«ناراحت کننده است اما سالها طول کشید تا اعتبار خود را در غرب ثابت کنیم.» حالا به گفتهی او خط ثالث در جایگاه جدیدش بیشتر از پیش رشد کرده است و در فضای هنر جهانی چیزی جز آثار با کیفیت و اریجینال ارائه نمیکند.
کورادو فولینیا هنرمندان نامتعارف را به ناپل میآورد.
نوشتهی آندرو ام.گلداشتاین
کورادو فولینیا، بعد از اینکه دید درشهرش ناپل چندین موزه و دو گالری بینالمللی بزرگ (Lia Rumma و Alfonso Artiaco) وجود دارد اما فضایی تجربی وجود ندارد تصمیم گرفت که خودش دست به کار شود.
از این رو در سال ۲۰۱۱ کلبهای چوبی در باغش درست کرد و نامش را گذاشت the Museo Apparente. این مکان علاوه بر فضایی تجربی، تبدیل به مکانی برای میزبانی هنرمندان خارجی مثل سارا کلدنینگ Sara Clendening و گروهی آلمانی-فرانسوی نیز شد. کم کم مردم متوجه این فضا شدند و از آن استقبال کردند و سال گذشته فولینیا تصمیم گرفت که شعبهی دیگری در شهر بزند. فولینیا این فضاها را به پیدا کردن “زبانی جدید” در هنر معاصر اختصاص داده است. او نام گالری را Acappella گذاشت تا بیانگر اعتقادش باشد که صدایی ناب که با همراهی صداهایی دیگر مختل نشده است،”قویترین خصیصه هنرمند” میباشد.
هنرمندانی که انتخاب میکند معمولا از ایتالیا، برلین و لس آنجلس هستند. جاهایی که او بیشترین زمان را در آنها گذرانده. از آثاری که او برای نمایش در غرفهاش آورده بود میتوان به مجموعهای از آثار کلندنینگ Clendening به همراه بومی بزرگ از کاترینا فنگلرKatharina Fengler و چندین نقاشی جذاب از اولیور رفرتی Oliver Rafferty اشاره کرد. با اینکه ناپل از معروفترین شهرهای هنری دنیا نیست، اما برای این هنرمندان جذابیت خاصی دارد. او در ادامه میگوید:« این شهردر هنر به شهرت برلین و میلان نمیرسد، اما نور بسیار خوبی دارد. قرنهاست که هنرمندان از سرتاسر اروپا به ناپل میآیند تا از این نور استفاده کنند. برای همین این شهر تاریخچهای نیز دارد.»
[/one_half_last]