نام گالری: گالری ۲۶
نمایشگاه انفرادینقاشی
هنرمند :پرنیان امیدی
گشایش: ۲ مهرماه ۹۵
پایان: ۱۴ مهرماه ۹۵
بازدید: همه روزه (به جز پنجشنبه ها) ساعت ۱۶ تا ۲۰
آدرس گالری:
تهران، خیابان فرمانیه (لواسانی) شرقی، بعد از دیباجی شمالی، خیابان سلمان پور ظهیر، پلاک ۲۶، واحد ۳
تلفن:
۰۲۱۲۲۲۸۷۵۴۷
بیانیه :
واژه ی آنتروپی ریشه ی یونانی دارد، این اصطلاح مرکب از انرژی(en) و (tropos) به معنای تغییر شکل یا تکامل است.
آنتروپی که به قانون دوم ترمودینامیک معروف است، به زبان ساده بیان میکند که جهان به سوی بی نظمی و هرج و مرج پیش می رود، و مقدار بی نظمی آن روز به روز افزایش می یابد و از آنجایی که زمان هرگز به عقب برنمی گردد، بنابراین بی نظمی جهان در امتداد زمان افزایش می یابد که سایش و فرسایش و فروپاشی پیامد همین آنتروپی فزاینده هست.
آنچه مسلّم است این است که تغییر آنتروپی مفهمومی به نام “زمان” را به وجود می آورد، اگر تغییر آنتروپی مثبت یا فزاینده باشد، زمان به سمت جلو حرکت می کند، و اگر این تغییر، منفی (نگانتروپی) باشد، بی نظمی کاهش یافته و زمان به سمت عقب حرکت خواهد کرد، اما از آنجا که در یک جهان مادی که فرسایش در آن امری طبیعی است، افزایش آنتروپی امری بدیهی خواهد بود و به همین خاطر زمان همواره یک مسیر رو به جلو دارد.
گرایش به تعادل (هوموستاتیس) در انسان، همان میل به جاودانگی است. مانایی و پایایی در ساحت عنصر تنانه و مادی در مواجههء هیولایی به نام زمان که چونان سفینکس همه چیز را می بلعد، به دلیل قانون آنتروپی ممکن نیست. در این وادی، بین تلاش و متلاشی شدن رابطه ای مستقیم برقرار است، هر چه تلاش بیشتر شود، آنتروپی فزاینده تر شده و فروپاشی سریعتر اتفاق خواهد افتاد و این همان سرشت سوگناک زندگی بشریست. تلاش برای جاودانگی در سیطرهء تار و پود زمان امریست محال.
تاریخ درد جاودانگی به درازای تارخ پیدایش انسان است و روایت این درد مشترک منتشر در بستر رنگ و فرم امریست شگفت و دشوار، که مولف به جد کاملا هنرمندانه از پس روایت آن برآمده است، پرنیان امیدی در مجموعهء “آنتروپی” برای روایت عنصری انتزاعی به نام زمان به نشانه ها و نمادهای تصویری در اثر متوسل نشده، بلکه برای نمایش این عنصر دشوار، دست به ساختارشکنی خلاقانه ای در تعریف بوم نقاشی زده، که خود در القای مفهمومی به نام زمان شگفت آور است، او با این بدعت که نخ هایی ظریف را دور چارچوب خالی نه به طور منظم، که کاملا تصادفی پیچانده، توانسته است نمایشی درست از مقولهء زمان ارائه دهد و این مهم خاصه آنجا معنای کاملی به خود می گیرد که پیکره ها و پرتره های انسانی اش در تلهء تاروپود عنکبوتی بوم -به معنای برشی از زمان- گیر افتاده و در تقلای تعریف و تثبیت خویش در بستر زمان رو به اضمحلال و فروپاشی پیش میروند. جدای از قلم توانای وی در پرداخت فرم و رنگ و ترکیب بندی پرتره هایش درآن بستر نابسامان، قرائت درست از اندیشگی اثر قابل توجه است، وی مفهوم زمان و آنتروپی را در جدال با میل به جاودانگی بشر هنرمندانه تصویر نموده و بدین ترتیب نشان می دهد مرثیه سرای قهاری در رثای سرشت سوگناک زندگی است. اما امیدی به این مرثیه سرایی صرف بسنده نکرده، بلکه در نهایت با تمهیدی زیبا راز جاودانگی را به پرتره هایش نمایانده است هرچند پرتره های وی یا همان “هستی های ممکن” هرگز راه بدانها نبرده اند، “امیدی” گوی های بلورینی را با پرداختی رئالیستیک که انگار عنصری رها و خارج از فرم یا همان بوم تارعنکبوتی است در جلوی چشمانشان تصویر نموده، که به دلیل گرد و غلطان بودنشان در چنبره زمان یا همان بستر بوم گرفتار نمی شوند. مولف با این استعاره تصویری، انگار پیامبر خوشبینی را از خود به نمایش گذاشته که شادمانی بزرگ به ارمغان آورده است. وی به وضوح به بعد دیگری از انسان، که همان اندیشه است اشاره می کند و برای انسانش بشارت جاودانگی می آورد. مولف غایت مطلوب انسان را در مانایی اندیشه یا به زعم خویش همان گوهر وجودی می داند، اما پرتره های وی واضح ترین و رهاترین عنصر خویش را نمی بینند و به همین خاطر یا در پی کشف و بسط عنصر تنانه ای از خویشند و یا در پی کاوشی در ناکجاآباد، نگاهشان را به خارج از ابعاد زمان یا همان ابعاد بوم دوخته اند.
تناسب اندیشگی و فرم با پرداختی ویژه و هنرمندانه در مجموعه “آنتروپی” برای مفهمومی فلسفی، روایتی آوانگارد و درخور است.
آرش قربانی