پرونده دلالان دنیای هنر معاصر | بخش پنجم
دلالان پیشروی دنیای هنر معاصر چه کسانی هستند؟ برگزار کردن نمایشگاه های با کیفیت، کیوریت کردن غرفههای موفق در نمایشگاههای بینالمللی سرتاسر جهان و جستجو کردن در آتلیهها و دانشگاههای هنر برای پیدا کردن هنرمندان جوان بااستعداد، به عهدهی دلالانی است که در دنیای هنر نقش مهم “سلیقه آفرینها” را ایفا میکنند.این مقالات تحت عنوان ” ملاقات با سلیقه آفرینان” مجموعهای از مصاحبهها با دلالان و صاحبان گالری هنری موفق و جوان از سرتاسر جهان( از کشورهای اروپایی تا خاورمیانه و ..) است که از تجربهها، سختیها و جذابیتهای حرفهشان میگویند و در سایت artspace.com گردآوری شده است .
نوشته آلکسندرا پیرز
ترجمه سایت تندیس به قلم یاسمن نوذری
کراپا-توسکانی زایندلر برلینی گالریش را به مکانی برای نظریهپردازی تبدیل کرده است.
نوشتهی اندرو ام.گلدشتاین
آمادئو کراپا-توسکانی Amadeo Kraupa-Tuskany ، صاحب یکی از پیشروترین گالریهای جوان برلین، پیش زمینهای غیر قابل انتظار دارد. در حالی که همکارانش پلههای کارآموزی را تک به تک بالا میرفتند، او مشغول گرفتن دکترایش در رشتهی اقتصاد رفتاری و مطالعه بر روی تزش بود. البته او از قبل آثار هنری میخریده و همچنین همسرش، نادین زایدلر Nadine Zeidler برای جاسلین ولف Jocelyn Wolffدلال هنری در پاریس کار میکرد. او کم کم به این نتیجه رسید که انتخاب هنر در مقابل پرداختن به امور و مقررات شرکتها مسیر جامعتری پیش رویش میگذارد.
برای آشنایی با فضای هنر، او در گالری جان مت Jan Mot بروکسل مشغول به کار شد. کمی نگذشته بود که او و همسرش، که حالا به عنوان یک کیوریتور در موزه معاصر ناتینگهام Nottingham Contemporary کار میکرد، تصمیم گرفتند گالری خودشان را در برلین تاسیس کنند. او و زایدلر برای گالری برنامهای نظری بر پایهی آرای برونو لاتور Bruno Latour (فیلسوف، جامعهشناس و انسانشناس)، نظریه آنیمیسم یا روحباوری انسلم فرنکAnselm Franke و متونی در باب دوگانگی و پیوندزنی و آنتی مدرن تنظیم کردند. آنها به ویژه علاقهی زیادی به ایدهی سایکدلیا (موسیقی و هنری که از تجربهی روانگردانها تولید شده است) دارند. اصطلاحی که کراچا-توسکانی برای اشاره به پروسهی فکریای استفاده میکند که از مسیر مستقیم منحرف میشود.
کراپا-توسکانی میگوید:«تمام این ایدهها برای ما اهمیت زیادی پیدا کردند. ما این برنامه را بر اساس سوالهایمان ساختیم، نه جوابها. با خواندن نتوانستیم جواب این سوالها را بیابیم؛ازین رو به هنر رو آوردیم. تصور ما این است که گالری میتواند مکان مناسبی برای بحث و گفتگو در زمینهی این پرسشها باشد.»
آنها برای راه اندازی گالری به آتلیهی هنرمندان مختلف سر میزدند تا هنرمندانی را بیابند که آثارشان با ایدههای اولیه گالری همخوانی داشته باشد. آنها با گروهی به نام AIDS-3D آشنا شدند که کارشان بررسی ابرپیوندهای شبکهی ارتباطی در فضای مجازی بود. آنها از دنیل کلر Daniel Keller (از اعضای گروه) دعوت به همکاری کردند. سپس با اسلاوز و تاتارز Slavs and Tatars آشنا شدند. کراپا-توسکانی میگوید:«به قدری مفاهیم ذهنی زیاد بود که ما شگفت زده شدیم.»
علاوه بر این، آنها به آثار محرک استو یوهانسون Sture Johannesson، هنرمند هشتاد سالهی سوئدی نیزعلاقهمند شدند. یوهانسون با پوسترهای تبلیغاتی/سیاسی پادفرهنگهای دههی ۶۰ و طراحیهای کامپیوتری اولیهاش تبدیل به سنگ محک این برنامه شده است. کراپا-توسکانی دربارهی این برنامه توضیح میدهد:« ما میخواهیم کنجکاوی بازدیدکنندگان را برانگیزیم. استفاده از چشمی تفنگ است که به ما این امکان را میدهد تا جایی که امکانش هست را ببینیم. ما هم از هنر استفاده میکنیم تا فراتر از مرزهای مرئی را هدف بگیریم.»
کراپا- توسکانی و زایدلر، برای غرفهشان در نادای نیویورک NADA، مجموعه کاری جالبی انتخاب کرده بودند. اثر اصلی غرفه، پسری را با لباس کارگران دریایی نشان میدهد که لبه تخت خوابش نشسته است و اطرافش عکسهای خانوادگی، تقویم لباسهای شنا و تکههایی از دنیایی که پشت سر گذاشته است، پراکنده شدهاند. این کار را کلر با همکاری الا پلوین Ella Plevin ساخته است و یادآور مجسمهی هیپی مردهی پائول تک میباشد که در دنیای معاصر بازسازی شده است.
در غرفه تعدادی از طراحیهای دیجیتال جدید ایوری سینگر Avery Singer به نمایش گذاشته شده بود. علاوه بر آن اثری از اسلاوز و تاتارز (که از جلد کتابراهنمای “چگونه جهاد کنیم” استفاده کرده بود) در غرفه بود که از آثار تامل برانگیز نمایشگاه به حساب میآمد. وزارتخانهی خارجی آلمان این کتاب را در زمان جنگ جهانی دوم، به هدف تربیت زندانیهای عرب برای ایجاد درگیری در کشورشان چاپ کرده بود.
این متن به صورت برعکس بر روی آینهی بلندی چاپ شده بود. کراپا- توسکانی توضیح میدهد که:«هنرمندان این متن را برعکس کردند تا جنبهای رمزآلود به آن ببخشند. امروزه داستان، جهاد شخصی است. درگیری شخص با خودش. ما از شیوهای که اسلاوز و تاتارز از ایدهی پیچیدگی استفاده میکنند خوشمان میآید. این ابتکار ارزشمندی است.»
قسمت قبلی را اینجا بخوانید:
[/one_half_last]