کیفیت مجسمه‌سازی در آثار اقوام مطرح افریقا / بخش دوم

مجسمه‌سازی

کیفیت مجسمه‌سازی در آثار اقوام مطرح افریقا / بخش دوم

کژدیسگی‌های دیروز، انگاشت‌های آینده

گردآوری و برگردان: علیرضا بهارلو

این مقاله در شماره ۳۳۵ مجلهتندیس به چاپ رسیده است .

 

بِنین

هنگامی که مسافران پرتغالی نخستین‌بار در سال ۱۴۸۵ به سمت جایی که امروزه نیجریه است پیش رفتند، با مردم ادو در بِنین مواجه شدند. این قوم، نظام پادشاهیِ بسیار پیشرفته‌ای داشت که ازجانب پادشاهی نیمه‌آسمانی به‌نام اوبا اداره می‌شد. سلطنت بنین در آغاز، به‌عنوان قدرتی نظامی و سیاسی، درباری بسیار ساختارمند و نیرومند داشت که در کاخ شهر بنین و در جایی واقع شده بود که مراسم و تشریفات پیچیده برگزار می‌شد. در این مراسم، از آثار هنری متعددی برای ارج‌نهادن به اوبا و نیاکان او و همچنین برای پالایش آن قوم استفاده می‌کردند. ساختار پیچیده‌ی خاندان سلطنت شامل کارگزاران و خدمتکاران درباری و همین‌طور صنف هنرمندان و صنعتگرانی می‌شد که درخدمت شاه و دربار او بودند.مجسمه‌سازی

زمانی که اروپاییان نخستین‌بار از بنین دیدار کردند، فرهنگ هنریِ قابل‌توجهی در آنجا وجود داشت. تاریخ شفاهی حاکی از آن است که مجسمه‌سازی، از همان اوایل سده‌ی ۱۳ میلادی، بخشی از زندگی سیاسی و تشریفاتی بنین بوده است. ریخته‌گری برنج ظاهرا ازطریق تماس با پایتخت باستانی یوروبا در ایفه به بنین راه یافت. و در همین دوره در بنین بود که صنف ریخته‌گر برنج برای تهیه و تأمین مجسمه‌های اوبا (که خود حامی اصلی آثار هنرمندان بود) پایه‌گذاری شد. مجسمه‌های برنجی و برنزی و کنده‌کاری‌های عاجی، به‌عنوان امتیاز و کالایی انحصاری، صرفا محدود به بالاترین طبقه‌ی اجتماع یا شخص پادشاه بود. حتی امروز هم بعضی فرم‌ها و قالب‌ها تنها مختص اوباست.مجسمه‌سازی

ارتباط با پرتغالی‌ها در اواخر سده‌ی ۱۵ میلادی یک نیروی محرک مضاف بر سنتی هنری به‌حساب می‌آمد که پیشتر شکوفا گشته بود. هنرمندان تا سده‌ی ۱۷ پرتغالی‌ها را در کنده‌کاری‌های عاجی، لوح‌های تزئینی برنجی و مجسمه‌های پیکرنما به‌تصویر می‌کشیدند. همچنان‌که شمش‌های برنجی برای استفاده در قالب‌ریزی و ساخت سرهای یادبودِ اوبا و تهیه‌ی مجسمه برای مذبح‌های متعدد کاخ ذوب می‌شد، مواد و مصالح جدید موجب پایه‌ریزی سنت‌های مجسمه‌سازی می‌گشت. در اوایل سده‌ی ۱۹ میلادی شاید تا حدود ۳۰ مذبح همراه با سرهای برنجی یادبود و مجسمه‌های برنجی و مفرغی روی آنها وقف اوباهای پیشین شد. یک ناظر اروپایی در اواخر سده‌ی ۱۷ میلادی خاطرنشان کرده که ۱۱ سرِ برنجی روی یک مذبح که حامل عاج‌های فیل بود وجود داشت. سابقه‌ی سرهای برنجیِ یادبود به اوایل سده‌ی ۱۵ میلادی بازمی‌گردد. این آثار به‌لحاظ سبک‌شناسی از درون طبیعت‌گرایی و چکیده‌نگاری (استیلیزاسیون) در سه دوره‌ی مجزا که در اواخر سده‌ی ۱۹ میلادی به پایان می‌رسد پدید آمده و پرورش یافته است.

مجسمه‌سازی

سرهای قربانگاهیِ یادبودِ اوبا و ایوبا (ملکه‌ی مادر) به‌تدریج به‌لحاظ اندازه بزرگتر شدند و تزئینات‌شان بیشتر شد. این امر احتمالا حاکی از رشد طبیعی یا تأثیر تماس‌های مستمر با اروپاییان و دسترسی فزاینده به منابع مفرغ و برنج برای قالب‌گیری مجسمه‌های بزرگتر و تجمّلی‌تر است.

مجسمه‌سازی

تاریخ برخی پیکره‌های قربانگاهی به‌لحاظ علمی به سده‌ی ۱۴ میلادی می‌رسد. نمونه‌های این نوع مجسمه‌ها شامل قالب‌های ریخته‌شده‌ای است که متشکل از چندین پیکره‌ از اوبا یا ایوبا به‌همراه گروهی از نوازندگان یا خدم و حشم و حیوانات است. مجسمه‌های فیل، پلنگ، پرنده، ماهی، مار و خروس معمولا به‌صورت پیکره‌هایی منفرد یافت می‌شوند یا روی لوحه‌هایی قالب‌ریزی و شبیه‌سازی می‌گردند. ناقوس‌ها – غالبا با چهره‌هایی که به‌صورت نقش‌برجسته در کناره‌هایشان قالب‌ریزی شده بود – دیرک‌ها، حلقه‌های بزرگ تزئینی، جام و ظرف، و دستبند و بازوبند نیز در کنار سایر اشیا، از مفرغ و برنج ساخته می‌شدند. اعضای خاندان سلطنتی، رؤسا و پیشوایان، و آنها که اسم و رسمی داشتند آویزها و سینه‌ریزهایی برنجی به خود می‌آویختند یا صورتک‌های فلزی کوچکی را در ناحیه‌ی کمر یا روی کفل چپ‌شان قرار می‌دادند. دستبندها و بازوبندهای برنجی یا عاجی که در اطراف‌شان، نقش پیکره، حیوان و نگاره‌های پُرکار و درهم‌تافته‌ای به‌شکل نقش‌برجسته دارند، در حکم علامت یا نشانه‌ای از شأن و اعتبار هستند.

مجسمه‌سازی

سیّاحی که در اوایل سده‌ی ۱۷ میلادی به بنین سفر کرده، از تالارهای متعددی یاد می‌کند که ستون‌هایشان پوشیده از لوح‌های منقوشی با صحنه‌های جنگ و تصاویر بی‌شماری از اوبا درحین انجام مناسک و نیز دیگر اعیان و نجبا بود. این لوحه‌های منقوش ممکن است درنتیجه‌ی اولین تماس‌ها با پرتغالی‌ها در اواخر سده‌ی ۱۵ به‌وجود آمده باشند، اما ساخت و تولیدشان به‌نظر در اواخر سده‌ی ۱۷ متوقف و در سده‌ی ۱۸ ناپدید شده است. تقریبا ۸۰۰ تا ۹۰۰ لوحه شناسایی شده‌اند که به‌صورت کامل یا تکه‌تکه باقی مانده‌اند. لوحه‌های برنجی طی یک دوره‌ی مهم بنین، درجهت فهرست‌برداری از پوشاک، نشان‌های شاهی، مراسم و رویدادهای درباری استفاده می‌شدند. علاوه‌بر تصاویر اوبا و ملازمان دربار، بازنمایی‌های متعددی که از پرتغالی‌های در هیئت رایزنان یا جنگاوران بر لوحه‌های برنجی وجود دارد گواهی است بر حضور و برتری آنان در بنین. در تعدادی از این لوحه‌ها، تصاویر حیوانات به‌عنوان نقوش مرکزی ظاهر شده است. سایر موارد، سواری را روی یک قاطر یا اسب نشان می‌دهد که خود نشان از ارتباط با افراد سواره‌ی شمالی یا اسب‌هایی دارد که پرتغالی‌ها با خود آورده بودند. در بیشتر موارد، پس‌زمینه‌ی لوحه‌ها دارای نقش‌مایه‌های چهارپرّه‌ی ساده، گُلواره‌ها یا آذین‌های گلسرخیِ اندکی برجسته، و یا نقطه‌سازی‌های ساده‌اند.

مجسمه‌سازی

سایر آثار حوزه‌ی مجسمه‌سازیِ بنین نشان‌دهنده‌ی سطح بالایی از مهارت در حکّاکی عاج و چوب است. عاج، امتیاز و حق ویژه‌ی سلطنتی محسوب می‌شد و اعضای صنف حکّاک، برای اوبا و نزدیکان دربار، روی این ماده کار می‌کردند. هنرمندان، عاج فیل‌ها را درست به‌اندازه‌ی سرهای برنجیِ یادبود می‌تراشیدند. این آثارِ کنده‌کاری‌شده به‌صورت نقش‌برجسته و با تصاویری از حیوانات و نقش‌ونگار مراسم و آیین‌های درباری یا جنگ‌های انجام‌شده، تصویر کارگزاران دربار، و ساخت و پرداخت‌های برجسته‌ی اوبا به نمایش گذاشته می‌شد. تصویر و تجسم پرتغالی‌های متحد با اوبا یا رؤسای قبایل، از دیگر آثار یافت‌شده است. پرتغالی‌ها به سازندگان عاج سفارش ساخت قاشق، نمکدان و شیپورهای عاجی می‌دادند تا آنها را هنگام بازگشت به پرتغال همراه خود داشته باشند – شاید این موضوع، نمونه و مصداقی بر هنر «توریستی» کهن باشد.

مجسمه‌سازی

درنتیجه‌ی تاخت‌وتازهای بریتانیا در جنگ ۱۸۹۷، بخش اعظم هنر بنین به‌دلیل تبعید اوبا بلااستفاده ماند، دربار اهمیت و جایگاهش را از دست داد و اصناف نیز بدون وجود حامیان خود متفرق شدند. سنت‌های هنری بنین، تحت حمایت اوباهای بعدی، درحال تثبیت و برقراریِ مجدد در دربار است. امروزه کار اصناف در آنجا، هم مطابق با نیازهای دربار سلطنتی است و هم درخدمت نوعی بازار توریستیِ عامه‌پسند و غیرسنتی.

مجسمه‌سازی

کامرون

کامرون کشوری پهناور با مناطق کوهستانی، دشت‌های وسیع و علفزارهای گسترده است. مراتع جنوب غربی کامرون از هرجای دیگری در این کشور پرجمعیت‌تر است. در آنجا نظام‌های پادشاهی یا خانیِ متمرکزی رشد و توسعه پیدا کرده که هریک سنت‌های هنریِ منفرد و متمایزی دارد. مجموعه‌ای از این نظام‌های پادشاهی، پادشاهیِ مراتع و مرغزار نامیده می‌شود و شامل بومیان بامیلِکه، بامِندا-تیکار، بامون، کُم و پادشاهی‌های کوچکتری است که از اعتقادات مذهبی، ساختارهای سیاسی و پایگاه‌های اجتماعی مشترکی برخوردارند. این حکومت‌ها ساختارهای ارتباطی پیچیده‌ای دارند که به موازنه‌ی قدرت فون (فوین: حاکم، رئیس یا پادشاه) تا بزرگان متعدد و انجمن‌های مردان مخفی می‌پردازند. فون همچنین به مراقبه و میانجی‌گری ارواح، نیاکان و جانداران می‌پردازد تا از سلامت و سعادت پایدار و ماندگار سلطنت و مردم اطمینان حاصل کند.

مجسمه‌سازی

هنر مرغزار برای نمایش مرتبه و منزلت اجتماعی به‌کار می‌آید. افراد از مواد و نمادهای خاصی استفاده می‌کنند که نشان‌دهنده‌ی جایگاه و مقام آنان در دربار یا انجمن‌های آیینی و نظارتی مردان است؛ جایی که صورتک‌ها نقشی اساسی ایفا می‌کنند. معتبرترین تصاویر و مواد کاربردی مختص شخص پادشاه و سایر افرادِ طبقه‌ی نجبا و اعیان است و اهمیت این مسأله با تنزّل مقام و موقعیت فرد کاهش می‌یابد. هنرمندان و صنعتگران خاص منحصرا درخدمت پادشاه هستند و روی مواد و مصالحی که برای فون درنظرگرفته شده کار می‌کنند. به‌علاوه، هنرمندان سرشناس از قلمرو سایر امپراتوری‌ها نیز برای کار حکّاکی و حجّاری به خدمت پادشاه خواهند رسید. اکثر آثار، از نشان‌های معتبرِ سلطنتی تا اشیای روزمره، یا با طرح‌های ساده و یا تصویرپردازی‌های نمادین و پیچیده‌ی سیاسی یا فراطبیعی (غیرمادی) تزئین می‌گشت. اگرچه این موارد در کاربست نماد و تصویر مشترک هستند، نظام‌های متعددِ پادشاهیِ مراتع هریک سبک خاص خود را با ویژگی‌هایی مشخص پرورش داده است. گذشته‌ازاین، بعضی پادشاهان به‌خاطر استعداد هنری خود در پیکره‌سازی، به اعتبار و آوازه دست یافتند. ظهور استعمار آلمان در اواخر دهه‌ی ۱۸۸۰ میلادی، تأثیرات جدیدی را درکنار دیگر حامیان و تفکرات نو با خود در این منطقه به‌همراه داشت.

مجسمه‌سازی

کاخ‌های شاهانه با مقیاس عظیم و تزئینات تندیس‌وارِ چشمگیرشان نمایان‌گر قدرت فون و ثروت سلطنت هستند. درگاه‌های بزرگ کاخ را با مشبّک‌کاری یا نقوش برجسته‌ی انسانی یا پیکره‌ی حیوانات می‌پوشاندند. این آثار، رویدادهایی ازقبیل زندگی فون یا پادشاهان کهن‌تر را ترسیم می‌کرد. ستون‌های مرتفعی که سقف‌های پوشالی را نگه می‌دارند با نقوش ‌برجسته یا – در مواردی – با پیکره‌های کاملا مفصل‌داری که تقریبا در اندازه‌ی طبیعی ساخته شده بود حکّاکی می‌شدند.

مجسمه‌سازی

مجسمه‌های ساختمانی (معماری) که زینت‌بخش کاخ‌های سلطنتی هستند بدیل‌هایی در پیکره‌های یادمانیِ پادشاهان، مادران آنها، زنان (همسران) سلطنتی، ملازمان دربار و انواع حیواناتی دارند که به‌طور نمادین با مقام سلطنت انطباق داشته و همسان گرفته می‌شوند. مجسمه‌هایی که در اندازه‌ی طبیعی ساخته و گاهی با مُهره‌کاری (نقوش مُهره‌ای) یا صفحات نازک برنجی روکش داده می‌شوند، نماینده‌ی حاکم و خاندان سلطنتی او هستند. پیکره‌های تراشیده، در حکم تکیه‌گاه مسندهای بزرگِ اریکه‌مانندی با حکّاکی‌های مشبک‌کاری‌شده از نقش سر انسان، عنکبوت، پلنگ، آفتاب‌پرست یا فیل هستند که در پایه‌ی تختگاه سلطنتی به‌کار می‌آیند. وسایلی ازقبیل میز، چهارپایه، چهارچوب تخت‌خواب و ظروفی که برای خدمت‌رسانی به پادشاه و سایر اشخاص سرشناس به‌کار می‌روند نیز دارای نقش‌مایه‌های انسانی و حیوانی هستند. چپق‌های سفالی بزرگی که شاهان و بزرگان استفاده می‌کردند نمادی از مقام و منزلت، و نشان سلطنت محسوب می‌گشت. تزئینات مهره‌ای یا فلزی که روی دسته‌ی چپق قرار می‌گرفت باعث آراستگی بیشترِ این وسیله بود. چپق‌های کوچکتری که از مفرغ یا سفال ساخته شده‌اند، نقوش و تصاویرِ موضوعیِ مشابه و مشترکی با موارد پیش‌گفته دارند.

مجسمه‌سازی

البته گفتنی است که کل حیطه‌ی هنر مراتع به مصارف سلطنتی اختصاص نمی‌یافت. پیکره‌های کوچکی موسوم به «مو پو»، به‌طور مثال، از جانب شفادهندگان و غیبگویانِ بامیلکه برای معالجه و برهم‌زدن جادو استفاده می‌شود.

مجسمه‌سازی

انجمن‌های مخفی مردان که آنجا از هر دو نوع ماسک انسان و حیوان استفاده می‌شود، در اکثر ایالت‌ها و استان‌های مراتع یافتنی است. در برخی مناطق خاص شمالی، صورتک‌هایی به‌نام «گوییفو»، در اِعمال سلطه‌ی اجتماعی به یاری پادشاه می‌آیند، درحالی‌که دیگر صورتک‌ها که در تملک اجداد معتبر و سرشناس قرار دارند برای مقابله با قدرت پادشاه و اِعمال نظارت اجتماعی استفاده می‌شوند. صورتک‌ها که در بالای سر قرار می‌گیرند، حیواناتی ازقبیل فیل، بوفالو، قوچ، خفاش و پرندگان، و همین‌طور قالب‌های انسانی را شخصیت‌آفرینی می‌کنند. صورتک‌های انسانی دارای سرآذین‌هایی بسیار مفصل‌دار، متشکل از اشکال و بازنمودهایی آزاد و کنده‌کاری‌شده از مدل مو، خفاش، عنکبوت یا شاخ بوفالو هستند. در اینجا تجرید نقوشی مثل عنکبوت یا قورباغه منجر به خلق روساخت‌های مشبکِ بسیار خلاصه‌شده (چکیده‌نگاری‌شده)ای از صورتک‌ها گشته؛ حال‌آنکه ماسک‌های دیگر، در ترسیم و نمایش نقوش، عینی‌تر و مطابق با اصل رفتار کرده‌اند. در این‌گونه آثار، خصوصیات چهره با ویژگی‌ها و مختصاتی اغراق‌آمیز به‌شدت کنده‌کاری شده، و رنگ‌های به‌کاررفته اغلب برای تشدید و تقویت این خصایص و نیز ایجاد تأثیری احساسی و نمایشی مورد استفاده بوده‌اند. بعضی ماسک‌ها دارای لایه یا روکشی از (ورقه‌ی) مسِ کوبیده (چکش‌خورده) هستند یا پوسته‌ای صدفی (کاوری) و موی چسبانده‌ی انسان دارند.

مجسمه‌سازی

دَن

مردم منده‌زبان دَن، در شمال لیبریا و در همسایگی غنا و ساحل عاج، از مالی کنونی به سمت جنوب مهاجرت کردند و امروزه در مناطق جنگلی کشاورزی می‌کنند. اقوام دن که به ماسک‌های چوبیِ بی‌شمار و جشن‌های نقاب‌پوشان (بالماسکه) معروف‌اند، اشتراکات فرهنگی زیادی دارند؛ ازجمله یک مجموعه‌ی نقاب‌گذاریِ (صورتک‌زنی) پویا با همسایگان مانو در لیبریا و اقوام وه یا گِره و ووب در ساحل عاج.

مجسمه‌سازی

اقوام دن بر این باورند که ارواح وحوش، موسوم به «دو»، خود را در صورتک‌ها و جشن‌های نقاب‌پوشان آشکار می‌سازند. فردی که در رؤیا برای رقص صورتکی تحت آموزش دو قرار می‌گیرد، به یک کنده‌کار یا پیکره‌ساز سفارش ساخت ماسک می‌دهد. ماسک‌های دن در یک مجموعه از فرم‌های مختلف دسته‌بندی شده و هر نوع از آنها بر اساس شکل ظاهری و کاربردی‌اش نام‌گذاری و با فرم تراشیده‌اش از سایر موارد متمایز می‌گردد. اقوام دن بیش از ۱۰ نوع ماسک مختلف در فرم‌های گوناگون، از طبیعت‌گرایانه تا تجریدی دارند. ماسک‌هایی مانند «ماسک متبسّمِ» بیضی‌شکل – «دینگِل» یا «تَنگِل» – دارای عناصری خوش‌تراش و یک سطح سیاه‌رنگ صاف و براق هستند. ماسک‌هایی با طرح‌های تجریدیِ هندسی یا اغراق‌های گروتسک (کژنما)، مثل «بیوگِل» یا «کائوگِل»، افراد را به جنگ ترغیب می‌کنند، و ماسکی به‌نام «زَکپای» با پارچه‌ای قرمزرنگ به‌دور چشمانش، بر کاربرد آتش در فصل خشکی نظارت دارد. ماسک‌های «گلِوا» که به‌دلیل وفور جامه‌های خود همراه با عناصری چون ناقوس، پارچه، پَر و پوشش‌هایی که صورتک‌های چوبیِ کنده‌کاری‌شده را محافظت و تقویت می‌کنند مشهورند، سبب حل‌وفصل اختلافات و کشمکش‌ها، مجازات گناهکاران و میانجی‌گری در پایان جنگ‌ها می‌گردند.مجسمه‌سازی

ماسک‌های کوچکی که به‌طور همگانی با نام «پاسپورت (گذر)» شناخته شده و درسطح محلی «ما گو» (سر کوچک؛ یا صرفا، «ما») نامیده می‌شوند، طول‌شان تنها چند سانتی‌متر است و در حکم طلسمی شخصی برای یک مرد عمل می‌کنند. این مرد با صورتک حرف می‌زند و نذوراتی را به او پیشکش کرده یا از آن برای اثبات عضویت خود در انجمن مخفی مردان بهره می‌گیرد. گاهی زنان نیز هنگام رفتن به خانه‌ی شوهر برای حفظ ارتباط خود با صورتک خانوادگی‌شان، صورتک‌های «ما» خواهند داشت.مجسمه‌سازی

مجسمه‌های موسوم به «لو مه» یا «آدم چوبی»، آثار نسبتا کمیاب و غیرمتداولی هستند که از سوی اقوام دن یا یاکوبا سفارش داده می‌شوند و می‌توانند تا بیش از ۶۰ سانتی‌متر ارتفاع داشته باشند. تندیس‌های لو مه، چهره یا صورت‌های خلاصه‌شده‌ی افراد واقعی هستند که مدل مو، علامت‌گذاری‌های روی بدن و سیمای آنها را به‌دقت نشان می‌دهند. این نمونه‌های فوق‌العاده از مجسمه‌سازی اقوام دن، حاصل عمل هنرمندان سرشناسی است که در خفا و دور از زنان و کودکان کار می‌کنند. قالب‌گیری و ساخت پیکره‌های برنجیِ کوچکی که تا ۲۰ سانتی‌متر بلندی قامت داشته و سربازان یا مردم عادی را درحال انجام کارهای روزمره نمایش می‌دهند، در اواخر سده‌ی ۱۹ و اوایل سده‌ی ۲۰ میلادی آغاز شد. این پیکره‌ها ظاهرا نشانه‌ی تشخّص و اعتبار، یا صرفا اشیای زیبایی بوده‌اند که هیچ کاربرد آیینیِ مرتبطی نداشته‌اند.

مجسمه‌سازی

سایر اشیا نشان‌دهنده‌ی وضعیت و جایگاه زنان بود. سرهای حکّاکی‌شده‌ی انسان یا حیوان، انتهای دسته‌ی قاشق‌های ملاقه‌ایِ بزرگ را شکل می‌دهند و تا ۷۰ سانتی‌متر درازا دارند. قاشق‌های دیگر، تحت عنوان «وونکرِل»، «واکِمیا» یا «وونکِرمیان»، به‌شکل پیکره‌ای هستند که قاشق بیضی‌شکل فرم بدن آن را به‌وجود می‌آورد و دسته نیز به شکل پاهای انسان مجسم می‌شود. هر قاشق، نماد و مظهری از زیبایی زن و روح دو است که وی را در انجام کارها یاری می‌رساند.

مجسمه‌سازی

 

منابع:

The Encyclopedia of Sculpture, edited by Antonia Boström, vol.1 / www.invaluable.com / www.visual-arts-cork.com