بافتی برای همه فصول
نقدی بر نمایشگاه فریدون امیدی
به قلم جاوید رمضانی
بافت یا تکسچر (TEXTURE) را نمود و ظاهر یک سطح گفته اند به واقع آنچه مینمایاند به لحاظ کیفی قابل لمس و از طریق حواس بینایی و لامسه قابل درک است. بافت تنها عنصر بصری است که از طریق دیدن، احساس لمس کردن را زنده میکند به واقع بافت همان کیفیتی را دارد که عمق نمایی مجازی داراست.
نقدهای دیگر از همین نویسنده:
بافت به چهار قسم طبقه بندی میگردد بافت واقعی،بافت ساختگی، بافت انتزاعی و بافت ابداعی.با کمی اغماض میتوان تصویر را به این چهار گونه تقسیم نمود تصویر واقعی، تصویر ساختگی، تصویر انتزاعی و ابداعی .به عبارتی میتوان گفت سطح دو بعدی نقاشی با بافت سامان میگیرد و در صورت حذف بافت یا رساندن آن به حداقل نقاشی وارد فضایی دیگرگونه از آنچه تا کنون بوده میگردد.
این هفته گالری ایوان پذیرای ۶۳ اثر رنگ و روغن از نقاش صاحب نام معاصر فریدون امیدی است . آثار امیدی به محور دو عنصر بافت و رنگ استوار گردیده و بنا به ضرورت صدور و بیانی در ترکیب بندی هایی تقریبا یکدست جست و جوهای تازه هنرمند را سامان داده اند.
فریدون امیدی نقاشی پخته و صاحب اندیشه است که پس از سی سال نقاشی کارنامه وسیعی از تلاش و ممارست خود ارائه میدهد.
دربارهی اثر گذاری آثار امیدی میان صاحب نظران نقاط مشترکی وجود دارد سیر شکلگیری جهان بصری این هنرمند از توجه به طراحی و در سالهای ۱۳۷۴ آغاز میگردد طراحی امیدی در این سالها دارای کیفیتی سیال و شخصی است که در زمان خود پیشرو و آگاهانه است این آثار حاوی عقلانیتی بصری آرایش پیکرهها انسانی است همراه با خطوط متحرک و رها از قید پیش فرض طراحی دوران.
گرایش امیدی به طراحی به عنوان رسانه ای صرفاً تصویری که در عین شخصی بودن بیانگر مفهومی است، او را به وادی روایت و اسطوره میکشاند که گرایش به فضای اکسپرسیو در رنگ و فرم دارند مجموعهی محرکه که در سال ۷۷ نقطه ی عطف این دسته از آثار اوست.
بعدها امیدی به طبیعت و ذات نقاشی توجه میکند، در مجموعههای گیاهان در سال ۷۵ و دانه ها بافت و فرم انتزاعی رخ مینمایاند که تا امروز کماکان در افق زیبایی شناسی هنرمند کارکرد مهمی دارد.
از سالهای ۱۳۸۰ امیدی به خط انتزاعی فاسی روی آورد و مجموعه های کالیگرافی او تا سال ۹۳ مشهورترین آثارش را شکل داده اند این مقطع از آثار نشان از گرایش امیدی به فضاهای مفهومی دارند تلاش هنرمند برای خلع خط از ساحت نشانهای به برساختهای تصویری در سطح تغییر رسانهای مانند کلاژ و رنگهایی متنوع و چاپ متوقف گردیدهاست و حاصل این دوره دستیابی به مدیاهای گستردهای از جمله ویدئو میباشد مسیر امیدی به لحاظ جست و جوی هویت فرای خود در آثارش حاکی از کنجکاویهای بسیار و لذت وافر از عمل نقاشی است.
عملی که خلاقیت او را ارضا میکند و کمتر توجه به مخاطب دارد. تولید موقعیت برای ایجاد تجربهی زیبایی شناسانه مخاطب دچار نقصان گردیده و دورهی آثار اخیر او را بیشتر دکوراتیو میتوان نامید.
در مجموعه پیش رو امیدی با تکیه بر تکنیک وسیع خود شخصا بر کیفیت فرمی و بافت متمرکز است. مجموعه روز آبی آنچنان که در بیانیه نمایشگاه هنرمند بیان میکند سعی در ارائه مفهومی از موقعیت مکان و زمان معاصر دارد استفاده از پرسپکتیو مرکزی همراه با بافت و لایههای رنگ ضخیم امکان ایجاد فضا و عمق را مسدود کرده ایجاد خفقان در فضاهای منفی پیکرههای فضایی و دوبعدی خلق کرده اند.
که در ذات نقاشانه خود به مفهوم مورد نظر هنرمند اشاره میکنند اما نکته ی قابل توجه گستره متعدد آثار میتواند این جریان را سامان دهد و مخاطب در مواجهه با تک اثر و فارغ از تکرار این فرو پاشیدن فرمها قادر به درک استعاره مورد نظر نقاش نیست. رنگ های شاد و هرز با زمختی سطحی و محتوایی احساسی بار دیگر اتهام تزئینی بودن آثار را مطرح میکنند. توجه امیدی به «زیبایی و عظمت» به عنوان دو نقش مهم برای تداوم بخشیدن به شیئیت اثر هنری حس بیننده را از آنچه در بیانیه هنرمند به عنوان مفهوم «منظره مسخ شده» آمده منحرف میکند.
در ابژههای کار شده مانند هواپیما و ساختمان، میادین، درها و طاقیها انبوهی از جهان تصویری دیده میشود که در حال امحاء و فرو رفتن در یک خفگی رنگین و سطحی است. رنگهایی که نه زیبا بلکه قشنگ خوانده میشوند که استعارهای از زیبایی مدرن و به ظاهر سامان یافته جامعه امروز است. در عین حال شاهد بافتی خشن و فاقد عمق و آرامش میباشیم.
روند مفهومی نقاشی با تکیه بر کارماده مدرن نقاشی، ایدهای است که در پس آن هنرمند سعی میکند در عین ارائه زیبایی مألوف زاویه انتقادی خود را از دست ندهد.کافی است که مخاطب لحظه ای چشم بر هم نهد و در خیال حرکت دستان نقاش در مسیر خلق اثر را تخیل کند. سرعت و قدرت این حرکات جانی آشفته از روزگار را مینمایاند، که دست از مسیر عافیت شسته و سعی در انداختن طرحی نو دارد.
[/one_half_last]