Don’t feed the troll!
با گسترش فضای مجازی بهخصوص در حوزهی فرهنگ و هنر، بازیهای رسانهای و مفاهیم روانشناختی و رفتارشناسی گسترش بیسابقهای داشتهاند.
بهطور مثال، تمام نگارندگان در مجلات و روزنامههای کاغذی در حین اینکه طالب کسب اعتبار از حوزهی مستند و قدیمی هستند، از مواجهه و مصرف بافتار و سبک مطالب فضای مجازی غافل نمیمانند. این روزها که فسادهای اداری و تجاری و دیگر فسادها با فشار اقتصادی، جو اجتماعی پر از شکایت و شکاکیت ایجاد کرده است، مشکل بتوان تئوریهای توطئه را کنار زد؛ حال آنکه روزنامهنگاران، منتقدان و محققان مجلات برای بازارگرمی رسانهی خود به جریانات حاضر در فضای مجازی بیشتر تکیه دارند تا تولید بافت خاص محتوای خودشان. این محتوا مشخصاً خبر و مطلبی است که بر تحقیق و مستندات قابل ارجاع استوار است، و نه صرفاً بر مبنای روابط فضای مجازی. یکی از رفتارهای وابسته به فضای رسانهها که امروزه باوجود شبکهی سراسری اینترنت به فرم و قالب پیشرفتهتری ارتقا یافته، اوباشیگری یا ترول است. این واژه ازکلمهی فرانسوی ترولر۱ به معنای دنبال خود کشیدن «به اینسو و آنسو بردن دیگران» آمده است.
ترول به افرادی گفته میشود که رفتاری مخرب در فضای وب از خود نشان میدهند و به دنبال جلب نظر کاربران، ایجاد تشنج و بیان مطالب رک و توهینآمیز هستند.
البته واژهی ترول معانی مختلفی دارد، بهطور مثال تکنیکی در ماهیگیری است و در بین کاربران وب به نوعی کمیک استریپ هم گفته میشود.
اوباشیگری اینترنتی به منشی گفته میشود که ممکن است کاربر با رفتاری سازنده آن را شروع کرده و پس از مدتی تبدیل به رفتاری تخریبگر شود؛ بر این اساس، این برچسبی قطعی نیست و معمولاً به زعم عدهای درست و عدهای دیگر غلط است.
این افراد، در اتاقهای گفتوگو، وب نوشتهها و تارنماهای کاربر-محور پیامهای جنجالی ارسال میکنند که باعث ناراحتی، خشم و تحریک دیگران میگردد؛ سودی که از این جنجالها بدست میآورند مطرح کردن خود و متشنج کردن فضای جامعه است.
اوباش اینترنتی انواع متفاوتی دارند، افراد حرفهایتر دارای تاکتیک و طرح طولانی مدت هستند و معمولاً چندین نفر با آنها همکاری میکنند تا بهطور سازمانیافته و طولانی مدت ماهها و سالها این اختلالات را ایجاد و در فضای حرفهای، خود را مطرح کنند. برخی بر این باورند که با توضیح، پاسخ مؤدبانه و استدلال میتوانند این افراد را به توضیح رفتارشان وادارند، ولی اغلب به تشنج و درگیری بیشتر منجر میگردد و اوباش اینترنتی هم به ادامهی کار تشویق میشوند؛ درحالیکه بیاعتنایی به این خرابکاران بهترین استراتژی مقابله با آنان است.
جان رمپتون۲، در مقالهای در سایت فوربس۳، به ۱۰ نکته برای دارندگان رسانهها در برخورد با ترولها اشاره میکند:
- ایجاد سیاستی مشخص در سایتها و رسانهها در برخورد با مطالب و نظر دیگران.
- آنها را نادیده بگیرید. ممکن است برای شما سخت باشد اما اکثر افرادی که در معرض این تهاجمات بودهاند این سیاست را در پیش گرفتند.
- موضوع و موقعیت خود را شفاف کنید. با استفاده از ابزارهای فضای مجازی، موبایلهای اجتماعی و برخوردی طنزآلود میتوانید این فضا را شفاف ساخته و با اوباش روبرو شوید.
- از هویت آنها پرده بردارید و اجازه ندهید در گمنامی بمانند.
- در سایتهای خود بستر نرمافزاری برای آنان فراهم نکنید و یا در رسانههای خود امکان این سوءاستفاده را به آنها ندهید.
- ازمدیران محتوا و ابزارهای آن لاین برای کنترل محتوای رسانهی خود استفاده کنید. مونیتور کردن محتوا و کنشهای کاربران که مطالب خود را در فضای شما قرار میدهند باید با دقت رخ دهد .
- جامعهی در تیررس ترولها اگر متحد و هماهنگ باشد، امکان ایجاد فضای تشنج کاهش مییابد.
- گوش دادن به حرفها و مسایل کاربران و اعضای این جامعه میتواند سودمند باشد؛ اینکه در مورد شما و کارتان چه میگویند، و کمرنگ کردن اهمیت مخاطبان در فضای مجازی به این رفتارها کمک میکند.
- با مسائل برخوردی واقعگرایانه داشته باشید و براساس حقایق عمل کنید تا درگیر شایعات نشوید.
- اگر اوباشی از اشتباه شما استفاده کرد، بلافاصله اعتراف کنید تا امکان گسترش و بسط مطلب کذب گرفته شود.
لازم به ذکر است، مقالهی آقای رمپتون بیشتر متوجه رسانههای مجازی و برندهای تجاری است، ولی من این مطالب را طوری نگاشتم تا بیشتر در نهادها، مراکز و رسانههای دولتی و خصوصیِ هنر کاربرد اجتماعی داشته باشد ، چرا که ترولها در ایران اهداف سیاسی را دنبال کرده و وابسته به جناحهایی هستند که در راه پیشبرد منافعشان حرکت میکنند.
نکتهی آخر آنکه این ترولها متر و مقیاس مناسبی برای رسانههای جدی نیستند و گاهاً تولید مقالات و مطالب با رویکرد تولید رخداد برای فروش بیشتر و کسب شهرت به دور از عقلانیت است.