امروزه در آرت شاپ ها،کنار گالری ها و کتاب فروش ها مواجهیم با نمایش و فروش آثاری فاخر که توسط هنرمندانی گمنام تهیه می شوند آثاری زیبا و گاهاً کاربردی هستند با نگاهی اجتماعی و دارای طرفداران هنرسنت ملی . در پرونده ی ذیل سعی بر معرفی این آثار و هنرمندانشان داریم.
سایت تندیس به قلم شعله واحدی
بخش قبلی را اینجا بخوانید :
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- پرونده صنایع دستی مدرن | بخش اول علیخان عبداللهی
دختربچه ای که حالا سی و چند سال دارد و شاید سی و چند سال است که خلاقیت و ذوقش را روی خیلی چیزها نقاشی میکند از ده یازده سالگی اولین نمایشگاهش را گذاشت و فرزاد موتمن (فیلمساز) مستندی از این دختر پرشور ساخت و او را بعنوان استعدادی جوان معرفی کرد.
جیران فخرموسوی هنرمندی که نقاشی هایش را روی بشقاب ، قدح ، کلاه و چکمه و.. میکشد و ذوق نقاشی هایش یک اتفاق است بی تکرار . هنر جیران در نقاشی سفال نیست در طرحهای صادقانه و پرشور اوست که مثل یک امضائ هنری کارهایش را مشخص میکند . و به نظرش هنر اگر مصرفی باشد آدمها میبنند و وسیله مصرفی راحت تر ارتباط میگیرد . مثل بشقابهایش که تابلوهای کوچک نقاشی اند و ظرفهایی برای غذای ما .
اولین بارهایی که دل به کارهایش بست و خودش در کوره ی سنتی پدرش آنها را پخت چیزی جز چند تکه ی سفال از کوره بیرون نیامد ولی پدر که فوت کوزه گری را میدانست حرفهایی زد که جیران را حالا تبدیل به هنرمندی بیشتر از هنرمند کاربردی کرد .
“خودت که نمردی کارت مرده دوباره میسازی”
بشقاب ها و قدح های جیران در اکثر آرت شاپها و گیفت شاپها هست و نیازی نیست از فروشنده بپرسید کار جیران است ؟ نقش های ساده و رنگهای هیجانی و خطوط آزادش مثل نقاشی کودکانه میماند و همین صمیمت کودکانه کارهایش را از بقیه جدا میکند . او تمام اینها را در زندگی کنار پدری هنرمند و الهام بخش آموخته است .
حالا کاراکتر های جدیدی دارد. حلزون های سفالی جیران مجسمه های کوچکی هستند همانطور خوش ذوق و کمی غریب .
او کلاه را سفال میکند چکمه را سفال میکند و گلدانهای سفالی خلاقی میشوند روی میزهای خانه های ما او با وسایل مصرفی و کاربردی طوری رفتار میکند که بیشتر دیده شوند و بیشتر دوست داشته شوند.