پرونده چه کسی کتابهای هنرِ من را دزدید!؟ به معرفی کتابهایی در زمینه فلسفه هنر، زیباشناسی، نقد هنری و مطالعات هنر و همچنین کتابهای بینارشتهای مرتبط با فضای نظری هنر میپردازد و سعی دارد در معرفی کتاب به مخاطبین کمک کند، کتاب مناسبی را برای اهداف مطالعاتی انتخاب کرده و همچنین برای کسانی که دوست دارند به فضای نظری هنر بپردازند، زمینه مناسبی برای رجوع باشد.
هفته دوم | کتاب دوم(بخش اول)
سایت تندیس به قلم علی یحیایی
معرفی کتاب تاریخ زیبایی ـ اومبرتو اکو ـ ترجمه و گزینش: هما بینا ـ انتشارات فرهنگستان هنر ـ ۲۳۰ صفحه
بخش قبل را اینجا بخوانید:
چه کسی کتابهای هنرِ من را دزدید!؟| چیستی هنرکتاب تاریخ زیبایی از جمله کتابهایی است که میتواند نگاه کلی از تاریخِ مفهومیِ زیبایی، و همچنین تاریخ مختصری از روندِ زیباشناسی در هر دوره به خوانندهی خود بدهد. این کتاب برای کسانی که دوست دارند بدانند روند زیبایی در هر دوره چه تغییری کرده است و آیا میتوان زیبایی را به عنوان حسی مشترک در سلیقه انسانی در نظر گرفت؟ و یا آثار دوران متفاوت چگونه تحت تاثیر نگاه نظریه پردازان و هنرمندان به مفهوم زیبایی دستخوش تغییر شده، قابل توجه است. همچنین برای مخاطبی که پرسش دارد، آیا زیبایی مفهومی مطلق است یا نسبی؟ کتابی راه گشا است.
اگر شما درباره این که چرا در دورانی زنها معصوم و بیگناه و در دورانی برهنه و اغواگر تصویر میشدند، پرسش دارید یا درباره این که چرا در دورانی اسکلت انسان یا در دورانی قبرستانها و بناهای ویران و در دورانی شکوه و تجملِ زنانی با لباسهای فاخر به نقاشی راه پیدا میکند، یا چگونه است تصاویری زشت را با مهارت به زیبایی نقاشی میکردند، پرسش دارید این کتاب به طور مختصر و اما دقیق و منصفانه به شما پاسخ میدهد. اما برای کسانی که دوست دارند مفهومِ عمیقی از زیبایی در هر دوران به چنگ آورند این کتاب را پیشنهاد نمیکنم. زیرا کتاب اصلی با توجه به صلاح مترجم با هدف رسیدن و پرداخت به نهاد مطلب به نصف کاهش داده شده است که این عمل از نگاه مثبت باعث شده، کتاب با هزینه مناسب برای علاقهمندان قابل دسترس شود و خواندن آن البته سهلتر و همچنین به مفهوم اصلیِ کتاب پرداخت شده است بدون آن که مطلب دستخوش تحریف یا از کار افتادگی شود.
اما از نگاه انتقادی، حذف تصاویر زیاد کتاب، تسلط بصری ما به هر دوره را کاهش داده است و همچنین حاشیههای نسبتا بلندِ تاریخی ـ فلسفی کتاب که با انتخاب اکو انجام شده و شامل سخنان نظریه پردازان، نویسندگان و شاعران دوران متفاوت میشود، با نظر مترجم خلاصه و کوتاه شده است. این عمل بیشک باعث شده ما درک فلسفی و عمیقی را نسبت به مفهوم زیبای در هر دوره از دست بدهیم .( ترجمه انگلیسی کتاب(History of Beauty) ـEco,Umberto ).
کتاب تاریخ زیبایی از هفده فصل تشکیل شده، که نه فصل و مقدمه را خود اومبرتو اکو نوشته و باقی را جورلامو دو میکله محقق و پژوهشگر فلسفه ایتالیایی زیر نظر اکو نوشته است.
در مقدمه کتاب اکو خلاصهای از آنچه او و همکارش سعی دارند در کتاب بررسی کنند، توصیف میکند ،که همان بازشناسی مفهوم زیبایی و باز بودن مفهوم آن است. آنها با اسناد و روایات تاریخی سعی میکنند نشان دهند که زیبایی با دورههای تاریخی و فرهنگهای مختلف ارتباط دارد. برای این منظور در شیوه کار خودشان تلاش دارند خواننده از تفاوتها و قیاسها به نتیجهای مورد استناد از مفهوم زیبایی برسد.
فصل اول (آرمان زیباشناسی در یونان قدیم) به شرایط تفکر درمورد زیبایی در یونان متقدم میپردازد که تعریف مشخصی در مورد زیبایی وجود نداشته است و زیبایی در مفاهیم حکمی و اخلاقی قابل شناسایی بوده است همچون ((زیباترین، همانا عادلانهترین است)) تا زمانی که دولت شهر آتن به مقام بالایی میرسد و قواعدی برای زیبایی طرح میشود همچون تعادل و آرامش و سادگی در بیان و پس از آن اندیشه های افلاطون است که بسط پیدا میکند.
گزیدهای از فصل اول” زیبایی در اندشه افلاطون هستی مستقل و آزادی دارد و از واسطههای جسمانی که تصادفی با آن به بیان در میآید، مجزا است. بنابر این زیبایی به هیچ شیء محسوسی وابسته نیست، بلکه به خودی خود در همه جا میدرخشد.
فصل دوم(آپولونی و دیونوسیوسی) به تقابل دو اسطوره مهم در یونان و همچنین در تفکر نیچه میپردازد، آپولون(Apollonian) تبلورِ کمالِ زیبایی و مطبوع حاصل از تعادل و هماهنگی و در مقابل دیونوسیوسی(Dionysiac) خدای عنان گسیختگی و قانون شکنی و جنون، تضاد میان شیدایی احساسات و ادراک معقول به طور خیلی خلاصه در این فصل طرح میشود.
گزیدهای از فصل دوم” مناسک دیونوسیوسی، چنین زیبایی شبانهی نگران کنندهای گویی مقرر بود که تا دورهی جدید پنهان بماند، تا سرانجام به مثابه راز و گنجینهی حیات بخش مظاهر زیبایی معاصر سر برآورد، و به این ترتیب زهر خود را به جانِ زیبایی هماهنگ دنیای کلاسیک بریزد.”
فصل سوم(زیبایی در قالب تناسب و هماهنگی) جستاری خلاصه و نسبتا کاملی درباره تاثیر تناسبات، اعداد و نظم هندسی در معماری، نقاشی و مجسمه سازی است. از فیثاغورث و هراکلیتوس شروع میکند و تا تاثیر نوافلاطونیان بر روی پیرو دلا فرانچسکا و داوینچی ادامه میدهد و در ادامه روند تاریخی شکل گیری قانون طلایی تا هندسه قرون وسطی را برای رسیدن به زیبایی الهی توضیح میدهد.
گزیدهای از فصل سوم” در سپیده دم تمدن رنسانس، مفهوم مهمی در حال شکل گیری بود: ((زیبایی)) چندان هم از تناسب متعادل برنمیخیزد، بلکه از نوعی پیچش یا بیقراری، برای رسیدنِ به چیزی ورای قوانین ریاضی حاکم بر دنیای مادی، سرچشمه میگیرد.”
فصل چهارم(نور و رنگ درقرون وسطا) یکی از عمیقترین و زیباترین فصلهای کتاب است که اکو چنان درباره تاریخ نور و رنگ در قرون وسطا سخنوری میکند (با ترجمه نسبتا خوب) که مخاطب خودش را از تجسم و تعمق در کار هنرمندان آن دوره مشعوف میبیند. ساختار حکمی و معرفتی مفهوم رنگ و نور را شرح میدهد و عمق زیباییِ پنهان شده در دلِ تاریک قرون وسطا را برای خواننده خود منکشف میکند.
گزیدهای از فصل چهارم” در نقاشی باروک، نور بر اشیاء میتابد، و بازی با شدت رنگ، محیطهای تاریک و روشن را پدید میآورد(بازیِ نور در آثار کاراوادجو) اما در تذهیب کاریهای قرون وسطا چنین به نظر میآید که نور از اشیاء به اطراف میتابد.اشیاء خود درخشاناند.”
فصل پنجم(زیبایی هیولاها) به معرفی علاقه زیباشناسانه دوره قرون وسطا به هیولا و مفهوم شر میپردازد، اکو در این فصل توضیح میدهد چگونه موجودات ترسناک و دلهرهآور به هنر راه پیدا میکنند و مسئولیت زشتی در برابر زیبایی را به عهده میگیرند تا روندِ فهم زیبایی را با شکوهتر و تعادلِ معنوی، برای فهم نظمِ جهان را آشکار کنند. و زیبایی شیطانی در تقابل با زیبایی الهی طرح میشود.
گزیدهای از فصل پنجم” رابانوس موروس اعتقاد داشت هیولاها ضد طبیعت نیستند، زیرا برخاسته از مشیت الهیاند. به این ترتیب، آنها نه مخالف طبیعت، بلکه مخالف آن طبیعتیاند که ما با آن مانوسیم.”
فصل ششم(از شعر روستایی تا زن فرشتهسان) درباره حال و هوای مفاهیم عشقی و زیبایی زن در دوران قرون وسطا و همچنین دوره رمانتیک است. گزارشی کوتاه درباره نگاه به زن و دلبری معشوق و عشق بی حد شوالیهها با توجه به قصهها و شعرهایی که روایت از اشتیاقی ناکام و اندوهی شیرین دارند.
گزیدهای از فصل ششم” میتوان گفت مفهومِ عشقِ ناممکن بیشتر زاییدهی تاثیر تعبیرهای رمانتیک قرون وسطاست تا محصول پرورده خودِ این دوره.”
فصل هفتم(زیبایی سحرآمیز از سدهی پانزدهم تا شانزدهم) خیلی خلاصه به تاثیر کشف پرسپکتیو در ایتالیا، گسترش فنون جدید نقاشی در فلاندِر، تاثیر فلسفهی نوافلاطونی در علوم انسانی، و فضای عرفانیِ ایجاد شده توسط ساوُنارولا و تلاش نقاشان برای شبیه سازی اشیاء و دادن زیبایی ماورای به واسطه تکنیک به آنها میپردازد.
گزیدهای از فصل هفتم” مردمان آن روزگار، زیبایی را هم در قالب نوعی تقلید از طبیعت میدیدند که با قوانین مسلم علمی مطابق بود، و هم به منزلهی تعمق در کمالی در حد فراطبیعی که با چشم دیده نمیشد.”
فصل هشتم(بانوان و قهرمانان) فصلی است که اومبرتو اکو توانمندیش را به عنوان یک نشانه شناس شاخص عیان میکند، او در این فصل به خوبی توصیف میکند که چگونه تحولات سیاسی، مذهبی و فلسفی قرن شانزده و هفده و تغییر آداب و رسوم در آثار هنری آن دوره تاثیر میگزارد و کمکم هنرمندان قواعد کلاسیک را تغییر و گاهی میشکنند. و زیبایی شکل دیگری از خود نشان میدهد.
گزیدهای از فصل هشتم” در حالی که نظریهی زیباشناسی در آن زمان با قواعد تناسب و تعادل کلاسیک در نمایش بدنسازی گلاویز بود، مردان قدرتمندِ زمانه، خود نقض زندهی این قوانین بودند. در نتیجه، پیکر مردانه نیز در افزایش رهایی هنرمند از معیارهای کلاسیک سهم داشت.”
[/one_half_last]