هنرصدا- قسمت دوم (بخش اول)

هنر صدا
قسمت دوم – بخش اول:
هنر صدا، پلی میان موسیقی و هنرهای مفهومی
  • به قلم مریم روشن فکر
پرونده‌ی «هنر صدا» مقالی است برای معرفی و آشنایی بیشتر با این هنر. در این پرونده، به تاریخچه‌ی این هنر، معرفی هنرمندان و جایگاه این گونه از هنر در میان دیگر هنرهای معاصر خواهیم پرداخت. این پرونده در چهار قسمت منتشر خواهد شد. در هر قسمت به گوشه‌ای از این هنر پرداخته می‌شود. در قسمت نخست: مختصری درباره‌ی صدا، چیستی آن و عملکردش به‌مثابه‌ی مدیوم و واسطه‌ای هنری و تعریف هنر صدا و مختصری از تاریخچه‌ی آن، در قسمت دوم: تأثیرات هنر صدا بر جریان موسیقی در جهان و معرفی برخی هنرمندان مطرح در این زمینه و در قسمت سوم: هنر صدا و گونه‌ی هنری جدیدی به‌نام: «نیومدیا آرت» یا هنر نو‌رسانه‌ای و همچنین جایگاه هنر صدا در موزه‌ها و مراکز هنری معتبر جهان و در قسمت چهارم: هنر صدا در ایران، بررسی خواهد شد.

هنر صدا هنری است که باعث غنای گنجینه‌ی ابزارهای موسیقی‌دانان شد. این هنر که محور خود را بر خودِ شنیدن استوار کرده است، ابزار تولید موسیقی را گسترش داد و از حوزه‌ی سازها خارج کرد. این رویکرد همچنین سبب شد «شنیدن» به حوزه‌ی هنرهای تجسمی راه یابد. قابلیت فضا‌سازی و همچنین انتزاع جهان دیداری و تبدیل آن به شنیدار پای هنر صدا را به‌عنوان شکلی جدید از هنر به گالری‌ها و موزه‌ها باز کرد. ورود هنر صدا به حوزه‌ی جدیدی که فراتر از حوزه‌ی هنر موسیقی بود، موجب شد گروه گسترده‌ای از هنرمندان از حوزه‌های مختلف درگیر این هنرِ چند‌وجهی و بینارسانه‌ای جدید شوند. با نگاه کلّی‌تر این هنرمندان به این موضوع، امکان این فراهم شد تا هنرِ صدا در شاخه‌ی جدیدتری با عنوان «هنر اجرا» که خود ریشه‌های گسترده‌ای در چند گرایش مختلف هنری داشت، قرار گیرد؛ زیرا در حوزه‌ی جدید، صدا واجد ویژگی‌ زمان‌مندی و حضور مخاطب است.

با شکل‌گرفتن هنرهای مفهومی در اواخر دهه‌ی ۵۰ میلادی، موضوع ایدهْ بر اثرِ هنری و هنرمند ارجحیت پیدا کرد. «سل لویت» هنر مفهومی را «مبتنی بر شهود»۱ دانست که «با تمام فرایندهای فکر هنرمند درگیر است.»۲ این فرایندهای فکری که به‌خصوص پس از جریانات دو جنگ جهانی اهمیت یافته بودند، تأکید بسیاری بر ارائه و اشتراک‌گذاری تجربه‌زیست هنرمند و مخاطب داشتند. همین امر تا حد زیادی عرصه را برای هنرهایی باز کرد که تعاملی و زمان‌مند بودند که در نتیجه آن حضور مخاطب در زمان اجرا موجب غیر‌قابل خرید‌و‌فروش‌بودن آن و حمله به بازار سرمایه‌داری می‌شد. این روند با ظهور پاپ‌آرت و بهره برداری، توأم با به‌سخره‌گرفتن بازار، دچار تحول شد؛ اما گرایش موازی که همچنان بر مادیت‌زدایی از هنر اصرار می‌ورزید همچنان بر حضور خود پای ‌می‌فشرد.

«اواخر دهه‌ی ۶۰ هر چیزی که بازاری ایجاد می‌کرد و سهمی در تجارت و اقتصاد غرب داشت هر چند غیر‌مستقیم مخصوصاً از جانب بعضی هنرمندان آمریکایی مورد توجه بود،‌ با این وجود بعضی هنرمندان توجه خاصی به خصلت غیرمادی کانسپچوالیسم (هنرِ مفهومی) و موقتی‌بودن هنر اجرا کردند؛ هنری که توانست با تکذیب قابلیت خرید‌و‌فروش اشیا خود را این‌گونه ثبت کند و ‌حاوی تأثیرات سیاسی و ایدئولوژیکی جدی در تضاد با اصول یک بازار اقتصاد سرمایه‌داری را ایجاد کند.»۳ و هنر صدا نیز توانست از دل هنر موسیقی راهی به‌سمت ایده‌ی ناب و خالص و تبادل احساسات شنیداری با مخاطب ایجاد کند که با ایجاد بستری برای ارائه‌، فراسوی تالارهای موسیقی محیط را برای رشد و نمو موسیقی تجربی فراهم کرد.

 

برای آشنایی بهتر با این مقوله به بررسی عملکرد چند تن از هنرمندان این عرصه در جهان می‌پردازیم.

جس رولاند۴

خانم «جس رولاند»، هنرمند صدا، موسیقی‌دان، آهنگ‌ساز، عضو هیئت علمی مدرسه‌ی هنرهای تجسمی نیویورک و مدرس هنر صدا است. بیشتر آثار او مبتنی بر رابطه‌ی میان تکنولوژی، فرهنگ عامه و دیگر موضوعات پوچ‌گرایانه است، او جست‌وجویی را درباره‌ی شگفتی حاصل از واقعیت و نحوه‌ی برخورد ما با آن در آثارش شکل می‌دهد.

رولاند مدرک کارشناسی‌ارشد۵ خود را از دانشگاه بِرکلی کالیفرنیا و تحت سرپرستی «آدریان فرید»۶، مدیرشرکت تحقیقات شنیداری۷ دریافت کرده است.

آثار او در تلاش برای برقراری پیوند بیشتر میان جهان هنر و جهان علم هستند. او در همین راستا مقالات بسیاری در دانشگاه‌ها و مراکز مهم هنری ارائه داده و اجراهای متعددی در موزه‌ها و گالری‌های آمریکا داشته است.

 

هنرصدا- قسمت دوم (بخش اول)

«گلن آستراریتا»۸ منتقد موسیقی آثار او را «جشنی شنیداری از تکرارهای متن به گفتار» یا «اشعار دوران مدرن در پس تسلط درونی موسیقی الکترونیک و تونالیته‌های نا‌همگن»۹ خوانده است. رولاند در آثارش تکرارها و صداها را با بازی‌های زبانی و گفتار در هم می‌آمیزد.

 

جس رولاند در آثار خود همچنین از فرم‌ها و اشیای مربوط به تکنولوژی صدا، مانند مدارهای الکترونیکی بلندگوها، ساخت بلندگوهای کاغذی و… نیز بهره می‌برد.

هنرصدا- قسمت دوم (بخش اول)

 

هنرصدا- قسمت دوم (بخش اول)

 

استانزا۱۰ و پروژه‌ی سونی‌سیتی

هنرصدا- قسمت دوم (بخش اول)

«استانزا» که در لغت به‌معنی قطعه و یکی از اصطلاحات مربوط به شعر است، نام هنرمندی انگلیسی‌الاصل و اهل لندن است. او از سال ۱۹۸۴ به ارائه‌ی آثار هنری مشغول است و تاکنون جوایز متعدد بین‌المللی را به خود اختصاص داده است و تا‌کنون آثارش در مراکز مهمی چون بی‌ینال ونیز، موزه‌ی ویکتوریا آلبرت و تیت بریتانیا نمایش داده شده‌اند.

هنرصدا- قسمت دوم (بخش اول)

یکی از پروژه‌های بزرگ او که در حوزه‌ی هنر صدا قرار می‌گیرد، پروژه‌ی سونی‌سیتی۱۱ است. این پروژه شامل تکنولوژی‌های تبدیل نادیدنی به دیدنی و در این مورد به‌خصوص، شنیدنی است. این اثر هنری از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش اول مجموعه‌ای از بلندگوها و سیم‌های رابط میان آن‌ها که در فضای گالری، تالار، سالن یا هر محیط دیگری نصب می‌شوند و بخش دوم مجموعه سنسورهایی که در همه‌جای آن فضا نصب شده و کل اطلاعات مربوط به آن فضا را دریافت و ثبت می‌کنند؛ اطلاعاتی نظیر، نور، دما، صدا، رطوبت و مکان جغرافیایی که همه‌ی این اطلاعات را به صدا ترجمه کرده و از بلندگوها پخش می‌کند. استانزا برای این چیدمان، نرم‌افزار مخصوصی برای تبدیل اطلاعات به صدا طراحی کرده و سخت‌افزارهای مرتبط با آن نیز برای جمع‌آوری اطلاعات تماما برای این پروژه طراحی شده‌اند.

هدف این اثر ایجاد فضای شنیداری و محیط آکوستیک واکنش‌پذیر است؛ فضایی که به‌واقع نمایش‌دهنده‌ی رویدادهای جزئی تغییرات محیط در بازه‌ی زمانی هستند. این پروژه هر مکانی را به صدا ترجمه می‌کند و از این طریق بر ادراک مخاطب از آن تأثیر می‌گذارد.هنرصدا- قسمت دوم (بخش اول)

این چیدمان از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ در مراکز هنری مختلفی در اروپا به نمایش گذاشته شده ‌است. مراکزی مانند:

TSSK Trøndelag Centre for Contemporary Art. Metamorf Trondheim. Norway. 2014

Filmwinter Expanded Media. Stuttgart, Germany 2012.

Lanternhouse International, Ulverston. UK. 2010.

 

قسمت اول این نوشته را در لینک زیر بخوانید:

 

[/one_half_last]

 


 

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. رفیعی‌راد، رضا. چند پاراگراف درباره‌‌ی هنر مفهومی. تندیس: سایت تحلیلی، ‌خبری و پژوهشی هنرهای تجسمی.
  2. همان.
  3. آرچر، مایکل. ص۱۱۷٫هنر بعد از ۱۹۶۰٫ مترجم: کتایون یوسفی. تهران: حرفه هنرمند.
  4. Jess Rowland.
  5. MFA: در ایالات متحده‌ی آمریکا و کانادا معادل مدرک دکتری محسوب می‌شود.
  6. Adrian Freed.
  7. Audio Research : شرکتی در آمریکا تأسیس‌شده در ۱۹۷۰ که هدف آن ارتقای سطح کیفی محصولات موسیقایی بوده است.
  8. Glenn Astarita.
  9. com -Glenn Astarita- 27 March 2015.
  10. Christian Skjødt.
  11. Vinyl imprint Tonometer.
  12. اسامی شرکت‌کنندگان این نمایشگاه (برگرفته از بروشور نمایشگاه) به شرح زیر است:

 

Luke Fowler (Scottish, b.1978), Toshiya Tsunoda (Japanese, b. 1964), Marco

Fusinato (Australian, b. 1964), Richard Garet.

(Uruguayan, b. 1972), Florian Hecker (German, b. 1975),

Christine Sun Kim (American, b. 1980), Jacob Kirkegaard (Danish, b. 1975), Haroon Mirza (British, b. 1977),

Carsten Nicolai (German, b. 1965), Camille Norment

(American, b. 1970), Tristan Perich (American, b. 1982),

Susan Philipsz (Scottish, b. 1965), Sergei Tcherepnin

(American, b. 1981), HongKai

Wang (Taiwanese, b. 1971),

Jana Winderen (Norwegian, b. 1965), and Stephen

Vitiello (American, b. 1964).

 

منابع:

  1. آرچر، مایکل. هنر بعد از ۱۹۶۰. مترجم: کتایون یوسفی. تهران: انتشارات حرفه هنرمند.
  2. استلا براوس، جولیان. هنر معاصر. مترجم: احمدرضا تقاء. تهران: ماهی.
  3. Sound art-Peter Weibel- The MIT press- July 2016
  4. moma.org.
  5. jessrowland.com.
  6. skjodt.net.
  7. cnmat.berkely.edu.
  8. allaboutjazz.com.
  9. stanza.co.uk.