ملک محمد قزوینی اولین خط نقاش |بخش دوم

مجموعه ی پیش رو ابتدا به زندگینامۀ مختصر ملک محمد، معرفی کلی آثار ایشان، دسته بندی خط های ملک محمد و بعد  در دو گروهِ خط های دارای تزئینات و خطهای  تزئینی و نهایتاً بررسی اجمالی چند اثر از خط های دارای تزئینات ایشان می پردازد. 
به قلم  نویسنده مخاطب  منصور خانکه

بخش اول را اینجا بخوانید: 

 


۲- بررسی اجمالی چند اثر از ملکمحمد
خط هایی از ملک محمد قزوینی که در این جا بررسی می شوند می توانند در دو گروه بنشینند : خط های دارای تزئینات و خط های تزئینی.
خط های دارای تزئینات
منظور قطعاتی هستند که حروف و کلمات عموماً مطابق با قواعد مرسوم خوشنویسی قلم مربوطه نوشته شده است و دور حروف و کلمات و حتی در پس زمینۀ خط، فرم های تزئینی ملک محمدی اجرا شده است. در این نوع قطعات نیز، خلاقیت و نوآوری خوشنویس در ترکیب بندی و اتصالات و قرینه سازی ها چشم نوازی می کند.
نمونه هایی از این نوع خط :

تصویر اول ۴ ( ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد / آخر خوشنویسی اول گدائیست / خط تحریری شکسته در سه تیکه : در هنگامی که بهیچ وجه من الوجوه حالی نوشتنی نبود تحریر شد آخر خوش نویسی اول گدایی العبدالفقیر ملک محمد بیقدر بیقرب بیعزت در اطیر ( اطیر به معنی سرنوشت ؛ گناه ؛ ؟ ) )ملک محمد قزوینی

– خطی پرتزئین، محکم، صاف و دل نشین ( نمونۀ آن در سطر اول، اجرای عالی و یک دست حرف های «ف» یا «قاف» وسط است یا نمونۀ دیگر در سطر دوم، ترکیب «خ» و «ر» در کلمۀ «آخر» ) .
– گرچه ممکن است جملۀ «آخر خوشنویسی اول گدائیست» به صورت ضمنی حاکی از خودستایی خوشنویس هم باشد : که بله، من که آخــــر این هنرم، … ، پس وای به حال تو که اول راهی؛ ولی نگاشتن این جمله، تکرار آن به خط شکستۀ تحریری، به علاوۀ صفت های «بیقدر» ، «بیقرب» و «بیعزت» که در همین قطعه ملک محمد به خودش نسبت می دهد ، گویای اوضاع اقتصادی خیلی بد اوست.
سطر اول ( ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد )
الف- بر اساس خط عمودی فرضی و فقط با در نظرگرفتن نقطه های آمده در بالای سطر، با نوشتن یک نقطه، سه نقطه و دوباره سه نقطه و یک نقطه، قرینه سازی انجام شده است.
ب- کم و بیش درعین جدانویسی ( تحریر «کاف»ها به شکل کامل )، سرهم نویسی هم هست! این دو ویژگی متضاد در عین رعایت خط کرسی، به طور مسالمت آمیزی کنار هم نشسته اند.ملک محمد قزوینی
سطر دوم ( آخر خوشنویسی اول گدائیست )
الف- در خصوص مضامین قطعات تحریر شده به دست خوشنویسان هم دوره یا قبل از ملک محمد، بنده بررسی کاملی نکرده ام ولی تا آن جا که یادم است و آثار قدیمی چاپی یا در اینترنت را که در دسترسم بوده مرور کرده ام، چنین مضمونی ندیده ام که در آن خوشنویس در مورد آخر و عاقبت هنرش، به این سرراستی و جمع و جوری و تلخی سخن بگوید.
ب- اگر به فرض، وسط دو «واو» دوم و سوم ( خوشنویسی اول ) را مرکز افقی سطر بگیریم، طرفین هر یک از «واو»ها با آوردن چهار نقطه ( یک نقطۀ تکی و سه نقطۀ با هم ) به طور تقریبی قرینه سازی انجام شده است.

تصویر دوم ۴ ( من علی را غلام حلقه به گوشم / چکنم فهمیست؟ عقلیست؟ خموشم تتمه / سیاه مشق : بیقدر و بیقرب ار ملکمحمد است بیعزتت ملکـــمدارا شد شکسته – بدون تاریخ )ملک محمد قزوینی
– ملک محمد در مصرع یا خط اول، ارادت خود را و بزرگی حضرت علی را به بیانی عامیانه، البته با معیارهای امروزه، ابراز می کند. در هر صورت به منظور قرائت درست قطعه، به دفعات این شعر را یا بخشی از آن را در اینترنت جستجو کردم و چیزی نیافتم، پس به این نتیجۀ اولیه رسیدم که شاید و تنها شاید، جناب ملک محمد دستی هم در شاعری داشته و شعر این قطعه را خودش گفته است.
– این قطعه ضمن آن که از گنده و تیزنویسی فاصله گرفته است و جزو نستعلیق های با عیار بالاتر ملک محمد است، با صدای بلند به ما می گوید که با خوشنویسی طرف هستیم که سنت شکن و راحت است : نرمی کلی خط (مثال : نرمی کاملاً مشخص «هـ»» ) ، سرهم نوشتن «من علی را» ، تحـریر سیاه مشق فقط در یک طرف قطعه، چیدمان کلمه های «فهمیست عقلیست» ، … .
– خطی پرتزئین، صاف و فشرده، با ضعف و قوت و اندازۀ حروف و اتصالات مناسب و کشیده های عالی؛ خط، هیکلی ورزیده دارد که نه چاق است و نه لاغر.

ملک محمد قزوینی

– از هیچ دایره ای در این اثر استفاده نشده است، حتی در سیاه مشقی که در سمت چپ اثر نوشته شده!
– سیاه مشق در این قطعه بیش تر نقش امضاء را بازی می کند و چشمه ای است از خلاقیت ملک محمد. شاید او از ابتدا قصد نوشتن و علاوه کردن سیاه مشق را به این قطعه نداشته، منتها بعد از نگارش قطعه، روح آزاد و نگاه خلاقه اش، سیراب نشده اند و در یک آن، فرمان رانده اند و او بی درنگ سیاه مشق را تحریر کرده است. چون اگر ملک محمد می خواست با این سیاه مشق، مثلاً فضای خالی بین «واو» «خموشم» و قسمت پایین «میم» «بگوشم» ، را پُرکند، که این فضا قبلاً با کلمۀ «تتمه» پُر شده است ؛ تازه سیاه مشق، کادر مستطیل شکل اثر را کمی به هم زده است.
– چشمه ای دیگر از خلاقیت ملک محمد این است که با سیاه مشق این اثر، کل وضع و حالش را هم فقط با سه کلیدواژۀ «بیقدر، بیقرب، بیعزتت» گفته است!!! ضمن آن که خوشنویس، بازی معنادار و تلخی با دو کلمۀ «ملکمحمد» و «ملکــمدارا» کرده است و می گوید : «بیقدری و بیقربی کمر شاه مدارا را نشکست، این که تو (حضرت علی) عزت به او ندادی، کمرش را شکست.»
– بعضی از نقطه ها اضافی و در ظاهر کارکرد آموزشی دارند گویی این قطعه، سرمشقی است و آموزشی. ولی با توجه به کیفیت بالای خوشنویسانۀ سطرها و سیاه مشق و تزئینات کل اثر، و ذهنیت ما از سرمشق که معمولاً کوتاه است و کم و بیش سریع تحریر می شود، می شود نتیجه گرفت که نقطه های اضافی بخشی از تزئینات اثر هستند و اگر این نتیجه گیری درست باشد، ملک محمد یک ِالمان آموزشی را وارد اثری غیرآموزشی کرده است.

سطر اول ( من علی را غلام حلقه به گوشم )
الف- سرهم نوشتن «من» و «علی» شاید به این جهت باشد تا نشان دهد که اختیار خود را به ور کامل به دست حضرت علی داده است.
سطر دوم (چکنم فهمیست عقلیست خموشم تتمه )
الف- چیدمان کلمه ها، سیاه مشق را تداعی می کند، در صورتی که سیاه مشق نیست.
ب‌- در سطر دوم «هـ» به شکلی تقریباً تازه و نو نوشته شده است.
ج- تزئینات تذهیب گونۀ این اثر، با توجه به رنگ پس زمینۀ آن، خوب جا افتاده است.

ملک محمد قزوینی

تصویر سوم ۴ ( ملکمحمد ملکمحمد بیردانه؟ ملکمحمد بینوا بینوا ملکمحمد روسیاه ملکمحمد بیپناه ملکمحمد دردانه – بدون امضاء و تاریخ )
اگر «بیپناه» را درست قرائت کرده باشم، یک دنده کم دارد.

– این تضرع را ملک محمد یا سریع نگاشته یا بی حوصله یا جزو خط های قبل از دورۀ کاملاً صاف نویسی ایشان است.
– اثری است پُر از ملکــــمحمد و بدون ملکمحمد ( بی امضاء ) ! شش اسم و شش صفت ( یک صفت تکراری : «بینوا» ) ؛ پیشنهاد من این است که نام این اثر را بگذاریم « نام مشق ملکمحمد» .
– شش «ملکمحمد» ، آن هم هر کدام به شکلی. سه «ملکمحمد» کشـیده دار، آن هم با کشـیده هایی با ارتفاع متعادل.
– در «ملکمحمد»ها، به غیر از «ملکــــــــمحمد»ی که در آن «کاف» کشیده است، اگر در زیر حروف «ملکمحـ» خط اریبی بکشیم، تقریباً هم راستا هستند. شاید ملکمحمد با این کار می خواسته قد ( ارتفاع ) «ملکمحمد»ها را کم کند!
– ملک محمد، شاید به خاطر برجسته تر کردن نقش و نگارهای اطراف حروف، ضخامت و اندازۀ آن ها را بیش تر در نظر گرفته است که این امر باعث شده تا فاصلۀ بین حروف و کلمات نسبتاً زیاد باشد. اگر چه تعداد این تزئینات به نسبت تزئینات تصویرهای اول و دوم کم تر است. برای نشان دادن این نسبت، حرف «الف» از تصویرهای اول، دوم و سوم، و به ترتیب از راست به چپ، در زیر آمده است :ملک محمد قزوینی

ضمن آن که در آثاری از گروه اول ( خط های دارای تزئینات ) که بنده از ملک محمد دیده ام، «نقطه»ها، یا نقش و نگار ندارند یا اگر دارند کم و خلاصه است.
[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

پی نوشت

* علامت سوال در این متن، به معنی عدم اطمینان از قرائت کلمه یا کلمه های آمده در قطعۀ خوشنویسی مورد بررسی است.

۴- تصویر از وبلاگ «خوشنویسی فارسی» ، به آدرس : http://artworkshop.blogfa.com ، دانلود شده است.

[/one_half_last]