چه کسی کتابهای هنر من را دزدید؟! | تاریخ زیبایی بخش دوم

پرونده چه کسی کتاب‌های هنرِ من را دزدید!؟ به معرفی کتاب‌هایی در زمینه فلسفه هنر، زیباشناسی، نقد هنری و مطالعات هنر و همچنین کتاب‌های بینارشته‌ای مرتبط با فضای نظری هنر می‌پردازد و سعی دارد در معرفی کتاب به مخاطبین کمک کند، کتاب مناسبی را برای اهداف مطالعاتی انتخاب کرده و همچنین برای کسانی که دوست دارند به فضای نظری هنر بپردازند، زمینه مناسبی برای رجوع باشد.
هفته سوم | کتاب دوم(بخش دوم)
چه کسی کتابهای هنر من را دزدید؟! (پرونده معرفی کتاب)
سایت تندیس به قلم علی یحیایی
کتاب تاریخ زیبایی ـ اومبرتو اکو ـ ترجمه و گزینش: هما بینا ـ انتشارات فرهنگستان هنر ـ ۲۳۰ صفحه


کتاب تاریخ زیبایی از هفده فصل تشکیل شده، که نه فصل و مقدمه را خود اومبرتو اکو نوشته و باقی را جورلامو دو میکله محقق و پژوهشگر فلسفه ایتالیایی زیر نظر اکو نوشته است.
در قسمت قبل تا پایان فصل هشتم را معرفی کردم و در این قسمت از فصل نهم تا پایان کتاب را ادامه می‌دهم ولی پیش از آن مقدمه کوتاهی از قسمت قبل برای معرفی کلی کتاب می‌آورم.
کتاب تاریخ زیبایی از جمله کتابهایی است که می‌تواند نگاه کلی از تاریخِ مفهومیِ زیبایی، و همچنین تاریخ مختصری از روندِ زیباشناسی در هر دوره به خواننده‌ی خود بدهد. این کتاب برای کسانی که دوست دارند بدانند روند زیبایی در هر دوره چه تغییری کرده است و آیا می‌توان زیبایی را به عنوان حسی مشترک در سلیقه انسانی در نظر گرفت؟ و یا آثار دوران متفاوت چگونه تحت تاثیر نگاه نظریه پردازان و هنرمندان به مفهوم زیبایی دستخوش تغییر شده، قابل توجه است. همچنین برای مخاطبی که پرسش دارد، آیا زیبایی مفهومی مطلق است یا نسبی؟ کتابی راه گشا است. اگر شما درباره این که چرا در دورانی زن‌ها معصوم و بی‌گناه و در دورانی برهنه و اغواگر تصویر می‌شدند، پرسش دارید یا درباره این که چرا در دورانی اسکلت انسان یا در دورانی قبرستان‌ها و بناهای ویران و در دورانی شکوه و تجملِ زنانی با لباس‌های فاخر به نقاشی‌ راه پیدا می‌کند، یا چگونه است تصاویری زشت را با مهارت به زیبایی نقاشی می‌کردند، پرسش دارید این کتاب به طور مختصر و اما دقیق و منصفانه به شما پاسخ می‌دهد. اما برای کسانی که دوست دارند مفهومِ عمیقی از زیبایی در هر دوران به چنگ آورند این کتاب را پیشنهاد نمی‌‌کنم. زیرا کتاب اصلی با توجه به صلاح مترجم با هدف رسیدن و پرداخت به نهاد مطلب به نصف کاهش داده شده است که این عمل از نگاه مثبت باعث شده، کتاب با هزینه مناسب برای علاقه‌مندان قابل دسترس شود و خواندن آن البته سهل‌تر و همچنین به مفهوم اصلیِ کتاب پرداخت شده است بدون آن که مطلب دستخوش تحریف یا از کار افتادگی شود. اما از نگاه انتقادی، حذف تصاویر زیاد کتاب، تسلط بصری ما به هر دوره را کاهش داده است و همچنین حاشیه‌های نسبتا بلندِ تاریخی ـ فلسفی کتاب که با انتخاب اکو انجام شده و شامل سخنان نظریه پردازان، نویسندگان و شاعران دوران متفاوت می‌شود، با نظر مترجم خلاصه و کوتاه شده است. این عمل بی‌شک باعث شده ما درک فلسفی و عمیقی را نسبت به مفهوم زیبای در هر دوره از دست بدهیم .( ترجمه انگلیسی کتاب(History of Beauty) ـEco,Umberto ).

دیوید فردریش
و در ادامه قسمت پیش
فصل نهم(از ملاحت تا زیباییِ ناآرام) به طور خلاصه به مفهوم زیبایی در دوران منریسم در تقابل با کلاسی‌سیسم و مفهوم زیبایی باروک در تقابل با منریسم می‌پردازد. توضیحی در مورد نمایش زیبایی بسیار پیچیده این دوران می‌دهد و همچنین ورود تخیل و اندوه به نقاشی‌های دوران باروک را تشریح می‌کند.
گزیده‌ای از فصل نهم” زیبایی کلاسیک تهی و بی‌روح تلقی می‌شد. منریستها، برای گریختن از خلاء عاطفی، با روح بخشیدنی که خود را به دست خیال می‌سپرد، با آن به مقابله برخاستند. تصاویر آنان در محدوده فضایی غیر عقلایی حرکت می‌کند و به ابعادی رویاگونه، یا به اصطلاحِ مدرن((سورئال)) اجازه بروز می‌دهد.”
فصل دهم(استدلال و زیبایی) درباره عصر هجدهم اروپا است، قرنی که ژان ژاک روسو، امانوئل کانت، مارکی دوساد دارد و شور و شوق اشرافی باروک و بالیدن روکوکو و نیز نئوکلاسی‌سیسم فعال است. با این که این فصل به دوره مهمی از تاریخ اروپا و دگرگونی و رشد مفاهیم زیباشناسی آن دوره می‌پردازد، متاسفانه یکی از ضعیف ترین بخش های کتاب از نظر ترجمه است و همچنین بیان بسیار گنگ و تیتروار از مفاهیم بسیار مهم آن دوران این فصل را بیشتر به سیاه‌ای از اسامی تبدیل کرده است.
گزیده‌ای از فصل دهم” استنلی کوبریک در فیلم خود با نام باری لیندون زیرکانه نشان داد زیر پوشش خشک و سردِ عصر روشنگری، گرایش نهفته افسار گسیخته‌ای از شوری بی امان وجود دارد، دنیایی که مرد و زن به همان اندازه که فرهیخته و بافرهنگ‌اند، ظالم هم هستند.کوبریک دوئل خشونت‌آمیز بی‌سابقه‌ای را میان پدر و پسر در انباری با معماری کلاسیک سبک پالادیو، ترتیب می‌دهد: این صفحه، تصویر واقع گرایانه‌تری از سده هجدم پیش رو می‌نهد.”
فصل یازدهم(امر شکوهمند) فصلی خلاصه و دلچسب درباره امر شکوهمند است که در نیمه دوم قرن هجدهم بسیار در اندیشه و آثار هنرمندان و فیلسوفان رخ نمایی می‌کند. این فصل درباره امر شکوهمند در اندیشه‌های لانگینوس، تامس برنت، ادموند برک تا کانت به جستجو می‌پردازد و تاریخی روشنگری از ورود تصاویر دره‌های عمیق و دریاهای طوفانی و ابرهای در حرکت و غروب آفتاب در پهنه‌ی کوه در نقاشی نیمه دوم قرن هجدهم می‌دهد.
گزیده‌ای از فصل یازدهم” در سرشت ما پدیده‌ای عمومی وجود دارد که باعث می‌شود امور اندوهبار، نفرت‌انگیز، و حتی وحشتناک جذابیتی مهار ناپذیر برایمان داشته باشد، و صحنه‌های عذاب و هراس با نیرویی یکسان دفع و جذبمان کنند….و چه جمعیت بی‌شماری فرد محکوم به مرگی را تا صحنه‌ی اعدام همراهی می‌کنند! هیچ چیز این پدیدار را نمی‌تواند توضیح دهد، نه سیراب‌شدن لذت عشق به عدالت، و نه فرونشاندن عطش شرم‌آور شهوت انتقام…”

تاریخ زیبایی
جووانی بولدینی
تاریخ زیبایی
مارسلو دادویچ

فصل دوازدهم(زیبایی رمانتیک) در وصف این است که اگر متفکران یونانی زیبایی را با حقیقت یکی می‌دانند زیرا حقیقت بود که زیبایی را به وجود می‌آورد ولی رمانتیک ها معتقد بودند به عکس، این زیبایی است که حقیقت را می‌سازد. این فصل شرح بسیار کوتاهی از اندیشه‌های هگل جوان برای طرح روح مطلق و گزارشی از فعالیت رمانتیک‌هایی همچون شلگل، هولدرلین و نوالیس است. با توضیحی بسیار خلاصه بر گروتسک ویکتور هوگو تا رمانتیسم شاعرانه در موسیقی وردی و واگنر این فصل به پایان می‌رسد.
گزیده‌ای از فصل دوازدهم”نوالیس، فردریش شلگل(نیروهای محرک مجله آتنیوم) و فردریش هولدرلین- در جستجوی زیبایی ایستا و هماهنگ نبودند. این افراد در پی نوعی زیبایی پویا و پر تحرک، در مسیر شدن، و در نتیجه ناهماهنگ بودن (همانطور که شکسپیر و پیروان رفتارگرایی آموزش داده بودند)، ((زیبایی)) برخیزد، و شکل از بی شکلی، و به عکس”

تاریخ زیبایی
جووانی بولدینی

فصل سیزدهم(کیشِ زیبایی) قسمتی مهم از تاریخ را روایت می‌کند و توضیح چرخش زیباشناسی بعد از دوران رمانتیک را خوب شرح می‌دهد. این فصل از فصل‌های مهم و پر اطلاعات کتاب است. شروع فصل از تاریخ ۱۸۴۸ آغاز می‌شود، یعنی زمانی که بیانیه کمونیست انتشار یافت. به اوضاع آن سالها گذری می‌کند و به مکتب دندییسم می‌رسد و همچنین مفاهیم طرح شده در هنر برای هنر و در ادامه بستر تفکر انحطاط را که در همه مکاتب آن سالها به عنوان جریان و اندیشه اصلی ریشه دوانده بود را باز می‌کند. این فصل ما را با درونمایه های رمان‌ها و مکاتب مخالف جریان آشنا می‌کند، و جادهایی که در نهایت به شکوفایی هنر مدرن ختم می‌شود را گذرا مورد نظر قرار می‌دهد. در ادامه سمبولیسم، عرفان زیباشناسانه و امپرسیونیست با هدف رونمایی از مفهوم زیبایی در هر مکتب، البته معطوف به ادبیات شرح داده می‌شود.
گزیده‌‌ای از فصل سیزدهم” بنا به اظهارات مانه:((چیز واقعی وجود ندارد، هر چیزی که می‌بینید بی درنگ نقاشی کنید))، و((فرد[نقاش]، منظره، بندرگاه، یا پیکره را نقاشی نمی‌کند: او تاثیر ساعتی از روز را در منظره‌ای، بندرگاهی، یا پیکره‌ای نقاشی می‌کند))”
فصل چهاردهم(شیء جدید)خلاصه ای دقیق و بسیار کوتاه از حضور رسمی هنر جدید و یا به اصطلاح فرانسوی آن آرنووُ یا در ایتالیا با نام لیبرتی و در آلمان با نام یوگنت اشتیل است. شرح اندیشه اغواگر و فراگیر هنر جدید که با پشتوانه‌هایی از تغییرات مهم و ریشه‌ای در مذهب و علوم اتفاق افتاده است. تصویر درستی از حکومت آهن و شیشه در معماری و زیبایی سردِ مصنوع در کلان شهرها و روایتی جذاب از زیبایی شهوانی تا مینیاتور شرقی، از اشیاء به تارَک تجمل رسیده تا رنگ و لعاب خیال برانگیز پوسترهای لوترک، همه از مباحث مورد بحث در این فصل هستند. این فصل بررسی همان سالهایی است که به قول والتر بنیامین ((اژدهای تزیین)) سر برآورده بود و زیبایی در سیاسی ترین دوران خود قرار داشت.
گزیده ای از فصل چهاردهم” مارسل دوشان با نمایش چرخ دوچرخه یا فواره، انتقاد تناقض آمیزی را از عملکرد فرعی اشیاء ابراز می‌کند: اگر زیبایی اشیا به علت فرایند تجاری شدن آنهاست، پس هر شیء می‌تواند در مصرف روزانه، ناکارآمد شود و به عنوان اثر هنری، کارکردی جدید یابد.”
فصل پانزدهم(زیبایی ماشین‌آلات) فصلی قابل تفکر درباره زیباشناسی ماشینی است. از کم مقدار بودن تصویر گری ابزار در دوران یونان آغاز می‌شود و تا سلطنت ابزار در قرن بیستم و حال حاضر می‌رسد و موازی با آن متاثر شدن هنرمندان از ماشین و اندیشه حامی آن می‌گوید تا رفتار انتقادی هنرمندان نسبت به این روند در هنر معاصر.تاریخ زیبایی
گزیده‌ای از فصل پانزدهم” (رولان بارت): من معتقدم که امروز اتومبیل به صورت واقع‌بینانه‌ای معادل دقیق کلیساهای عظیم گوتیک است: منظور این است که آفرینش عظیم عصر است. چیزی است که هنرمندان گمنام بسیاری با شور و اشتیاق فراوان آن را در ذهن پرورانده‌اند و مردم از تصویرش- اگر نه کارکردش – بهره‌برداری کرده‌اند، بدین ترتیب که صاحب عین خارجی بی‌نهایت جادویی‌ای شده‌اند.”
فصل شانزدهم(از فرمهای انتزاعی تا اعماق مواد) به رفتارشناسی هنرمندانی که در دوران معاصر شروع به کار کردن با مواد و متریال‌های متفاوت کردند می‌پردازد و تصویری شاعرانه از مواد طبیعی و مصنوعِ مورد استفاده هنرمندان می‌سازد. هر چند جای خالی مفاهیم کلیدی درباره فلسفه روآوری به مواد مصرفی و انتزاع خالی است اما در کل فصل به طور خلاصه و نیمه کاره درباره اهمیت کار ((بر))، ((با))، ((در)) مواد در هنر قرن بیستم سخن می‌راند.
گزیده‌ای از فصل شانزدهم” کالاهای مصرفی با رسیدن به انتهای چرخه‌ی خود، به کلی بی استفاده می‌شوند، ولی این اشیاء به صورتی طعنه آمیز، از بی مصرفی، از نامرغوبیت، و حتی از فلاکت نجات می‌یابند تا زیبایی ناشناخته‌ای را بر ما آشکار سازند.”
فصل هفدهم(زیبایی رسانه‌ها) را امبرتو اکو در نقد و تحلیل شرایط معاصر می‌نویسد و گزارشی کوتاه از نگاه او به آنچه در حال رخ دادن است، می‌باشد و به نظرم چند صفحه ای عمیق و پر از اطلاعات است که اگر با دیدن تصاویر ارجاعات و نام‌ها همراه شود شما را درگیر خواهد کرد و تبدیل به فصل سرگرم کننده‌ای می‌شود و آنچه امبرتو اکو از وضع معاصر پیش رو می‌نهد، هم باعث شعف است و هم افسوس، به قول زیگموند باومن آنچه در دوران جدید رخ می‌دهد جریان سیال تمدن است، نه در جایی مستقر می‌شود و نه از مستقر شدن دلسرد!
گزیده‌ای از فصل هفدهم” بیایید یک مورخ هنری زمان آینده یا سیاحی از فضای کیهانی را مجسم کنیم که هر دو از خود می‌پرسند: تصور زیبایی حاکم بر قرن بیستم[در فرهنگ غربی] چیست؟”

بخشهای قبل را اینجا بخوانید:

[/one_half_last]