همنشینی رنگهای دنیای تجسمی ایران
نقدی بر نمایشگاه تمام رنگی- خانه هنرمندان ایران
سایت تندیس
به قلم: مریم روشنفکر
نمایشگاه «تمام رنگی» که اینک در خانه هنرمندان ایران برپا گردیدهاست، نمایشگاهی از آثار ۷۶ هنرمند نقاش و عکاس پیشرو و پیشکسوت ایران در موضوعات مختلف است. آثار هنرمندانی از ردههای سنی مختلف با سابقه حرفهای در این نمایشگاه به نمایش در آمده است. هنرمندانی که عدهی کمی از ستارههای هنرهای تجسمی در آن حضور دارند و همین موضوع موجب درخشش نامهای کمتر مشهور ولی پرکار و موثر در اینسالها شدهاست. در این نمایشگاه آثار برخی از استادان و بزرگان هنر دیده میشود که اینک در میان ما نیستند اما تاثیری که آثار هنری آنان بر نسلهای هنری بعد گذاشتهاست را میتوان در همین نمایشگاه نیز دید، محمود جوادی پور، جواد حمیدی و دیگران. بزرگانی که اندوخته عظیمی را برای نسل بعد از خود به جا گذاشتند.
در استیتمنت نمایشگاه آمده است: «هنر، گاه پیشنهاد است. پیشنهاد زل زدن به جای خالی چیزهایی که نیست. … پیشنهاد ساخت زندگی، آنچنان که می خواهیم، نه آنچنان که هست. هنر، گاه یادآوری است. یادآوری همه آن چیزهایی که از فرط تکرار به دست فراموشی سپرده شده اند…»
آنچه این نمایشگاه پیشنهاد میدهد، امید است و آن را با نام نمایشگاه « تمام رنگی» مورد تاکید قرار میدهد. این امید در پوستر نمایشگاه بیشتر دیده میشود، امید اندکی که تا کنون ایستادهاست و جلوی انبوه نوشتههای سیاهی را که بر سر عنوان تمام رنگی فرود میآیند را گرفته . آثار نمایشگاه دریچه جالبی بر تاریخ معاصر هنر ایران گشودهاند، آنهم تاریخ بدنه و نه تاریخ ستارگان و شاهکارها یا همان مستر پیسهای هنرهای تجسمی. و این خود رویکردی به شدت امیدوار کنندهاست که در خانه هنرمندان ایران شکل گرفته و گروهی از هنرمندان از نسلهای مختلف را به این شکل در کنار هم گردآورده است.
آثار شرکت داده شده در این نمایشگاه در حوزه نقاشی، عکس، چاپ، طراحی و تصویرسازی هستند. که غلبه با آثار نقاشیست و بعد از آن کمتر از یک چهارم آثار به عکس و چند عدد چاپ، طراحی و تصویرسازی تعلق دارد. این نمایشگاه در چهار نگارخانه طبقه همکف خانه هنرمندان برگزار گردیدهاست.موضوع جالب توجهی که در اولین نظر چشم را به خود مشغول میکند، تکههای کاغذی و عکسها یا اشیاء مختلفی است که در کنار برخی از تابلوها دیده میشوند. با بررسی بیشتر معلوم میگردد که از هنرمندان خواسته شده در کنار اثر خود، شیء یا هر چیز دیگری را که به آنان آرامش و امید میبخشد یا در ساخت آن اثر دخیل بوده را ارائه دهند که از این ترکیب بعضا نتایج جالبی نیز حاصل آمده که نه تنها به فهم بهتر هر اثر یاری رساندهاست بلکه در برخی موارد اثر جدیدی خلق شدهاست. مانند اثر زینب ثقفی که قلممویی زنگ زده بر روی یک تبلت شکسته را نشان داده که نشانهایست برجا مانده از نحوه بخصوصی از چاپ دستی عکس که در آن با قلممو روی مقوا و یا چوب بستر حساس به نور برای چاپ عکس ایجاد میشود و تصویر روی آن به چاپ میرسد که نتیجه حاصل از این فرایند دو قاب دیگریست که با دو تکنیک متفاوت از عکاسی آلترناتیو تولید شدهاند.
و همچنین اثر غزاله غضنفری که بارانی قرمز رنگی در کنار تصویری از منظره به نمایش درآمده و مریم حاجی حسینعلی که مجموعهای از توتیا و صدفهای دریایی خشک شده را بر روی بوم چسبانده است و در کنارش جعبهایست که در آن باقیمانده چند خاطره یک دفترچه و کیسهای پارچهای قرار دارند که شاید او صدفها و سایر قطعات آثارش را در آن جمع میکردهاست.
از دیگر آثار جالب توجه نمایشگاه اثری از شیوا کاکاوند است که در آن سه قاب بر دیوار قرار گرفتهاست که بازی بازتاب و نور با سایش و ایجاد تغییرات در فلز است، او در کنار اثر خود آینه محدب کوچکی را گذاشته که به خوبی سیر تکاملی ایده تا اجرا را در آثار او نشان دادهاست. عکسها، اتودهای اولیه، اشعار و بسیاری خرده ریزهای دیگر نیز در این نمایشگاه هستند که آثار هنری را به هنرمند پیوند زده و مخاطب را در وجه روانی با آن درگیر میکند.
نمایشگاه تمام رنگی به طور کلی مروریست بر هنر ارائه شده ایران در دوره معاصر که با کنار هم قرار دادن نسلهای گذشته و حال، صادقانه نشان میدهد چگونه نقاشی بر بقیه گونهها از لحاظ کمی برتری دارد و چگونه سبک مدرن بر سایر سبکهای نقاشی. و چگونه تصویرسازی، طراحی، چاپ دستی و عکاسی در سایه آن قرار میگیرند.
و همچنین نشان میدهد چگونه در عکاسی و سایر گونهها تک مضرابهای درخشانی از خلاقیت و پیشروی دیده میشوند که آثار این تک نمونههای پیشرو در نقاشی کمرنگتر و محوتر است و هرچه از گذشته به حال نزدیکتر شدهاست از قدرتش کاسته شده، و میتوان دید که در عکاسی که البته در ذات نیز رسانهای انقلابی و نوگراست، چگونه پویایی و هیجان پیشروی توانسته وجوه زیباییشناسانه کلاسیک را نیز اغنا کند و با استفاده از چاپهای آلترناتیو، صحنهآرایی در عکس و ترکیب آن با رسانههای دیگر آن را از حوزه سنتی خود به سمت خاستگاه اجتماعی و فرهنگی مخاطب امروز حرکت دهد.
که همه اینها را هرچند که میتوان نقطه نظر برگزارکنندگان این نمایشگاه به خصوص دانست، اما با کمی جستجو میتوان این مشت را با ضریب اطمینانی قابل توجه به خروار نسبت داد و سر آخر اینکه نمایشگاه تمام رنگی، صادقانه و بازتابی از همنشینی آثار هنرهای تجسمی ایران در یک محمل است و دریچهایست از مسیر حرکت هنر در ایران معاصر که بدور از جنجالهای ستارهسازی، هنر بدنه اصلی جریان تجسمی کشور را به معرض نمایش گذاشته است.
سایر نقدهای این نویسنده را در زیر بخوانید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- نقدی بر نمایشگاه حیوان درون- نگارخانه شماره شش