نقد نمایشگاه نقاشی “عابر پیاده” محمود باجلان

ابهام
به قلم نویسنده مخاطب محسن موسیوند
“دنیایی که گاهی خیالی جلوه می کند و گاهی پرتناقض، گاهی چون سکوت و ترس انباشته. حاصل این تجربه مجموعه ای است که به تصویر درآمده”؛ محمود باجلان با تجسم این کلمات بر دیوار ورودی نگارخانه ویستا، ما را به تماشای آثارش دعوت می کند؛ نگاهی کلی به آثار این مجموعه با عنوان عابر پیاده، بیانگر درک هنرمند از مفهوم معاصریت و دغدغه های روزمره انسان امروزی از خلالِ بازیابی برخی عناصر نوستالژیک یا موضوعات ظاهرا آشناست.


 

باجلان که برای بیان مفاهیم موردنظر خود، نگاه واقع-نمایانه را بر رویکرد تجریدی ترجیح داده، موضوعاتی را هدف قرار داده که درواقع حاوی عناصر و مفاهیم پارادوکسیکالِ مستتر در خود است؛ موضوعاتی به ظاهر ساده، عینی و دم دستی که درعین حال شیوه بیان آشنازدای هنرمند و پرداخت سوبژکتیو او، مخاطب را به چالشی ذهنی و درگیرانه فرا می خواند. موضوعات منتخب در این نمایشگاه در اشکالی نظیر اتوبوس  فرسوده، برج آزادی، پل، برجک زندان و حتی دود سیگار و سیب زمینی بر بوم هنرمند نمایان می شود.محمود باجلان
در یکی از آثار، اتوبوس فرسوده ای به عنوان یکی از آخرین بازماندگان نسل پیشین حمل و نقل عمومی، با آن ظاهر فرسوده، که با جسارت هنرمند تمامی سطح تابلو را به اشغال خود درآورده، گرچه خالی است، اما فضای پس زمینه و مقصد نوشته شده بر روی آن، انبوه مسافرانی را به ذهن متبادر می کند که در همهمه و ازدحام طاقت فرسای خستگی های روزمرگی، دستاویزی جز این رساننده فرسوده، برای مقصد و فرجام خود نمی یافته اند؛ تصاویری که در ذهن مخاطب ساخته می شود و این چنین او هم در خلق و بازسازی محتوایی اثر با هنرمند شریک می شود. دراینجا اتوبوس ما را به چالش فراموشی های امروزی می-خواند؛ فراموشی دچارشده ی زندگی معاصر، بحران نسیان و تنهایی بشر امروز؛ وجه کهنه شده ی خاطرات که متعاقب بیان نوستالژیک، مرگ تدریجی خاموش را فرایاد می آورد. محمود باجلان عنصر مهم دیگر این اثر، برج آزادی است به عنوان نقطه مشترک بسیاری از خاطرات جمعی، تعاملات اجتماعی، و به خصوص به عنوان نماد مدرنیته و شهرنشینی که در ذهن مسافران، غریبه ها و از راه رسیده ها، واجد شانیتی مضاعف است. حضور برج آزادی در پس زمینه تابلو، علاوه بر ترکیب بندی موفق اثر، در اینجا به نشانه¬ای خوانا تبدیل می شود که بر انسجام بیشتر اثر می افزاید. این نشانه بر تضاد موجود در اثر تحمیل می شود. نشانه ای که ـ به قول سوسور ـ به شکل ساختاری عمل می کند و در ترکیب کلی اثر معنای حقیقی خود را می یابد. این دو نشانه در کنار هم و با هم، به همدیگر معنا می بخشند و تفسیر مطلوب از اجزاء در ترکیب نهایی، به گیرایی اثر و تلنگر دغدغه مند هنرمند کمک می کند. محمود باجلان
از دیگر نقاشی های باجلان، تابلویی مربع شکل با فضایی رمزناک متشکل از آسمان ابرآلود، برجک بلند و عریض با ترکیب هندسی و لبه های تیز، نمایانگر فضا یا محیط زندان است.

محمود باجلان

اما درک خوب هنرمند از ترکیب بندی و انتخاب مناسب نمایی که از میانه های برجک کادر را قطع می کند، موجد فضایی مبهم و وهم آلود در اثر است؛ دراقع این مخاطب است که در دوراهی و منظر دوگانه ای محبوس می شود؛ زندان آن سوی برجک است یا همین سو که مخاطب قرار دارد؟ او در جایگاه آزادی است یا خود زندانی است و به آسمان و بیرون زندان از ورای برجک می نگرد؟ حضور پرندگان، گرچه مفهوم دوگانه آزادی یا حبس را در اثر تکمیل می کند، اما شکل نمایشی و کلیشه ای شده ای به دست می دهد.

دراینجا نباید از توفیق هنرمندانه در شیوه ترکیب بندی و تکنیک هنرمند چشم پوشید. به ویژه انتخاب رنگ های خاکستری و خاموش و همچنین شیوه ضربات قلم مو یا رنگ گذاری بی محابای هنرمند در بخش آسمان، که بر هراس و ابهام موجود در کار می افزاید.
در اثری دیگر از باجلان، آنچه بیش از عناصر فیگوراتیو تابلو خودنمایی می کند، دود سیگار است؛ دود سیگار در اینجا به عنوان نشانه واجد دلالت هایی است که در خوانش های متعدد مخاطبان می تواند متفاوت باشد. دود از دهان یکی از کارکترها به سمت دیگری فوت می شود؛ به عنوان یک پیام، حاوی یک شیطنت، نجوای عاشقانه، مفهومی جنسی و یا نشانه ای از تحمیل و دیکته معطوف به قدرت برتر. هرچند تلاش بیشتر در ایجاد و تحکم بیان اکسپرسیو در اثر ـ با اغراق و تحریف در شکل برای تقویت بیشتر معنا و محتوا ـ بیش از پیش می توانست در دستیابی اثر به این هدف، موفق عمل کند. بهره گیری هنرمند از عنصر نه چندان جذابی مانند سیب زمینی، و سوژه قراردادن فرم آن به عنوان ابژه ای خودبسنده، از دیگر کارهای موفق باجلان است. سیب زمینی با آن فرم های بیشمار که گویی همچون اثر انگشت، شاید یافتن مشابهات آن دشوار باشد، به عنوان دستاویزی برای تجسم مفاهیم موردنظر هنرمند ظاهر شده است. در این آثار، برخی مفاهیم، در لوای شکل آشنای سبیب زمینی و با بیان بعضا کنایه آمیز پنهان شده است. به خصوص در یکی از آثار که شکل اعوجاج وار سیب زمینی با خط گرد هاله گونه بر بالای آن، برخی رویکردهای چالش برانگیز اندیشه ی معاصر را نشانه می رود.محمود باجلان
در مجموع آثار محمود باجلان حاوی تلاش هنرمند و ادراک زیبایی شناسانه اوست برای دلالت نقاشانه بر برخی مفاهیم و دغدغه های انسان معاصر؛ آنچه خوانش این آثار را به مانند هر اثر دیگری ممکن می سازد و یا سبب ساز تجسم دغدغه های هنرمند بر بوم می شود، توجه به تاثیرات فکری و دیگر تحولات و مسائل دوران خود است که باجلان با درک مناسب و رویکرد دغدغه مند خود، مخاطب را وارد حوزه اندیشه و خوانش متفکرانه آثار خود می کند و این از رازهای موفقیت هنرمند است؛ شاید یادآور این سخن از میشل فوکو: ” ما فقط آن چیزی را می دانیم که ساختار فکری یک عصر اجازه فکر کردنش را به ما می دهد”…محمود باجلان [/one_half_last]