نقش خط
بخش پایانی
به قلم امین بیگی
بخش قبلی مطلب را اینجا بخوانید :
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- بررسی نقش خط فارسی در مجسمه سازی معاصر| بخش اول
…..اما از دیگر افرادی از حروف در آثار حجمی خود استفاده میکنند میتوان به رامین شیردل اشاره کرد که در این زمینه میگوید: «معانی برگرفته از کلمات برای من مهم هستند. حروف هم جزئی جدایی ناپذیر از کلمات هستند» (۹). وی در ادامه میافزاید: «علت این که کلمات را انتخاب کردم، این بود که کلمات شاید در اولین نگاه جمعی از حروف باشند، اما در پشتشان تصویری را در ذهن میسازند که برای هر کس متفاوت از دیگریست. هر چه قدر هم که کلمات به معانی خاصی نزدیکتر میشوند، تصاویری که میسازند قویتر و درخشانتر میشود. قطعا کلماتی مانند عشق، مجنون، شوق و حق بسیار قوی هستند» (۱۰). در نتیجه بر خلاف آستانه و عموزاد معانی در پس کلمات اتفاقا برای وی مهم هستند.
اما با وجود تلاش جهت ارتباط با مفاهیم کلمات می توان اذعان داشت شیوه این ارتباط همان برخورد تناولی در نزدیک به نیم قرن پیش است و در واقع این ایده ارتقا نیافته است؛ چرا که شیردل نیز با انتخاب یک کلمه و در معرض خوانش قرار دادن آن با اندک تغییرات فرمی و نمایش آن با یک تکنیک تولید فرم رایانه ای چندان به مفاهیم کلمات انتخاب شده در پروسه طراحی و نیز تاثیر مفاهیم شان بر اثر هنری نپرداخته بلکه صرفا در انتخاب کلمات سعی شده کلماتی انتخاب شود که به زعم هنرمند بار معنایی خاصی برای مخاطب دارد که البته این بار معنایی (در صورت وجود) تنها توسط مخاطب فارسی زبان قابل فهم است.
کار دیگر هنرمند مجسمه ساز معاصر فرناز ربیعی جاه اما ناشی از واکنش به وقایع اجتماعی پیرامونش در مقام هنرمند است و از این منظر ستودنیست و در همین راستا وی با ترکیب حروف الفبا و عناصری دیگر که به فراخور فضا و ایده اولیه انتخاب شده اند به خلق آثار حجمی پرداخته است.
هرچند ربیعی جاه از حروف فارسی به عنوان یک نشان فرهنگی درشکل گیری برخی آثارش استفاده کرده است اما او نیز از چیدمان حروف درکنار هم و استفاده از ویژگی های بصری آنها برای رسیدن به فرمی رئال بهره گرفته است و از ترکیب حروف وحجمی رئال یک المان را ساخته است (۱۰). وی در اولین نمایشگاه انفرادی خود تحت عنوان «ایران» با کنار هم قرار دادن حروف الفبا و ساخت آثاری مانند دایره زنگی، چرتکه، .ظرف اسپند دان که داخل ظرف چند حروف ریخته شده است ویا زنجیرسینه زنی که حروف وصل شده جای حلقه های فلزی به دسته را گرفته است و یا طناب داری که توسط حروف ساخته شده و همچنین اسلحه کلت ساخته شده با حروف که مرتبط است با حوادث مربوط به انقلاب کشور های عربی و خصوصا لیبی که اتفاقا چنان که در استیتمنت این اثر آمده اسلحه طلایی معمر غذافی یکی از ایده های وی در ساخت اثر بوده است.
ربیعی جاه خود در مورد نقش حروف در این مجموعه از آثارش میگوید «حروف برای وی نشانه عقاید و باور های مردم یک جامعه هستند» (۱۱) و کنار هم قرار گرفتن این حروف نیز به نوعی همزیستی مردم جامعه را تداعی میکند. در همین نمایشگاه ربیعی جاه با قرار دادن حروف رنگی متفاوت روی یکدیگر در گوشه ای از نمایشگاه به حرف های نگفته خود اشاره دارد. با این وجود اما رویکرد وی در استفاده از حروف الفبا متفاوت است از آنچه پیشتر دیدیم و به جای تاکید بر «کلمه» بر «حروف» تاکید می شود و در امتداد همین تفکر هنرمند حرف های ناگفته خود را با انباشته شدن حروف رنگی متفاوت در گوشه ای از گالری نشان داده است. هرچند هنرمند در این مجموعه سعی داشته رویکردی مفهومی را در استفاده از حروف الفبا دنبال کند و تا حدودی به آن نزدیک شده است اما این مفاهیم از جنس مفاهیم حاصل از شعر، ادبیات و یا کلمات نیستند و بیشتر جنبه ی نشانه شناسانه دارند. اما این رویکرد نیز به نظر می رسد در آثار بعدی هنرمند تا حدودی کمرنگ شده و بیشتر جنبه فرمال و ظاهری پیدا کرده است.
در نهایت با بررسی این آثار میتوان نتیجه گرفت این کنش (استفاده از حروف و کلمات در آثار حجمی) که اولین بار توسط تناولی به کار گرفته شد به غایت ظرفیت الصاق دغدغه های اجتماعی، شاعرانه، فرهنگی، بومی و هویتی، معنایی، نشانه شناسانه، و … را در خود دارد ولی با شیوه برخورد برخی از هنرمندان متاخر تا حد شی قریب ، اگزوتیک و جدیدالورود به آثار حجمی تنزل داده شده و یا اگر در جایی بدان توجه شده بیشتر توجهی از جنس خوشنویسی بوده و تنها بر جنبه های فرمی، بصری و زیبایی شناسانه حروف تاکید شده است و نه برمفاهیمی که در پس کلمات هستند و در نتیجه آن مفاهیم تاثیری در شکل گیری اثر نداشته اند.
در نتیجه ضمن عدم نفی تلاش های انجام شده در زمینه تلفیق خوشنویسی و مجسمه سازی توسط هنرمندان ایرانی همچنان جای خالی غنای مفهومی کلمات در شکل گیری ساختار فرمی مجسمه سازی ما حس میشود. در واقع نقش لایه های مفهومی و توجه به مضامین فرهنگی که همواره در هنر و خصوصا شعر و ادبیات ایران جایگاه ویژهای داشته در این رویکرد بسیار کمرنگ شده که لزوم توجه هنرمندان این حوزه را میطلبد.
۱- کسری علیها – سندرم ه دو چشم – وبسایت هنر گردی – خرداد ۹۴ –
۲- سمیه رمضان ماهی – تحولات خط در جامعه اسلامی – سایت اینترنتی تبیان – آذر ۹۵ –
۳- شادی خوشکار – مواجهه خط، نقاشی، حجم – سایت اینترنتی همشهری آنلاین – خرداد ۹۲ –
۴- علی شیرازی – مصاحبه با همشهری آنلاین – مواجهه خط، نقاشی، حجم – سایت همشهری آنلاین – خرداد ۹۲ –
۵- محمد فدایی – اسطوره زدایی جهان پهلوان – سایت مجله پله (نقد و تحلیل هنر های تجسمی) – بهمن ۹۳
۶- علی آستانه – قفس های کلامی علیرضا آستانه در کالری هما – سایت موسسه فرهنگی نخلستان –
۷- کسری علیا – گفتگو با محمد عموزاد به بهانه نمایشگاه هنر برای صلح – سایت اینترنتی هنر گردی – شهریور ۹۴
۸- کسری علیا – گفتگو با محمد عموزاد به بهانه نمایشگاه هنر برای صلح – سایت اینترنتی هنر گردی – شهریور ۹۴
۹- رامین شیردل – مروری بر آثار رامین شیردل در گالری اعتماد -سایت هنرگردی – خرداد ۹۴
۱۰- مونا زارعی – نمایش مجسمه های فرناز ربیعی جاه در گالری شیرین -دو هفته نامه تندیس – آبان ۹۱ –
۱۱- farnaz rabieijah – artist’s statement – mop cap 2015 shortlist – mopcap internet website [/one_half_last]