پتانسیل انتزاع در فرم در آثار رودولف بلینگ، مجسمه‌ساز آلمانی

مجسمه‌ی ۲۳
پتانسیل انتزاع در فرم در آثار رودولف بلینگ، مجسمه‌ساز آلمانی
گردآوری و برگردان: علیرضا بهارلو

 

بسیاری از هنرمندانی که در تکوین و تحول مدرنیسم غرب نقش داشتند، در غالب ‌اوقات مُهر «هنر منحط» را از سوی حزب نازی بر هنر خود می‌دیدند و آثارشان در نمایشگاهی تحت همین عنوان جای می‌گرفت. ویژگی بخش عمده‌ی این آثار مطرود، مواردی بود که درکل، ذیل جنبش اکسپرسیونیسم خلاصه می‌شد و عمدتا از هنرمندان آلمانی قربانی می‌گرفت. ارنست لودویگ کیرشنر، گئورگه گروس، پل کله، فرانتس مارک، امیل نولده، کورت اشویتِرش و بسیاری دیگر (در کل، ۱۱۲ هنرمند، در میان ۶۵۰ اثر نقاشی، مجسمه‌سازی و باسمه)، هنرمندانی بودند که از گزند این اتهامات در امان نماندند. رودولف بِلینگ۱، «مجسمه‌ساز» و «متهم» دیگری بود که بخشی از آثارش به‌تدریج محکوم دانسته و بعدتر به‌نوعی تبرئه شد.

رودولف بلینگ

رودولف بلینگ که در خانواده‌ای سرمایه‌دار رشد کرد، پیش‌ازآنکه اولین تماس‌های خود را با هنرهای کاربردی به‌عنوان طرّاح و قالب‌ساز در یک کارگاه تزئینات آغاز کند، دوره‌های کارآموزی و دستیاریِ متعددی را گذراند. وی طی این مدت، تکنیک‌های بسیاری را فراگرفت که برای آثار بعدی او – درکسوت مجسمه‌ساز – مفید واقع شد. مرز میان هنر و صنایع دستی درنظر بلینگ، به‌واسطه‌ی این آموزش‌ها، نامشخص و متغیر بود و به آثار وی گستره‌ای نامعمول می‌داد. این مسأله برای او امکان همکاری با هنرمندانی از سایر گونه‌های هنری را نیز فراهم می‌کرد و منجر به ایفای نقشی قاطع و تعیین‌کننده در جنبش اکسپرسیونیسم به‌سوی «کار هنریِ تمام‌عیار»۲ (اثر هنری چندرسانه‌ای) می‌شد.رودولف بلینگ

بلینگ در سال ۱۹۰۸ کارگاه مستقل خودش را تشکیل داد و در میان کارهای مختلف، آثاری تزئینی برای تولیدات تصنّعیِ ماکس راینهارت۳ (مدیر) تهیه کرد. وی درآنجا همکاری ثمربخشی را با ارنست استرن۴، طرّاح صحنه و نقاش، ترتیب داد. بلینگ، نخستین‌بار در سال ۱۹۱۴ در «نمایشگاه بزرگ هنر برلین» شرکت کرد. در آن نمایشگاه، پیکره‌های کوچکی که خودش ساخته و به‌دست استرن رنگ‌آمیزی شده بود، به‌نمایش گذاشته شد. از بین نخستین پیکره‌های بلینگ – که فقط عکس‌شان موجود است – پیکره‌ی کوچکی وجود داشت که در یکی از فیلم‌های اولیه‌ی پل وِگِنر۵ به‌نام «آدم‌واره»۶ (۱۹۱۵) دیده می‌شد. بلینگ درهمان سال به خدمت نظام خوانده شد، هرچند سال‌های بعد را در برلین و در واحد مدل‌سازی یک ناوگان هوایی گذراند. وی همچنین توانست فعالیت هنری‌اش را در کارگاه خود در «مدرسه‌ی هنرهای تجسمی» دنبال کند؛ جایی که از سال ۱۲/۱۹۱۱ درآنجا کارآموزِ پیتر برویِر۷ بود. بلینگ در حدود سال ۱۹۱۶ چندین گروه‌پیکره ساخت. شاخص‌ترین این آثار، پیکره‌های رقصنده‌ای بودند که مواجهه‌ی هنرمند با آثار آرکیپنکو (آلکساندر پارفیرییویچ آرخی‌پینکه) و اومبرتو بوتچونی را نشان می‌داد. بلینگ منحصرا به‌واسطه‌ی نمایشگاه‌هایی که در «گالری اشتورم»۸ (برلین) برگزار می‌شد، با جنبش‌های هنری آن دوره آشنا شده بود. او آرکیپنکو را صرفا در سال ۱۹۲۱ ملاقات کرد – زمانی که آن هنرمند به برلین رفته بود.رودولف بلینگ

بلینگ در سال ۱۹۱۵، همراه اوسوالت هرتسوک۹ و ویلیام وُئر۱۰، مجسمه‌سازیِ آلمان را به‌سمت انتزاعی هرچه‌بیشتر سوق داد؛ تا سرحد هنری غیربازنمودی. او، هم در نظر و هم در عمل، درگیر مسائل مربوط به مجسمه‌سازیِ تمام‌دور (همه‌جانبی) و پردازش متعادلِ احجامِ فضایی و فیزیکی بود. مشهورترین اثر به‌جای‌مانده از این دوره که تحت تأثیر اکسپرسیونیسم است، «تثلیث»۱۱ (۱۹۱۹) نام دارد: اثری گچی که نخستین‌بار در سال ۱۹۲۰ در نمایشگاه بزرگ هنر برلین ارائه شد. بلینگ این مجسمه را برای نمایشگاهی که در «گالری ملّی» برلین (۱۹۲۴) پیش رو داشت، از چوب ساخت. درهمان سال، موزه مجسمه را خریداری کرد.رودولف بلینگ

بلینگ و والتر وورتسباخ۱۲، درکنار آثار سفارش‌داده‌شده‌ی متعدد و بعضا تزئینی برای ولفگانگ گورلیت۱۳ (ناشر)، در یک همکاری گسترده که می‌شد آن را یک کار هنری تمام‌عیار (چندرسانه‌ای) نامید گردهم آمدند. هردو آنها برای یک مکان تفریحی در برلین (اسکالا)، یک فضای داخلیِ جدید طرّاحی کردند. بلینگ، طرّاح نقش‌مایه‌ی منشورمانند سقف و همچنین یک حوض تزئینی زیبا و انتزاعی بود که آن را از سیمان و مارپیچ‌های برنجی ساخت. این هنرمند، یک مجسمه‌ی جُنبانِ انتزاعی را نیز از جنس بتن و مفرغ برمبنای همین اثر تهیه کرد. مجسمه‌ی مذکور به یک فوّاره‌ی چهارمتری برای «ویلا گولتشتاین»۱۴ ( برلین وِستِند) تبدیل شد.رودولف بلینگ

بلینگ بعد از آثار بیانگر (پُرحالت) و سیاسی خود که بلافاصله پس از جنگ جهانی اول ساخته شدند، مثل «طرح یادبودِ کشته‌شدگانِ دانشگاه برلین در جنگ»۱۵ (۱۹۲۰) و مجسمه‌ی «حالت ایمان»۱۶ (۱۹۲۰)، با حوض تزئینی بزرگی که برای ویلا گولتشتاین تهیه کرد، در سال ۱۹۲۲ قدم به مرحله‌ی ساخت‌گراتری گذاشت. «مجسمه‌ی ۲۳»۱۷، که یک سال بعد ساخته شد، از آثار شاخص این هنرمند از این دوره به‌حساب می‌آید و درگیریِ شدیدترِ او را با هنر فیگورال نشان می‌دهد.رودولف بلینگ

رودولف بلینگ در رویاروییِ هنریِ خود با انتزاع، ازطریق شمار بسیار زیادی طرح و برنامه وارد حال‌وهوای هیجان‌انگیز دهه‌ی ۱۹۲۰ شد. وی به ارائه‌ی چند اثر و پروژه پرداخت، ازجمله: چند مانکن، نشان تزئینیِ جلوی کاپوتِ یک شرکت اتومبیل‌سازی به نام «هورش»، و یک پمپ بنزین که در قالب یک فضای معماری‌وار و مجسمه‌گونه طرّاحی شده بود.رودولف بلینگ

این هنرمند آلمانی در نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۱۹۲۰ همکاری گسترده‌ای را با برونو۱۸ و ماکس تاوت۱۹ (هردو معمار) در پیش گرفت. وی برای سازه‌های آنان مجسمه‌های متعددی طرّاحی و اجرا کرد و نقش‌برجسته‌هایی را نیز برای اتحادیه‌ی نقاشان و «انجمن اتحادیه‌ها». این آثار، از‌لحاظ سبکی، پُر از طنین جنبش «عینیت جدید» است، اما بدون انکار شخصیت یا ماهیت فنی‌ خود. هنگامی‌که صورتک دوگانه‌ی «چکیده‌ی شخصیت پولتشیسِ معمار»۲۰ (۱۹۲۰)، تنها اثر بیانگر او محسوب می‌شد، تولید آثار این مجسمه‌ساز درکسوت چهره‌نگار، با تصویر «ریشارت هِرتل»۲۱ برای اتحادیه‌ی نقاشان ادامه یافت. تصویرِ تقریبا کاریکاتورگونه‌ی آلفرد فِلِشتایم۲۲ (گالری‌دار)، مربوط به سال ۱۹۲۷، دراین‌زمینه نمونه‌ای چشمگیر به‌حساب می‌آید.رودولف بلینگ

بلینگ با منصوب‌شدن به سِمتی در «فرهنگستان هنر» در ۱۹۳۱، فعالیت خود را به‌عنوان عضو هیئت منصفه‌ی سفارش‌های نمایشگاه در سال ۱۹۳۴ آغاز کرد، اما خودش از شرکت در نمایشگاه‌ها سر باز زد، چون سوسیالیست‌ها (که در سال ۱۹۳۳ به قدرت رسیده بودند) به هنر او افترا می‌زدند. وی در سال ۱۹۳۵ از فرصتِ برگزاریِ یک نمایشگاه انفرادی در «گالری وایه»۲۳ برای سفر به نیویورک استفاده کرد، اما جلای وطن نکرد و به برلین بازگشت. بلینگ به‌واسطه‌ی هانس پولتشیسِ معمار، منصبی در فرهنگستان هنر استانبول (۱۹۳۶) به دست آورد و سرانجام در سال ۱۹۳۷ کشورش را تحت فشارِ سیاستمدارانِ سوسیالیست ترک گفت. سوسیالیست‌ها در همان سال، آثار «تثلیث» و «سردیس برنجی» او را – مربوط به سال ۱۹۲۵ – در کارنمای «هنر منحط» خودشان به نمایش گذاشتند. مضحک آنکه در همان زمان از بلینگ برای شرکت در «نمایشگاه بزرگ هنر آلمان» که ازسوی دولت حمایت می‌شد، دعوت به‌عمل آوردند. وی از ترکیه، مجسمه‌ی کوچک چهره‌ی ماکس اشملینگ۲۴ را به‌عنوان مشارکت خود در آن نمایشگاه انتخاب کرد.رودولف بلینگ

بلینگ تا سال ۱۹۶۶ در ترکیه ماند و آثار تصویری و فیگورال کلاسیکی برای سفارش‌های عمومی انجام داد. وی در آثار شخصی‌اش همچنان به تلاش برای ایجاد تناسبات متعادل میان احجام فضایی و فیزیکی ادامه داد. آثار نسبتا فیگورال و یک‌چند انتزاعی او، ماهیتا با هنرِ اساسا شکیل‌شده‌ی دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ مطابقت دارند. بلینگ در آلمان هم برای ساخت این آثار، سفارش‌های عمومی دریافت کرد. دریافت نشان فدرالِ افتخار و انتصاب مجدد در فرهنگستان هنر را باید در حکم اشارات یا نشانه‌هایی مسالمت‌آمیز برای جبران تهمت‌هایی قلمداد کرد که از دوره‌ی سوسیالیستی متوجه او بود. رودولف بلینگ با آزمودن امکانات بالقوه‌ی انتزاع در زبانی فنی و بیانگر در حوزه‌ی فرم، نقش و مشارکت لازم را در مجسمه‌سازی آلمان در دهه‌ی ۱۹۲۰ ایفا کرد.رودولف بلینگ

پی‌نوشت:

۱٫Rudolf Belling 2.gesamtkunstwerk 3.Max Reinhardt 4.Ernst Stern 5.Paul Wegener 6.Der Golem 7.Peter Breuer 8.Sturm 9.Oswald Herzog 10.William Wauer 11.Dreiklang (Triad) 12.Walter Würzbach 13.Wolfgang Gurlitt 14.Villa Gildstein 15.Entwurf für ein Denkmal für die gefallenen der Berliner Universitӓt 16.Geste Freiheit 17.Sculpture 23 18.Bruno 19.Max Taut 20.Summation of the Character of the Architect Poelzig 21.Richard Haertel 22.Alfred Flechtheim 23.Gallerie Weyhe 24.Max Schemelling

منابع:

The Encyclopedia of Sculpture, edited by Antonia Boström, vol.1 / www.visual-arts-cork.com / www.fcit.usf.edu