مروری بر کارنامهی هنری کری جیمز مارشال
نیویورک، امریکا: بزرگترین نمایشگاه مروری بر آثار هنرمند امریکایی، کری جیمز مارشال، در یک موزه هماکنون در The Met Breuer برپاست. این نمایشگاه، متشکل از حدود ۸۰ کار، شامل ۷۲ نقاشی، که دوران فعالیت سیوپنجسالهی مثالزدنی هنرمند را در بر میگیرد، آثار مارشال را بهعنوان تجربیاتی پیچیده و جذاب نشان میدهد که گسترهی وسیعی از سنتهای تصویری را در هم میآمیزد تا با نمایش کلیشهای سیاهپوستان در جامعه مخالفت کند و جایگاه پیکرهی سیاهان را در مجموعهی نقاشی غربی باز پس گیرد. این نمایشگاه، با نمایشگاه «منتخبهای کری جیمز مارشال» که کیوریتوری آن را خود هنرمند بر عهده داشته است، کامل میشود. مارشال ۴۰ اثر از گنجینهی موزهی متروپولیتن، از شمال رنسانس تا پستامپرسیونیسم فرانسوی و از نقابهای افریقایی تا عکاسی امریکایی دهههای ۵۰ و ۶۰، را انتخاب کرده است تا ماهیت جهانشمول و تاریخی منابع الهامی را که بر فعایت هنری او سیطره داشتهاند مورد تاکید قرار دهد. توماس پی کمپبل، رئیس و مدیرعامل موزهی هنر متروپولیتن، میگوید: «با گنجینهای که پنجهزار سال را در بر میگیرد، این موزه به شکل منحصربهفردی جایابی شده تا ارتباط عمیق مارشال با تاریخ را برجسته کند. بازدیدکنندگان ما قادر خواهند بود لایههای متعدد دیدگاه پیشگامانهی مارشال را تجربه کنند، درحالیکه منابع الهامی را که نقش مهمی در کار او دارند نیز بررسی میکنند.» کیوریتور نمایشگاه، ایان آلتیویِر، نیز میگوید: «کار مارشال تجربهی امریکا را به گونهای تصویر میکند که بدون تاریخ و فرهنگ سیاهپوستان غیر قابل تصور است. بهواسطهی استعارههای نقاشی سنتی ــ چهرهنگاری، منظره، و دیگر شیوههای روایی ــ او گفتمانی را پیرامون پدیداری و ناپیدابودن یا غیاب مطرح میکند. نتیجه، مجموعهی کاری شگفتانگیزی است که همزمان پرعظمت و بیتکلف است.» مارشال، که پیش از تصویب قانون حقوق مدنی در بیرمنگام، آلاباما، متولد شده و شاهد شورش «واتز» در ۱۹۶۵ هم بوده، برای زمانی طولانی به شکل خلاقانهای تجربهی افریقاییِ امریکایی تبار بودن را ثبت و روایت کرده است. او برای نقاشیهای تاریخی روایتگرانهی بزرگش شناخته میشود که پیکرهی سیاهپوستان را نمایش میدهد؛ تاکیدی جسورانه بر سیاهپوستبودن در مدیومی که افریقاییهای امریکاییتبار مدت مدیدی در آن غایب بودند. کنکاش او در تاریخ هنر هم محدودهی زمانی وسیعی را پوشش میدهد که از رنسانس تا انتزاع امریکایی قرن بیستم امتداد دارد. مارشال منتقدانه سنتهای غربی را از دریچهی کهنترین و اصلیترین ساختارهایش مورد بررسی و بازنگری قرار میدهد؛ تابلوهای تاریخی، مناظر و نقاشیهای موضوعی و پرترهنگاری. کار او همچنین به اشکال بومیتر امریکایی نظیر سنت دیوارنگاری و کتابهای مصور میپردازد تا، به قول خودش، «خلا موجود در بانک تصاویر» را مورد اشاره قرار داده و تصحیح کند، و آنچه را ناپیداست حاضر و قابل رویت سازد. عنوان نمایشگاه، Mastry، بازی با کلمات عنوان مجموعهی متاثر از کمیکهای هنرمند به نام Rythm Mastr است. کارهای حاضر در نمایشگاه از آثار اولیه مهمی نظیر «پرترهای از هنرمند بهعنوان سایهای از خود سابقش» (۱۹۸۰) و «مرد نامرئی» (۱۹۸۶) تا جدیدترین نقاشیهای او را که بازنگری ژانر نقاشی تاریخی سنتی هستند در بر میگیرد. یکی از این کارهای بزرگ جدید «بدون عنوان (کارگاه)» (۲۰۱۴)، که محل کار یک هنرمند را به تصویر میکشد، اخیرا از سوی موزهی متروپولیتن خریداری شده است. این اثر همچون یک کاتالوگ واقعی از ژانرهای متنوع نقاشی، طبیعت بیجان، پرتره، و منظره را باtrompe l’oeil و انتزاع ترکیب میکند، و ارجاعات متعددی به آثار اساتید گذشته را شامل میشود. نمایشگاه همچنین پنج نقاشی از مجموعهی «پروژهی باغ» را برای اولین بار پس از بیست سال گرد هم میآورد. در میان آنها اثری به نام «واتز»(۱۹۶۳) قرار دارد، که هنرمند و خواهر و برادرهایش را در حال بازی بیرون از خانه در محوطهی مجتمع مسکونی «باغهای نیکرسون» به تصویر میکشد؛ مجتمعی مسکونی در منطقهی واتز، که مارشال هشتساله و خانوادهاش زمانی که اولین بار در ۱۹۶۳ به کالیفرنیا نقل مکان کردند در آن زندگی میکردند. صفحاتی از پروژهی Rythm Mastr که آفرینش آن از ۱۹۹۹ به این سو استمرار داشته است نیز در نمایشگاه حضور دارد. صفحات این رمان گرافیکی بر اشتیاق مارشال به داستانهای مصور بهعنوان محملی برای کنکاش پدیدههای فرهنگی، تاکید میکند، که با گروه اَبَر قهرمانهای سیاهپوست و ترکیبکردن گویش خاص امریکاییهای افریقاییتبار مجسم شده است. موزهی هنرهای زیبای مونترئال هم همزمان فصل جدیدی از همین مجموعه را به شکل جعبههای نور(lightboxe) به نمایش درآورده است. در ۲۰۱۵، مارشال اولین سفارش کار عمومیاش را برای شهر نیویورک به اتمام رساند؛ یک نقاشی دیواری بزرگ برای High Line؛ یک راهآهن مرتفع سابق که اکنون به یک مسیر سبز هوایی تبدیل شده است.
www.metmuseum.org
نمایشگاه جدیدترین آثار مارکوس هاروی
امستردام، هلند: مارکوس هاروی، که در زمرهی هنرمندان مرتبط با «جنبش هنرمندان جوان بریتانیایی» است، نخستین بار برای نمایش چهرهی قاتل بدنام کودکان، مایرا هیندلی، در نمایشگاه جنجالی Sensation در ۱۹۹۷ به شهرت رسید. کار او پرترهی بزرگ تکرنگی بود که از دور به نظر میرسید تنها نسخهی نقاشیشدهای از روی تصویر مشهور هیندلی جنایتکار در رسانهها باشد، اما وقتی نزدیکتر میرفتی، مشخص میشد که کار در واقع از اثر دست کودکان تشکیل شده است. برای نمایشگاه انفرادی اخیرش، هاروی منتخبی از آثار جدید در مدیومهای متنوع را ارائه داده که استمرار پژوهشهای هنرمند در مورد تصورات ما از بریتانیاییبودن است که امروزه، بیش از همیشه، در برابر بحرانی هویتی مطرح میشود. اکنون برای سالهای متوالی، هاروی در کارش تصورات ما از آیکونهای بریتانیایی را مورد کنکاش قرار داده است؛ از تاچر تا تونی بلر، و همچنین نمادهای عامهپسندتر، از خالکوبیها، تا زلمزیمبوهای سمساریها. اغلب این ایدهها در قالب مجسمههای برنزی فوقالعادهی او ادغام میشوند؛ گویی یک نیروی گریز از مرکز مغناطیسی نیمتنههای تاچر، کلاهخود پلیسها، نماد مونث جزایر بریتانیا، کشتیهای گالیون و دیگر خردهریزهای مربوط به دریانوردی را به سمت هم کشیده و در کنار هم قرار داده است. هاروی همچنین به تصورات پذیرفتهشده از مردانگی میپردازد. در فرایند پوشاندن عکس با تصاویری از زنان برهنه، کَشتی و دیگر تصاویر دریایی، او مجموعهای از نقشمایههای ملی کلیشهای را مورد توجه قرار میدهد. این نقاشیهای رنگ روغنی روی عکس به قول هنرمند «تعمقی در مورد تصویر و واقعیت هستند. با نقاشیکردن روی عکسهایی از افراد حقیقی، آنها روایت نقاشی را بر خود دارند؛ که پیونددادن تاریخ هنر با شکل پیش پا افتادهتری از فرهنگ [یعنی خالکوبی] است.» مارکوس هاروی در لیدز متولد شده و در کالج هنر لیدز و کالج گلداسمیتز تحصیل کرده است. هاروی یکی از موسسین مدرسه، گالری و مجلهی Turps است که به نقاشی اختصاص دارد.
http://reflexamsterdam.com
نمایش نقاشیهای هنرمند مجارستانی Attila Szűcs
بوداپست، مجارستان: با تمرکز بر گذشتهی نزدیک، نمایشگاه Attila Szűcs مروری بر دستاوردهای او بهعنوان یک نقاش را ارائه میکند. جدیدترین کارهای وی، شامل حدود صد اثر، در مرکز این نمایشگاه قرار دارند که ویژگیهای تکنیکی و محتوایی آنها اساسی برای نمایش و عرضهی کل فعالیت اوست. نقاشیهای
پسا ـ کانسپچوال او همچنان با یکی از مشکلات اساسی هنر کانسپچوال و مدرنیسم درگیر است؛ یعنی رابطهی متقابلِ جداییناپذیر، میان واقعیت ملموس و بازنماییهای متنوع آن. کارهای Szűcs پرسشهای فلسفی کانسپچوالآرت در رابطه با نقش هنر در جامعه را زنده میکند، و شرحی است بر فرهنگ بصری نقاشی مدرنیستی (اکسپرسیونیسم انتزاعی، انتزاع هندسی) که متعهد به استقلال زیبایی است. Szűcs، با هریک از آثارش، میکوشد تا پاسخهای تفکربرانگیز زیباییشناسانه و سیاسی به مسائل متنوع عقلی و مادی بدهد، که چشم را از یادگارهای فرهنگی، خاطرات شخصی و همچنین اسناد تصویری متاثر از رسانهی متعلق به آنها را تماما به جنبههای مادی رنگها و نورها هدایت میکند. هنرمند در شماری از کارهایش شخصیتهای تاریخی مشهور را نمایش میدهد، نظیر نیکولا تسلا، میکلوش هورتی، باستر کیتون، آدولف هیتلر و یانوش کادار، و همزمان میکوشد این شخصیتها را با ابزارهای نقاشی تفسیر کند و برداشت جدیدی ارائه دهد. افراد مشهور و کمترشناختهشده در تصاویر او بهسختی قابل درک، و مرموزند، که شبحمانند است، حتی در مفهوم فرویدی آن (unheimlich)، چراکه اکثر آنها در فضاهای بیکران و متروک، در حال پرسهزدن به شکل غریبی، تصویر شدهاند. Attila Szűcs یکی از برجستهترین نقاشان نسل میانی اروپای مرکزی شرقی است؛ فعالیت او در زمان فروپاشی رژیمهای سوسیالیستی آغاز شد. وی در دههی ۱۹۹۰ نقش مهمی در پیدایش نوعی از نقاشی در مجارستان داشت که کاملا آگاه نسبت به ویژگیهای این رسانه بود و همزمان مسائل سیاسی و فرهنگی را انعکاس میداد. از آغاز قرن جدید به این سو، میتوان نقاشیهای Szűcs را با جنبشهای منطقهای نظیر مکتب جدید لایپزیک و مکتب کلوژ مقایسه نمود، درحالیکه رابطهی منحصربهفرد او با سنتهای فرهنگی و تکنیکهای نقاشانه، جایگاه خاص وی را در این گرایشها تضمین میکند. Szűcs متولد میشکولتس (۱۹۶۷) است و از ۱۹۸۱ در بوداپست زندگی و کار میکند.
www.ludwigmuseum.hu
نمایشگاه طراحیهای روانپزشک امریکایی در موزهی فروید
لندن، انگلیس: موزهی فروید اولین نمایشگاه انفرادی مارتین ویلنر را برگزار نموده است، که از دههها فعالیت هنری او در ارتباط با کار و تفکر در زمینهی روانکاوی سرمنشا میگیرد. ویلنر، هنرمند، روانپزشک و پژوهشگر حوزهی روانشناسی ساکن نیویورک است. «سرگذشتهای موردی»، تازهترین مرحله از پروژهی مستمر هنرمند با عنوان «ساختن تاریخ» است که کار روی آن را از ۲۰۰۲ آغاز نمود. طی اولین دههی خلق این پروژه، ویلنر طراحیهایی بر اساس موضوعات مورد علاقهاش کشیده است. عناصر تصویری، پرترهسازی، کاریکاتور، نقشهنگاری، تایپوگرافی، ریزنگاری (micrography)، و ترکیبهای موسیقیایی در کار نهایی او ادغام میشوند. در ۲۰۱۲، وی با دعوت از سوژههایش برای نامهنگاریهای ماهانه، ارکان اصلی روانکاوی را وارد فرآیند کارش نمود. بهعنوان یک روانپزشک، ویلنر شخص کاملا مناسبی برای این کار عجیب است. به همراه کاغذ و قلم، سنجش روانکاوانهی رابطهای که طی دورههای نامهنگاری فشردهی ماهانه شکل میگیرد، به تولید کار نهایی کمک میکند و جهت میدهد. سوژههای او در این کارها افرادی نظیر جان زورن آهنگساز، دارن آرونوفسکی فیلمساز، تاد ویلیامز و بیلی سین معمار، و روانکاو سابق خود هنرمند و بسیاری از شخصیتهای جذاب دیگر هستند. دو مجموعهی دیگر هنرمند هم با عناوین «یادداشتهای مستند هفتگی» و «قطعات بازی» به نمایش درآمده است. در مجموعهی اول ویلنر در حوزهی محدودیتهای مشاهدهگری در متروی نیویورک کار میکند تا مجموعهی ادامهداری از طراحیها خلق کند، که عمدتا به شکل آکاردئونی تا خوردهاند تا روایت دائمالبسط سفرهای روزانهی او را ثبت و بررسی کنند. در «قطعات بازی» هم او ساختارها و ضوابط بازیهای قانونمدار را به کار میگیرد تا فاصلهی میان شانس و انتخاب، و خودآگاهی و ناخودآگاهی را بکاود. کارهای مارتین ویلنر (متولد ۱۹۵۹، نیویورک) در وسعتی بینالمللی به نمایش در آمده و چاپ شده است. او یک روانپزشک بالینی، استادیار روانپزشکی در دانشگاه کورنل، و پژوهشگر روانکاوی موسسهی روانکاوی نیویورک است.
www.freud.org.uk