نقد نمایشگاه عهد عمیق | نارنج کاظمی

سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی

(روایت کهنه زمان بر)

چگونگی کارکرد ذهن از سؤالات بنیادین متفکران است.

آیا کارماده اندیشه تصویر است یا کلمات، ما با چه جنسی از رسانه‌های امروزی می‌اندیشیم. زمانی‌که با خود سخن می‌گوییم، آیا در ذهن دو کانال صدای کلمات و تصاویر در یک راستا و هم‌زمان در جریانند؟


انسان در ابتدا، مشخصاً به لحاظ تکاملی با تجسم تصویر خود را سامان داده است و سپس آوا و کلمات شکل گرفته‌اند. همین نکته می‌تواند اهمیت نقاشی را در جوامع ابتدایی نشان دهد، این جوامع دارای روابطی ساده هستند که به لحاظ تاریخی از دوران انسان‌های بدوی تا به امروز می‌توانند حضور داشته باشند؛ چادرنشینان و ایلات کوچ‌نشین و یا قبایل استرالیایی و افریقایی‌کماکان قابل دسترسی هستند. نوعی تصویر در جهان نقاشانه موجودیت دارد که استوار بر خرده روایت‌های انسان ساده زیست در طبیعت است.

نارنج کاظمی

این هفته گالری ایوان مهمان نقاشی‌هایی است که از بستر این نقوش سر برآورده‌اند.نارنج کاظمی دانش آموخته‌ی دانشگاه سوره در رشته‌ی نقاشی، مجموعه آثاری را برای مخاطبان خود فراهم آورده که ملغمه‌ای از شعر فارسی و نقوش فرشی و دست‌بافت‌های جوامع ابتدایی ایرانی است.

کاظمی نقاش جوانی است که در بیانیه‌ی خود از هر گونه فلسفیدن و پیچیدگی دوری گزیده و به‌سادگی ارزشمند بودن هنر فرش و خطر فراموشی و انهدام آن را به یاد مخاطبان می‌آورد؛ دل‌نگرانی که به حق و زیبا، دغدغه‌ی میراث و ماترک تمدن ایرانی را در سر دارد. در واقع، این پروای نسل معاصر، پدیده‌ای در خور است که باید به آن ارج نهاد.

نارنج کاظمی
تابلوهای به نمایش درآمده در این نمایشگاه، ابعادی بزرگ دارند و جلوه‌ای قابل تأمل برای دوستداران و مجموعه‌داران آثار نفیس.‌ تابلوهایی‌با رنگ‌های پخته از جنس اکریلیک روی بوم پارچه‌ای  که به ذرات براقی آغشته شده‌اند، جلوه‌ای نمایشی و دکوراتیو به مجموعه داده است.

بی‌شک لحن نمایشگاه اسیر نقاشان سقاخانه‌ای، به‌خصوص استاد مجسمه سازصاحب نام این سبک و سیاق‌پرویز تناولی و هنرمند معاصر ایرانی فرهاد مشیری است.استفاده از عناصر تصاویری دست‌بافته‌هایی مانند جاجیم، پلاس، جل، قالی و گلیم با نقوش استریلیزه شده و تجربه‌ی دست ساخته‌های زنان ایلاتی که قصه‌ی زندگی خود را در آن حکایت کرده‌اند.
نارنج کاظمی نارنج کاظمی

اما روایت کاظمی، روایت انسان معاصر است. در هر اثر کلماتی دیده می‌شوند، مانند تابلوی «قطع درختان» که تقابل دو «انسان درخت» را نشان می‌دهد، یکی بی‌سر و دیگری با شمشیر و یا اثر دیگر که دو مرد اسب‌سوار را به تصویر کشیده است که دو درخت زندگی در دو سوی آنان روییده‌اند.

هنرمند در بیانیه‌ی خود حکایت گیل گمش را به‌عنوان مسیر روایتی آثارش مطرح می‌کند و به نوعی هستی شناسی خود را متوجه امر جاودانگی کرده است، مفهومی که از منظر او گفتمان دوران معاصر است. در تابلوی جان من و جان او، انکیدو و گیل‌گمش دو سواری هستند که در پی غلبه برمیرایی و به‌‌دست آوردن جاودانگی همبستگی باطنی را شکل داده‌اند.
نارنج کاظمی

حماسه‌ی گیل گمش از قدیمی‌ترین افسانه‌های انسانی است که پنج هزار سال پیش سروده شده و به زبان‌های سومری، اکدی و بابلی بر روی الواحی در ناحیه‌ی میان‌رودان کشف شده است.در این قصه‌ی حماسی، کنش اصلی بر مسئله‌ی مرگ و رنج استوار است و قهرمانان مراحل زیادی را در پی جاودانگی طی می‌کنند.

قطعات زیادی از نقاشی‌های مجموعه‌ی عهد عمیق با عناصر این افسانه نشانه‌گذاری گردیده‌اند و رابطه‌ی محورهای تصویری و نظری این نمایشگاه را می‌توان توجه به گذشته و تاریخ دانست، تاریخی که با تکرار خود حوادث یکسانی خلق می‌کند و انسان غافل از این تکرار، در توهم خلاقیت امر نو، تجربه‌هایی نازل‌تری را به لحاظ زیستی فرا دست می‌آورد.
نارنج کاظمی

در تحلیل نهایی می‌توان به این نکته توجه نمود که آثار این کارنما، هویت نقاشی را به‌عنوان رسانه‌ای به کناری نهاده و به لحاظ تکنیکی درگیر مفاهیم مدرنیستی نگردیده است. آموزه‌هایی که بر فضای مدرن حاکم است، غایتاً تجربه‌ی عمل نقاشی را بیشتر می‌تابند تا کنش فکری و ایده محور بودن هنرمند‌را. نقاش این مجموعه  در پرداختی متعین،  با کیفیت اتفاق و شهود خلاقانه‌درگیر نمی گردد، که در نهایت منجر به خلق فضایی یک‌سر مفهومی شده است، فضایی که‌به شیئت اثر هنری توجه وافر دارد و در عین توجه به هنرمندان متقدم گذشته نظری هم‌ به  جنس بازار فروش آثار  داشته است.

[/one_half_last]