پرونده هنر فردا | Alexandra Bircken الکساندرا بیرکن

هنر فردا  الکساندرا بیرکن Alexandra Bircken 

سایت تندیس ترجمه به قلم: نگین حدادزاده

درک هنر معاصر نیازمند مطالعه‌ای وسیع است، کسب دانش تاریخی و شناختی دقیق از جهان امروز. کتاب هنر فردا از جمله کتاب هایی است که در کنار نمونه هایی از آثار هنرمندان نوظهور متونی راهگشا برای رمزگشایی و درک آثار آنها و جریان‌های هنری‌شان ارائه می‌دهد و در نهایت دورنمایی از آینده هنر جهان به دست می‌دهد. در این پرونده متون این کتاب را به همراه آثار هنرمندان آن ترجمه و در اختیار شما قرار خواهم داد. امیدوارم که این مختصر دریچه‌ای باشد برای کنجکاوی بیشتر و شناخت بهتر جهان هنر معاصر.
The Art of Tomorrow
Editors:Laura Hoptman, Yilmaz Dziewior, Uta Grosenick

بخش های قبلی را اینجا بخوانید :


ظاهراً اشیاء تصادفی در هنرورزی‌های همدلانه الکساندر بیرکن گرفتار می‌شوند: ابزارهایی مثل منگنه، چسب نواری، سیم، طناب یا گیره فلزی، که به عنوان حاضر آماده‌ها برای اتصال استفاده شده‌اند، ساختارهای بی‌زمان و باقابلیت بیرکن را که از شاخه و پشم ساخته شده‌اند روی زمین نگه می‌دارند. اتصال‌ها زیباترین جنبه کار بیرکن هستند، حلقه‌های گره‌خورده و وسواس‌گونه نه تنها فضاهای باز را به هم وصل می‌کنند، بلکه به نظر می‌رسد که اثر هنری را به سمت واقعیت رشد می‌دهند، به سوی پای بر زمین گذاشتن، همچون پایه مجسمه یا قاب؛ گاهی اوقات حتی صندلی اداری‌ای میانجی این گذار می‌شود، [همچون] آغاز و پایان منظره‌ای چیدمانی در فضای نمایشگاه (همه چیز باید از بین برود[۱]).الکساندرا بیرکن
کارهای او به صورتی ساختاریافته و در عین حال بی نهایت باز، اشیاء و مواد متنوعی را از انواع فضاها مثل طبیعت، فرهنگ مردمی، و زندگی روزمره در روابط متقابل قرار می‌دهند و توانایی همزیستی آنها را می‌آزمایند. بر خلاف استفاده از اشیاء یافته در آثار دهه١٩٢٠ یا دهه ١٩۶٠، شیئیت آثار هنری بیرکن بیانیه‌ای رادیکال در تایید خودمختاری هنرمند به معنای تبدیل هر چیزی [توسط هنرمند] به هنر ارائه نمی‌دهد. بلکه بیشتر ژستی است.
الکساندرا بیرکن

کارهای انباشتی و مونتاژهای بیرکن توازنی بین علم دقیق ایده‌آل و نمایش نمادین دیوانگی برقرار می‌کنند. گاهی این هدف را با چیزی دنبال می‌کند که به نظر تسلسل خنثی و برابر اشیائی متنوع همچون زیپ، گریپ فروت، چسب زخم، سیلیکون و تعداد زیادی اشیا یافته دیگر در آرایشی است که جعبه حروفچینی لترپرس را نشان می‌دهد [۲]. در موارد دیگر، این اتصال کاملاً نمایشی است: دامن کوتاه در مرکز عضو اصلی در شبکه ماریا[۳] است، که وارد رابطه فرمی حیرت‌انگیزی با کیف پارچه‌ای، توپ بدمینتون و سیم راکت می‌شود.

الکساندرا بیرکنزمانی که نقطه تمرکز اثر بدن زن می‌شود که در آثار بیرکن نقش مهمی بازی می‌کند، ارجاع‌های محتوایی آن هم به دنبالش می‌آیند. اثر هنرمند در پی درگیر کردن این دیدگاه اجتماعی شرطی‌شده، با نقش هویت زنانه بین تابع بودن و آزادی بازی می‌کند. این مجموعه موضوعات فقط یکی از اجزای سازنده متعدد در ساختار کار اوست.؛ بقیه شامل سوالات اساسی درباره حجم، جرم و سطح مجسمه، معنای ساختن یا موقتی بودن؛ رابطه زندگی روزمره و هنر؛ و داستان‌گویی است.

الکساندرا بیرکن

[۱] Alles muss raus! ,2009

[۲] Muschi collection, 2009

[۳] Nets mit Maria, 2008

[/one_half_last]

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]