خلاصه کتاب تاریخ هنر معاصر جهان | اوج و افول مدرنیسم | هنر در تلاطم امواج سیاسی

خلاصه کتاب تاریخ هنر معاصر جهان | اوج و افول مدرنیسم | هنر در تلاطم امواج سیاسی 
علیرضا سمیع آذر | موسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر

تلخیص سایت تندیس سارا حسینی

قسمت قبل را اینجا بخوانید:


اروپا پس‌از‌جنگ‌جهانی دوم که تحت تأثیر‌ویرانی‌و قطحی، پیگرد مخالفان و اوضاع نابسامان اقتصادی قرار گرفته بود ، هنر کمترین اهمیت را داشت، در چنین شرایطی آمریکا برای بسیاری از هنرمندان چشم اندازی امیدوار کننده داشت.
ماکس ارنست ،‌خوان میرو، سالوادور دالی، آرشیل گورکی، روبرتو ماتا وایوتانگی همگی از حلقه سورئالیست‌ها، سر از نیویورک در‌آورده و قبل از‌ آنها مارسل دوشان، پیت موندریان، جوزف آلبرز، ماکس بکمان از فضای یأس‌آور اروپا به آمریکا پناه برده‌بودند. هنر در تلاطم امواج سیاسی
پس از مدتی آندره برتون نیز به آمریکا رفت به این امید که پیوند افکار هنری جنبش با آرمان‌های سوسیالیستی را به شکل دیگری دنبال کند‌. بدین‌ترتیب نیویورک به پایخت جدید هنر بدل شد بنابراین دوران تسلط پاریس بر هنر مدرن به پایان رسید.
ماهیت اصلی هنر بعد از جنگ، چپ گرایانه‌ی متأثر‌ از سوسیالیسم بود گرایش روز‌افزون هنرمندان و روشنفکران به اندیشه‌های سیاسی چپ در تعارض با جریان‌های فاشیسم و نازیسم در اروپا و امپریالیسم در آمریکا شکل‌گرفته بود تا همراهی با تفکر ماتریالیستی و کمونیسم.
تمام نهادهای رسمی چپ همگی جانبدار هنر رئالیستی بودند و از منظر آنها هنر آبستره بدلیل عدم قابلیت بازنمایی مصائب تراژیک اجتماع و‌رنج توده مردم، مطرود بود.
از هنرمندان برجسته چپ گرا رناتوگوتوزو، وفادار به رئالیسم سوسیالیستی بود تابلوی معروف او با عنوان” تصلیب “بدلیل تصویر بر‌هنه مریم مجدلیه بسیار جنجالی بود و اثر برجسته دیگرش با عنوان” بحث” نمایانگر گفتمان اخلاقی و مردمی هنر رئالیستی است. دراین تابلو شخصیت‌های اجتماعی احتمالا درحال بررسی، تعریف و کارکرد هنر متعهد هستند.هنر در تلاطم امواج سیاسی
هنر‌ در فرانسه علی‌رغم اوضاع اجتماعی نابسامانش با وجود هنرمندان بزرگی چون پابلو پیکاسو، لژه، براک و ماتیس همچنان در جریان بود وبا حضورچهره‌های جوانی چون، ژان فوتریه، پیر سولاژ و ویکتور وازارلی هنر به سوی جریان انتزاع در حرکت بود هر چند که مخالف میل هنرمندان حزب کمونیست بود.
چهره شاخص هنر چپ گرای فرانسه آندره فوژرون بود که کارهایش در غالب نقاشی بازنمایی شکل گرایانه دارای محتوای انقلابی و ضد امپریالیستی بود. مصداق شاخص این دیدگاه هنری، تابلوی” یادبود آندره اویله” است که صراحتاً هنر مورد علاقه رهبری حزب را متبلور می‌ساخت. اثر دیگر فوژرون “تمدن آتلانتیک “که متأثر از سنت فرانسوی کلاژ که در ترکیب تصاویر مختلف زندگی انسان های تحت سلطه سرمایه‌داری در دو سوی اقیانوس اطلس است در این اثر چهره لئون تروتسکی نیز دیده می‌شود وی یکی از رهبران انقلاب اکتبر روسیه است که به دلیل مخالفت با استالین در ۱۹۲۹ از روسیه تبعید شد و در ۱۹۳۶ با حمایت دیه‌گو ریورا در مکزیک اقامت گزید. وی در طی یک اقدام ترور سیاسی در سال ۱۹۴۰ به قتل رسید. هنر در تلاطم امواج سیاسی
هنر در تلاطم امواج سیاسیفوژرون بعدها به واسطه منتقد برجسته کمونیست لوئی آراگون متهم به تروتسکیست بودن از میان کمونیست‌ها مطرود شد.

در میان هنرمندان و روشنفکران آمریکایی افکار لئون تروتسکی محبوبیت زیادی داشت‌. اصل تفکر فرهنگی اش براین باور بود که: “هنر در ذرات خود انقلابی و ضد رژیم است و لذا باید آزاد و به دور از محدودیت‌های سانسور و فشارهای سیاسی نگاه داشته شود .” و قابل درک بود که با استقبال هنرمندان روبرو شود.

در آمریکا هنرمندان مطرح جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی چون مارک روتکو، بارنت نیومن، جکسون پولاک و آدولف گوتلیب در کنار منتقدین بزرگ، مدرنیست، کلمنت گرینبرگ و هارولد روزنبرگ، با جریان تروتسکیسم مرتبط بودند. اما فعال‌ترین آنها آندره برتون نویسنده پرشور فرانسوی و رهبر آتشین سورئالیست‌های اروپایی و دیه‌گوریورا هنرمند انقلابی و نقاش چیره دست مکزیکی که نقاشی‌های دیواری‌اش الهام بخش بسیاری از هنرمندان آمریکایی شد این دو در کنارلئون تروتسکی مثلثی را تشکیل دادند که بعدها هسته اصلی هنر انقلابی و چپ گرا در آمریکا شناخته شد. هنر در تلاطم امواج سیاسی
بیانیه‌ی معروف آنها با عنوان “مانیفست هنر مستقل انقلابی” توسط تروتسکی و برتون نوشته شد، اما دیه‌گو ریورا و آندره برتون آن را امضاء ومنتشر کردند. این بیانیه در سال ۱۹۳۸ در مجله پارتیزان، مهم ترین تریبون تروتسکیست‌ها به چاپ رسید. مانیفست، با همه جانبداری که از انقلاب کمونیستی داشت، حملاتش به سوی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود و آن را نظامی واپسگرا همچون فاشیسم می‌خواند. در ادامه، وظیفه اصلی و نهایی هنر را در مشارکت فعال در فراهم ساختن مقدمات انقلاب می‌دید و هنرمندان را چنین درکی فرا می‌خواند. هنر در تلاطم امواج سیاسی
دراین مانیفست “هنر آزاد” را با “انقلاب “معادل می‌خواند‌. در حالی که بین “هنر آزاد انقلابی” و “هنر ناب” تمایز قائل می‌شود.
در این میان مرز آنچه که جنبش هنرمدرن‌، مفهوم” هنر برای هنر” جستجو می‌کرد با “هنر آزاد” که قرار بود با انقلاب سوسیالیسم هم گام شود نامشخص بود. برای رسیدن به اهدافی که در مانیفست قید شده بود، آندره برتون و دیه‌گوریورا نهادی را با عنوان ” فدراسیون بین المللی هنر مستقل انقلابی” تأسیس کردند.
تروتسکی بعداً طی نامه ای حمایت خود را از این فدراسیون اعلام و تصریح می‌دارد که “آفرینش واقعاً آزاد و مستقل ناگزیر در ذات خود انقلابی است و لذا به انقیاد نظمی تحمیلی در نخواهد آمد. “تروتسکیسم تدریجاً پذیرای سورئالیست و یا حتی آبستره شد.هنر در تلاطم امواج سیاسی [/one_half_last]