پرونده هنر فردا ریچل هریسون Rachel Harrison
سایت تندیس ترجمه مژده اتراک
درک هنر معاصر نیازمند مطالعهای وسیع است، کسب دانش تاریخی و شناختی دقیق از جهان امروز. کتاب هنر فردا از جمله کتاب هایی است که در کنار نمونه هایی از آثار هنرمندان نوظهور متونی راهگشا برای رمزگشایی و درک آثار آنها و جریانهای هنریشان ارائه میدهد و در نهایت دورنمایی از آینده هنر جهان به دست میدهد. در این پرونده متون این کتاب را به همراه آثار هنرمندان آن ترجمه و در اختیار شما قرار خواهم داد. امیدوارم که این مختصر دریچهای باشد برای کنجکاوی بیشتر و شناخت بهتر جهان هنر معاصر.
The Art of Tomorrow
Editors:Laura Hoptman, Yilmaz Dziewior, Uta Grosenick
ریچل هریسون مانند ماشین جمعآورى زباله عمل میکند، به این صورت که از خانهاى به خانه دیگر میرود و زبالههاى بازیافتى و خردهریز ها و خرت و پرتهاى اضافى را که مردم در طول روز پشت در میگذارند جمعآورى میکند.
اما هریسون به جاى اینکه مانند ماشین جمعآورى زباله آنها را فشرده و انبار کند از بینشان اشیائى را که نمادهای امریکا، قهرمانان، بازندگان و گنجهاى پنهانشده در حیاط خلوتها هستند، جدا میکند. او مجسمه و عکس و اینستالیشن را با تفسیر اجتماعى و سیاسى طنزآمیزی به هم وصلهدوزى میکند. فرمهاى پرزرقوبرق و سانتیمانتال با رنگ هاى آبنباتى به حالت انفجارى از لاى درزها به بیرون میپاشاند و به سختی رو هم قرار میگیرند و سکویى را برای تصاویر شکل میدهند، معمولاً تصاویر و ویدئوها از چهرههای معروف یا اشخاص ناشناس یا اماکن معمولی هستند یا اشیائی مثل اسباببازىهاى دور ریخته و خرت و پرتهاى تصادفى مثل کلاه گیس سبز روشن، شخصیتهای کارتونى جنگی و پرچم.
اسمبلاژ (چیدمان) چهارپایه صورتی* تشکیل شده از تودهای خمیر پپتو بیسمول صورتى رنگ با دو پا که مثل یک خپله کوتاه قد گوشه چهارپایه گرد چوبى که رویش گرد طلایى پاشیده شده، نشسته است. وقتى از پشت به این مجسمه نگاه میکنیم کلاه گیس فرفرى تیره-ای را با یک روسرى راه راه طلایى صورتى میبینیم. اسمبلاژهای غریب هریسون با متریالهاى نامتجانسشان کیچ و فرمالیسم را با طنزی تلخ میآمیزند. کار او باعث میشود که ما به نمادهایى از نو فکر کنیم که به طور معمول به آنها میاندیشیم یا فراموششان کردهایم یا نمادهایی که هیچ گاه به آنها نیندیشیدهایم. ما شاهد اتصالاتی جدید و ارتباطاتی ابسورد بین اشیا کم اهمیت و افراد و اشخاصى که به آنها توجهی نمیشود، هستیم و او به واسطه هضم دوباره پسراندگان امریکا داستانهای جدید میگوید و پازلهاى جدیدى براى کامل کردن میدهد. هریسون زیرکانه و با کنایه سرنخهایى میدهد و منظورش را میرساند. اما هیچ گاه به طور مستقیم کل ایده و داستان را جلوى چشممان نمىآورد و با احترامى که به مخاطبش میگذارد اجازه میدهد که مخاطب این شانس را داشته باشد که خودش ارتباطها را برقرار کند و نتیجه گیرى کند.
او تاریخ مجسمهسازى، عکاسى و کلاژ را به بازی میگیرد و همه این مدیا ها را با هم درمىآمیزد و درحالىکه راه جدیدى را پیشنهاد مىدهد از پیشینیان هم نقل قول میکند و روش جدیدى براى طرح تصویر خلق میکند. او از مبتذل و احمق به نظر رسیدن نمىترسد بلکه همواره به شما چیزى میدهد که به خندهتان میاندازد ولو اینکه خندهای عصبی باشد.[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]
* pink stool, 2005