یک تخم شترمرغ به کام هنرمند | گالری آران

یادداشتی بر نمایشگاه گروهی تخم شترمرغ در گالری آران
یک تخم شترمرغ به کام هنرمند

به قلم حافظ روحانی

در نوشته‌ی کوتاه نمایشگاه «تخم شترمرغ» در نگارخانه‌ی آران صرفاً به موضوع حضور هنرمندان در فعالیت‌های نوع‌دوستانه و مدنی اشاره شده و توضیح دیگری درباره‌ی آثار داده نشده است. به نظر می‌رسد که برگزارکنندگان این نمایشگاه کوتاه سه روزه اهداف خیریه را در نظر گرفته و توضیحات دیگر را حذف کرده‌اند. با این‌حال ارائه‌ی چند خط توضیح درباره‌ی انتخاب هنرمندان و روند پیشرفت کارها شاید به بینندگان کمک کرده و یا حتی مواجهه با آثار را لذت‌بخش‌تر می‌کرد. با این‌حال و با انتخاب برگزارکنندگان بیننده به شکلی بلاواسطه با آثار روبه‌رو می‌شود که فوائد و مضرات خود را دارد. آثار نمایشگاه همگی با یک عدد تخم شترمرغ ساخته شده‌اند. به نظر می‌رسد که  مازیار مهین به عنوان گردآورنده و انتخاب کننده‌ی آثار انجام داده، این بوده که یک تخم شترمرغ را به هر هنرمند داده و منتظر کاری شده که این هنرمند با تخم شترمرغ انجام می‌داده است.


نمایشگاه‌هایی چون «تخم شترمرغ» به واسطه‌ی شکل اجرایی، واجد یک کیفیت کم و بیش مشترک هستند؛ در حالی که وجود عنصر مشترک، در این‌جا تخم شترمرغ، یک کیفیت مشترک به آثار می‌دهد، که شاید ملموس‌ترینش اندازه‌ی اثر هنری باشد، ولی از طرف دیگر تفاوت عمده‌ی بین هنرمندان باعث می‌شود که به طور معمول نتوان یک خط مشترک را بین هنرمندان یافت. در نتیجه بیننده بر سر یک دو راهی قرار می‌گیرد؛ اولی دیدن اثر هر هنرمند در قالب خود نمایشگاه است و دیگری در نظر گرفتن هر تک اثر با توجه به آثار قبلی هنرمند. اهمیت این دو بسته به میزان حضور و دخالت کیوریتور نمایشگاه دارد که آیا در پی نمایش یک فکر مرکزی در آثار بوده باشد یا نه.تخم شترمرغ

در این‌جا به نظر نمی‌رسد که مازیار مهین دخالت چندانی در روند تولید و خلق آثار کرده باشد و حضور او به انتخاب هنرمندان و پیشنهاد تخم شترمرغ محدود می‌شده است. به این ترتیب است که با وجود حضور عنصر مشترک در آثار که باعث به وجود آمدن یک شباهت ظاهری در بین همه‌ی آن‌ها می‌شود، باید این آثار را با توجه به کارنامه‌ی کاری هنرمندان بررسی کرد و نه در قالب در یک نمایشگاه که به واقع فاقد اهداف هنری است و فقط به اهداف مشخص خیریه خلاصه می‌شود. هر چند که انتخاب هنرمندان نشان می‌دهد که  مازیار مهین به هنرمندان و مجسمه‌سازان مفهومی تمایل بیش‌تری داشته و همین موضوع باعث شده تا کم و بیش شاهد آثار مفهومی بیش‌تری در نمایشگاه باشیم، ولی در کنار آن می‌توان آثار دیگری را هم دید.تخم شترمرغ

به عنوان مثال اثر سارا ابری را می‌توان در ادامه‌ی آثار نمایشگاه آخرش در نگارخانه‌ی محسن در نظر گرفت، جایی که او به سراغ تلفن رفته و مجموعه آثاری را با تلفن ساخته بود. هم‌چنان که اثر نسترن صفایی هم بیش‌تر با دیگر آثار پیشین این هنرمند شباهت داشت، به واقع این دو هنرمند کوشیده بودند تا با استفاده از تخم شترمرغ، آن را در بطن آثارشان به کار گرفته و از آن به عنوان عنصری در کار خود استفاده کنند.

تخم شترمرغ

در اثر صفایی تخم شترمرغ صرفاً به فرم بصری خلاصه شده بود و اثری از خود تخم شترمرغ باقی نمانده بود. اتفاق مشابه در کار یاسمین سینایی هم افتاده است. در اثر سینایی، تخم شترمرغ صرفاً به یک حجم تبدیل شده و هنرمند یک سردیس را با آن ساخته است.تخم شترمرغ

تخم شترمرغتلاش سایرین دست یافتن به سطحی از استعاره بود. نخستین گام برای بیش‌تر این هنرمندان این بوده که تخم شترمرغ را به چیزی دیگر تبدیل کنند، به این ترتیب در حالی که بیننده شاهد خود تخم شترمرغ هست، ولی آن را در قالب چیزی دیگر می‌بیند؛ به عنوان مثال در اثر محسن غلامی شباهت بصری بین تخم شترمرغ و هندوانه باعث شده تا هنرمند جای این دو را با هم عوض کند. در آثار سپهر بختیار و رنه صاحب هم همین اتفاق افتاده و تخم شترمرغ در قالب چیزی دیگر ظاهر می‌شود.
تخم شترمرغدر این آثار شباهت بصری بین دو چیز باعث شده تا هنرمند ما را تشویق کند تا شیء اول (تخم شترمرغ) را به شکل شیء دوم ببینیم. نتیجه‌ی این جابه‌جایی در مواقعی منجر به شکلی از استعاره می‌شود که حاصل جابه‌جایی این به جای آن است. در این میانه شاید بتوان کار رنه صاحب را موفق‌تر از بقیه در نظر گرفت.
تخم شترمرغگروهی دیگر از هنرمندان اما در تلاش بودند تا به خود شیء وفادار بمانند، به این معنی که کوشیده‌اند تا تخم شترمرغ را به عنوان خود تخم شترمرغ در نظر گرفته و به مفاهیم انضمامی حول آن اشاره کنند. به عنوان مثال در اثر قدرت‌الله عاقلی شکنندگی موضوع هنرمند قرار گرفته که با نظر گرفتن شیء مفاهیمی چون مرارت‌ها زیستن را نیز یادآوری می‌کند.همین رویکرد را می‌توان در آثار امیل لازار، مهسا کریم‌زاده، مجتبی رمزی، بهداد لاهوتی و … به طور مشخص و در آثار سارا ابری، هما بذرافشان، فرناز ربیعی‌جاه، میترا ارباب و … مشاهده کرد. در این آثار کوشش هنرمندان این بوده که بیننده تخم شترمرغ را ببیند، ولی از طرف دیگر با نوع رفتار، چیدن عناصر بصری و یا نام‌گذاری شیء به درجه‌ای از مفهوم استعاری برسد که واجد مفاهیم و مضامینی فراتر از خود شود. دامنه‌ی این مفاهیم طیفی گسترده را شامل می‌شود.
تخم شترمرغمشکل اصلی نمایشگاه اما به این حقیقت برمی‌گردد که به نظر می‌رسد که کیوریتور حضور فعالانه‌ای در خلق آثار نداشته است و همین موضوع باعث شده تا آثار پراکنده باشند و علاوه بر این‌ها نبود آثار شاخص و باکیفیت موجب شده که کلیت نمایشگاه را بتوان با لفظ متوسط ارزیابی کرد.در این میانه آن هنرمندانی موفق‌تر عمل کرده بودند که با افزودن مفاهیم و مضامین مشترک تا حدی موفق شده شیء را در آثار خود و به واقع در مضامین مورد علاقه‌شان مستحیل کنند. با این‌حال در این موقعیت است که حضور کیوریتور بسیار مهم می‌شود، جایی که باید با انتخاب‌های‌اش مسیر کلی نمایشگاه را مشخص کند. این اتفاق در نمایشگاه «تخم شترمرغ» نیافتاده تا ایده‌ها نیمه‌تمام باقی بمانند و کم‌تر شاهد بلوغ فکری در آثار باشیم و به طور طبیعی هر هنرمندی که وقت بیش‌تری برای اثرش گذاشته یک گام از دیگران جلوتر رفته است که نتیجه‌ی آن یک دستاورد فردی برای هنرمند است و نه یک نتیجه‌ی کلی برای نمایشگاه.

نوشته های دیگر از این نویسنده را اینجا بخوانید:

[/one_half_last]

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

نویسنده