نقدی بر نمایشگاه چهرههای معاصر آذربایجان | پاشا هادیان | نگارخانه فردا
بزرگان در قاب
سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر
به درستی گفتهاند که عکاسی چهرهنگار، نه تکنیک نورپردازیست، نه لنز و نه دوربین بلکه درباره اشخاص و لحظههاست. یک عکاس چهرهنگار خوب، میداند که چگونه این اشخاص را وادارد که دربرابر دوربین او به تصویر درآیند و چگونه درون آنان را آشکار سازد.
پاشا هادیان نیز در نمایشگاه اخیر خود در نگارخانه فردا، بر همین سنت تکیه کردهاست. او طی یک پروژه طولانی مدت بزرگان خطه آذربایجان را از تخصصها و گرایشات مختلفِ ادبی، فرهنگی، هنری، ورزشی و مردمی به تصویر درآوردهاست. او برای هر یک از این افراد زمان قابل توجهی را صرف کردهاست و در کنار ثبت تصویر آنان روایت شخصی خود را نیز از این بزرگان مکتوب نموده و در کتابی با همین عنوان در کنار تصاویر به چاپ رساندهاست. به این ترتیب او توانسته است بخشی از تاریخ این سرزمین را مکتوب کند. هادیان در این پروژه سراغ شخصیتهای مختلف در مکان کار یا زندگی خودشان رفته و مجموعهای از پرترههای محیطی از آنان بهدست آورده که بخشی از روایت زندگی آنان را در خود حمل میکند و از نقاط قوت آثار او به حساب میآید.
روابط ساده فرمی و جستجوی او در محیطی که فضای شخصی این افراد است به او کمک کرده تا حد امکان به شخصیت این افراد نزدیک شود. هرچند در برخی از این آثار این ترفند به تصنع دچار شدهاست، اما در جاهایی نیز موجب پدید آمدن تصویری درخشان و یگانه گشته. هادیان در اصول ترکیببندی با تسلط عمل میکند و در قاببندی خلاق است، اما در برخی از تصاویر ایراداتی به نورپردازی او وارد است که هرچند میتواند به دلیل محدودیتهای طبیعی پرتره محیطی ایجاد شدهباشد اما به هر روی نیازمند توجه است. همچنین برای نمایش آثار باید کیفیت ارائه و چاپ بیشتر مورد توجه قرار گیرد و شاید استفاده از شاسی به جای قاب چندان مناسب به نظر نرسد. به هر روی پرزانته دقیق و مناسب نه تنها به ارزش آثار میافزاید بلکه تعریف کننده درجه استاندارد آن نیز محسوب میشود.
هادیان چیدمان نمایشگاه خود را با تصویری از دهقان فداکار آغاز میکند که صمیمانه به دوربین میخندند و فضای ساده خانه با قابی از تصویرسازی درس دهقان فداکار در کتاب درسی و کلمه الله و یک فانوس آراسته شده، که نشانهای از عمل قهرمانانه این مرد بزرگ است و تا حدی نیز احساس احترام هادیان را به او نمایان میکند که در عین سادگی احترام مخاطب را نیز بر میانگیزد. نوشتهای که نام او را به اشتباه نوشته و به صورت دستی اصلاح شده نیز نشان از اغماض عمومی و بیدقتی فراگیری دارد که در سرتاسر تاریخ و فرهنگ ما نمونههای آن از شمار بیرون است. نمایشگاه با تصاویری از چهرههای دیگر ادامه مییابد که در میان آنان نویسندگان، نقاشان، شاعران فارسی و آذری زبان، ورزشکاران، موسیقیدانها و افراد نامآشنای زیادی دیده میشوند.
از آثار شاخص نمایشگاه میتوان از پرتره پرویوش گنجی نام برد که از زاویه بالا و از پشت شیشهای گرفته شده، در پلان اول تصویر یک لانه پرنده و دو تخم دیده میشود، نشانهای از سکنی گزیدن او در نقاشیاست. کارگاهی که بر دیوار آن آثار بومهای متعددی دیده میشود. همچنین تصویر آقای بهروز دولتآبادی نوازنده تار، که صورتش در قاب یک دایره زنگی قرار گرفته و لبخند او را پررنگتر میکند. ازین دست آثار، پرتره علی حقی را نیز میتوان برشمرد که تذهیبکار است و دستهایش بر شانهاش قرار گرفته که سرمایه او در زندگیست و پالتی که در قسمت بالای تصویر او را همراهی میکند. در این میان پرتره یکی از بزرگترین چهرهنگاران ایران آقای فخرالدین فخرالدینی نیز دیده میشود.
سنت چهرهنگاری با عکس را در ایران میتوان با ورود عکاسی همتاریخ پنداشت، زیرا از بدو ورود ابزار عکاسی به ایران از آن به عنوان ابزاری جهت ثبت تصویر پادشاه و درباریان استفاده میشدهاست که نمونههای بسیار زیاد و قابل توجهی از آن تا کنون باقیمانده است و ناصرالدینشاه خود یکی از مهمترین چهرهنگاران تاریخ عکاسی ایران به حساب میآید. در زمان پهلوی نیز سنت چهرهنگاری علاوه بر اعضای دربار و اطرافیانشان، از بزرگان عرصه فرهنگ هنر نیز به انجام میرسد که مشهورترین آن تصاویری است که استاد هادی شفائیه از نیمایوشیج گرفتهاست و جزء عکسهای ماندگار تاریخ عکاسی ایران است. پس از او نیز فخرالدین فخرالدینی و مریم زندی از جمله عکاسانی هستند که در طی سالیان به ثبت تصاویر هنرمندان و بزرگان تاریخساز ایران مبادرت ورزیدهاند. البته تصاویر متعدد زیادی از بزرگان وجود دارد، اما معدود عکاسانی هستند که مانند اساتید نامبرده این کار را به صورت یک پروژه مستدام و با هدف ثبت بخش از تاریخ ما انجام داده باشند. به همین روی نیز هست که میتوان نمایشگاه آقای هادیان را حرکتی ارزشمند برشمرد که به صورت متمرکز و هدفمند این کار را به انجام رساندهاست.
[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]نقد قبلی را اینجا بخوانید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- ضرورت نگاهی نو نقدی بر بخش جنبی جشن تصویرسال ۹۵
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- نقدی بر نمایشگاه پروژههای تایپ شاگردان محمدرضا عبدالعلی در نگارخانه ویژه
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- نقدی بر نمایشگاه آسمان اورعی و کاوه خان آبادی با عنوان شات دپاپ آف
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- نقد نمایشگاه عکس شقایق مرادیاننژاد دور و نزدیک
[/one_half_last]