از روایتِ رابطه‌ی پنهانیِ اَوِدون با رضا عکاسباشی تا تاثیر ناصرالدین شاه بر فوکو!؟

از روایتِ رابطه‌ی پنهانیِ اَوِدان با رضا عکاسباشی تا تاثیر ناصرالدین شاه بر فوکو!؟
چه کسی کتابهای هنرِ من را دزدید؟! (پرونده معرفی کتاب)

سایت تندیس به قلم علی یحیایی

عکاسی در چه دوره‌ای وارد ایران شد؟ روند تاریخی عکاسی ایران چیست؟ برخورد فیلسوف، ملا هادی سبزواری با پدیده عکاسی چه بود؟ آقا رضا عکاس باشی که بود؟ آیا عکاسی روی جنبش مشروطه تاثیر گذاشت یا مشروطه روی عکاسی؟ اولین عکس های خبری و سیاسی در ایران با چه مضامینی بود؟ ماجرای صندلی در بیشتر عکس‌های دوره قاجار چیست؟ عکسخانه ها در ایران در چه دوره ای شکل گرفتند؟ چه کسانی واقعیت را در عکس به بازی گرفتند؟ چرا همه در عکس های رسمی دوره قاجار دست روی دست قرار داده اند و با یک پُز ایستاده‌اند؟ اولین سانسور در عکاسی شرعی بود یا سیاسی؟ آیا اولین عکاسان در ایران دارای زیباشناسی بودند؟ ناصرالدین شاه چه تاثیری در پیش برد هنر عکاسی در ایران داشت؟ اولین عکس‌های خلاقه ایران چگونه بود؟ ناصرالدین شاه عکاسی که شاه بود یا شاهی که عکاس بود!؟ عکاس های خارجی در ایران چگونه و از چه موضوعاتی عکاسی می کردند؟ هویت فردی در عکاسی ایران چگونه شکل گرفت؟

پاسخ همه این پرسش‌ها در کتاب ” از نُقره و نور ” نوشته محمد‌رضا طهماسب‌پور انتشار یافته در نشر تاریخ ایران در ۱۶۸ صفحه


اَوِدون با رضا عکاسباشی

این کتاب جستاری است در تاریخ عکاسی ایران که خشکی مرسوم تاریخ نویسی را ندارد و با لطافت و سادگی نوشته شده است و به صورت خلاصه تاریخ عکاسی دوران قاجار را مورد جستجو قرار می‌دهد و خواننده تخصصی هنر و حتی غیر تخصصی را با خودش همراه می‌کند. محمد‌رضا طهماسب‌پور بی ادعا در زمینه تاریخ نویسی عکاسی ایران زحمت کشیده است و کتاب‌های دیگری هم در این زمینه دارد از جمله، “آقا رضا عکاسباشی” که با همکاری محمد ستاری با حمایت عکسخانه شهر نشر کردند و کتاب “ایتالیایی‌ها و عکاسی در ایران” که نشر قو بیرون داد و همچنین تالیف و جمع‌آوری کتاب “ناصرالدین شاهِ عکاس” که آن را هم نشر تاریخ ایران طبع کرده است. پرونده کاری طهماسب‌پور همه حاکی از تمرکزِ فکری و پژوهشِی بر مفاهیم بومی دارد که در دوران فعلی کاری بس دشوار و گاهی طاقت‌فَرسا است، هر چند آنان که به این ره روند دُرِّ مجلسِ منورالفکرها نیستند، ولی دُردی‌کِشِ بزمِ عاشقانِ فرهنگ‌اند.

اَوِدون با رضا عکاسباشی
جناب حاج ملا هادی سبزواری

کتاب تمرکز تاریخی خود را بر روی دوره قاجار گذاشته هست ولی جای دوران پهلوی در این کتاب خالی است. اولین فصل کتاب با نام فیلسوف و عکاس به جریان عکس گرفتن آقا رضا عکاس‌باشی از ملاهادی سبزواری حکیم و فیلسوف معاصر ایران می‌پردازد. برخورد متعجب و غیر باور او از این پدیده در چهرش نمایان است. زیرا در تفکر او بقاء و تثبیت سایه بدون جسم امکان پذیر نبود. به عبارتی این اولین برخورد او با نگه داشتن زمان و ثبت کردن سایه، عین اصل خودش بوده است. این فصل به حواشی این ماجرا می‌پردازد و در فصل بعد به زندگی و آثار آقارضا عکاسباشی می‌پردازد.

اَوِدون با رضا عکاسباشی
عکاس:آقا یوسف، ۱۳۰۹ ق
اَوِدون با رضا عکاسباشی
ولاسکوئز                                            عکاس:ناصرالدین شاه، عکس در آینه همراه همسران،۱۳۰۷ ق

از یک سال قبل از تولد آقارضا عکاسباشی که نیکلای پاولوف nikolj paviov دیپلمات جوان روس، نخستین عکس‌ها را به شیوه داگرئوتیپ از محمد شاه گرفت تا مرگ مشکوک او در آجودانیه و خوشحالی ناصرالدین شاه از مرگ این عکاسِ با استعداد دربار می‌پردازد. او عکس‌های دارد که نشان از خلاقیت و هوش او دارد. عکس‌های از عمارات تاریخی و نماهایی از زاویه بالا که از شهر‌ها از جمله تهران قدیم گرفته است. عکسبرداری از بسیاری رجال ایران و بناهایی که دیگر نیستند، اسنادِ بسیار مهمی در تاریخ ایران است و شعور فرهنگی و خوی رعیت وارش او را وا داشت که از گوشه‌های زندگی و بافت اجتماعی شهری و روستایی ایران در همان سالهای آغازین پیدایی عکاسی، مستند نگاری های درخشانی کند، از جذاب‌ترین و تفکر برانگیز ترین رفتارهای این آدم عکاسی از تیپ‌ها و مشاغل است که که به گمانم اگر کسی ندادند این عکس ها مال چه زمانی است بی شک عکاس آن‌ها را امروزی می‌داند.

با توجه به این که در اون سالهای حکومت قاجار تاثیر تفکر عکاسی غرب روی ایران تنها در پرده های پشت سوژه ها است و هنوز عکاسی از جریان غرب تبعیت ملموسی ندارد. عکس‌های که آقارضا عکاسباشی ثبت کرده به قول طهماسب‌پور نیم قرن بعد با شباهت بسیار در فرم و تفکر ریچارد اَوِدونRichard Avedon  و اوگوست ساندرAugust Sander می‌بینید. بحث سر تاثیر نیست، بحث بر توجه تاریخی و بستر فکری یک آدم و یک دوره است.

اَوِدون با رضا عکاسباشی
ریچارد اودون                                                                  پیرمرد، عکاس:آقارضاعکاسباشی
اَوِدون با رضا عکاسباشی
گروهی از بست نشینان مشروطه خواه در سفارت انگلیس،۱۳۲۴ ق

فصل بعدی به کارکردهای سیاسی، اجتماعی عکاس در دوران مشروطه می‌پردازد. در متن کتاب می‌آید” پیشینه‌های کاربردی و کارکردی عکاسی در دوران ناصری در ایران، سبب شد تا عکاسی از آغاز جنبش مشروطه، در جریان حرکت آزادی خواهی مردم، نقش موثر و تعیین کننده‌ای در روند برخی رویدادهای انقلاب مشروطه ایفا کند….در بسیاری موارد به عنوان ابزاری کاربردی، برای پیشبرد اهداف سیاسی از سوی هر دو گروه درگیر، یعنی مردم و حکومت مورد استفاده قرار گرفت.” از ماجرای عکس مسیو نوز بلژیکی که به تمسخر لباس روحانیت را در یک مهمانی بالماسکه خصوصی می‌پوشد تا ماجرای بامزه‌ی بردن عکس محمد علی شاه به مجلس به جای خودش(توجه به سندیت عکس و انطباقش با اصل واقعیت) . اولین عکس های خبری در این دوره به طور گسترده گرفته شدند و اولین سانسور جدی در عکس و دستگیری عکاسان در همین دوره آغاز شد و جالب این که شرایط سیاسی و توجه به سندیت عکس، کشمکش را تا جایی جدی کرد که عکس‌های تحریف شده و یا بازسازی شده انداخته می‌شد برای تضعیف روحیه گروه مخالف. این فصلِ از تاریخِ عکس و سیاست و بررسی پیدایش اولین کارکردهای گسترده عکس در ایران قسمتی بسیار خواندنی از تاریخ عکاسی ایران است.

اَوِدون با رضا عکاسباشی
مسیو نوز بلژیکی در لباس روحانیون ایران به همراه دیگران،در یک مجلس خصوصی

فصل بعدی به نام عکاسی خلاّق، در سرآغاز تاریخ عکاسی ایران از نظر من جذاب‌ترین فصلِ کتاب است. فصلی که خواندش تجربه‌ی یک هیجان هنری- تاریخی را در مخاطب ایجاد می‌کند. از نوآوری، خلاقیت و زیباشناسی در عکاسانِ اولیه ایران تا ناصرالدین شاه که تجربه های خودنگاریش قابل تفکر است. شاید با جسارت بتوان گفت اگر علاقه و حمایت ناصرالدین شاه از عکاسی نبود، بسیار از اسناد تصویری فرهنگی، معماری و بوم شناسانه از ایران دوران ناصری اصلا موجود نبود و همچنین پیشرفت عکاسی و جایگاه هنریش در ایران شاید با مسامحه بتوان گفت اینجا نبود که در حال حاضر است. از عکس حیرت انگیز ناصرالدین شاه و زنان حرمسرا که از خودشان در آینه گرفته‌اند و در وهله اول متبادر کننده نقاشی ندیمه‌های ولاسکوز و فصل اول کتاب نظم اشیاء میشل فوکو است تا عکس پیشرو و شاید بتوان گفت، اولین پرتره‌ی نوگرای ایرانی که آقایوسف از شاگردان آقارضا عکاسباشی گرفته است. که یکی از رجال سیاسی را بر روی صندلی از پشت سر عکاسی کرده است و یا عکس عجیبِ زنی با روبنده در میدان توپخانه که عکاسی ناشناس گرفته است. و بسیار مطلب دیگر از زیباشناسی در آن دوران شما را از خواندن این فصل به وجد می‌آورد.

در فصل بعدی به “مجموعه آلبوم‌ها و عکس‌های سر.جی.دی.تولوزان در دانشگاه آکسفورد، به شرح و بررسی چندین آلبوم عکس از دوران قاجار که توسط دکتر تولوزان پزشک ناصرالدین شاه گردآوری شده پرداخته شده است.” که از نظر تاریخی بسیار قابل اهمیت است. و عکس‌هایی از چند تن عکاسِ معروف اروپایی در این آلبوم قابل توجه است.

اَوِدون با رضا عکاسباشی
عکاس ناشناخته، عکاسی از افراد عادی،

فصل انتهایی با نام نگاهی به روند شکل‌گیری زمینه‌های تصویری هویت فردی در تاریخ عکاسی ایران همانطور که از نامش پیداست با نگاهی جامعه شناسانه و تاریخی ادامه پیدا می‌کند. با گسترش عکاسخانه‌های عمومی در تهران و دیگر شهرهای ایران زمینه حضور مردم عادی در عکس‌ها جدی شد. در کتاب می‌آید” آنچه که در این گفتار به عنوان زمینه‌های بروز هویت فردی در عکس‌های این دوران و پس از آن مورد نظر است، دگرگونی در شیوه‌ی برخورد اشخاص به ایستادن در مقابل دستگاه عکسبرداری و نمایان شدن حالت(پُز) های گوناگون به ویژه حالت‌های است که از سلیقه و ابتکارات عکاسان یا خود موضوع‌های مورد عکسبرداری برآمده است.” و اشخاصی که در برابر دوربین قرار می‌گرفتند گویا با هدف ثبت حالات خود برای آیندگان سعی در انتقال هویت فردی خودشان را داشتند و این روند در پی تکامل خود به تجربه هایی از عکاسی ختم می‌شود که حالات سوژه به رهایی رسیده و بسیار صمیمی شده است. چگونگی به وجود آمدن عکس پرسنلی و عکس‌های خانوادگی آخرین مباحث این کتاب هستند.اَوِدون با رضا عکاسباشی

قسمت قبل را اینجا بخوانید:

[/one_half_last]