نقد نمایشگاه هادی فلاح پیشه | فیل در تاریکی، روایت بی سرانجام زیستن

نقدی بر نمایشگاه عکس هادی فلاح پیشه در گالری دلگشا
فیل در تاریکی، روایت بی سرانجام زیستن

سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر

گالری دلگشا این‌بار میزبان نمایشگاهی از هادی فلاح پیشه است. نمایشگاهی با ۱۲ تابلو عکس، سیاه و سفید که به مدد نورپردازی خاص در برگیرنده فضایی رویاگونه هستند. فلاح پیشه بیانیه نمایشگاه خود را با جمله طنزآمیزی آغاز می‌کند که در سال‌های اوایل دهه هفتاد، از جمله لطیفه‌های عامیانه محسوب می‌شد. جمله‌ای که سرتاسر از نام ماه‌های سال گرفته شده، و در معنا خبر مرگ کسی در جنگ برای همسر اوست: آذر مهرآبان، بهمن، تیر خرداد مرداد. بازی ‌ای که با کلمات در این جمله انجام می‌شود، بار تلخ محتوی آن را از یاد می‌برد. مردی مرده‌است و کسی یارای گفتن این خبر به همسر مهربان او را ندارد. در ادامه بیانیه نیز صحبت از مردان است، که مرده‌اند و کسی یارای گفتن این خبر را ندارد.


همان‌طور که در فضای رنگ‌پریده و بیش از حد روشن عکس‌ها، مدل‌های فلاح پیشه که یک مرد بزرگسال و یک مرد کهنسال هستند، شباهت زیادی با مجسمه دارند.

هادی فلاح پیشه متولد ۱۳۶۶ است، او در نیویورک در رشته عکاسی تحصیل کرده است و تا کنون نمایشگاه‌های متعدد گروهی و انفرادی در ایران و سایر کشورها داشته‌است. فلاح پیشه را باید مربوط به نسلی دانست که در میان تغییرات، رفتن‌ها و مقاصد نامعلوم و غیر قطعی قرار گرفته‌اند و از همین رو نیز هست که او در اغلب آثارش بنیاد کارها را بر نرسیدن، بنا می‌کند.نمایشگاه عکس هادی فلاح پیشه

در این مجموعه نیز او سعی می‌کند، از نتیجه قطعی، روشن و بدون شبهه بپرهیزد. از گفتن روایت‌های سر راست یا سمبلیک نیز فاصله می‌گیرد. در این مجموعه از آثار او نباید به دنبال رمزگشایی سمبل‌ها بود، هرچند بی‌شک کارهای او مملو از عناصر سمبولیک است که برخی دارای وضوح بیشتر هستند مانند مردان پیر و جوان یا چاقو و یا سیب، اما با کمی دقت می‌توان دید که در واقع هیچ‌کدام از این نشانه‌ها مستقیما به آن‌چه که پنداشته می‌شود ارجاع نمی‌دهند.نمایشگاه عکس هادی فلاح پیشه

آن‌چه در آثار فلاح پیشه مورد ارجاع واقع می‌شود، جهانی است آشفته و گسسته که از انواع دلالت‌ها و زنجیره‌های معانی اشباع گشته و در خود تکرار می‌شود. فلاح پیشه خود در مصاحبه‌ای در مورد لباس‌های استفاده شده در عکس‌ها صحبت می‌کند، که از کمد لباس خود او بیرون آمده‌اند و به این ترتیب برای آن‌ها چرخه‌ای همواره در حال بازگشت را متصور می‌شود که از کمد لباس به تصویر و از تصویر به تن او و مجددا به کمد باز می‌گردند.نمایشگاه عکس هادی فلاح پیشه

به این معنی که ممکن است شما او را در خیابان ببینید که همان لباسی را به تن دارد که در تصویر بر تن مدل است و به این ترتیب او در تمام این نقش‌ها تکرار می‌شود و از این طریق به شما می‌گوید که آن‌چه در تصویر می‌بینید، و به نظر بسیار سمبولیک، فراواقعی و آرمانی‌است، در واقع اگر هم باشد تنها لمحه‌ای از رویای آن است که به شدت با واقعیت این‌جهانی در هم آمیخته شده‌است و هیچ نقطعه قطعی در آن دست مخاطب را نمی‌گیرد تا بتواند در دوردست، سواد مقصدی را مشاهده کند.

نمایشگاه عکس هادی فلاح پیشهفلاح پیشه همچنین به مسیر و در راه بودن اشاره می‌کند که اگر دلهره رسیدن در آن باشد گنگ و آزار دهنده می‌شود و اگر از جادوی رسیدن رها شود، خود تعریف دیگری خواهد یافت که پذیرش رنج آن را آسوده‌تر می‌سازد.

شباهنگ طیاری، در رابطه با مجموعه دیگری از آثار فلاح‌ پیشه می‌گوید:« او لزوم رویا داشتن را یادآوری می‌کند، زیرا رویا باعث ایجاد امید می‌شود، اما هم رویا و هم امید تحت سلطه مفهومی به نام شانس قرار دارند.» به نظر می‌رسد در این مجموعه نیز آن‌چه مورد کنکاش قرار گرفته‌است، ردپای گاه به گاه شانس است که بر رویاها و ایده‌آل‌هایی که هویتشان سردرگم شده باقیمانده‌است. نمایشگاه عکس هادی فلاح پیشه
در آثار فلاح پیشه دو نوع رابطه وجود دارند، رابطه‌ای که او با آثارش دارد، که مملو از چالش‌های فرمی و معنایی در دانسته‌های گذشته و حال اوست. تاثیرات هنرمندانی چون سای تومبلی و بسکیت که در مجموعه‌ فتوگرام‌های او سرراست و مشخص است در این مجموعه به لایه‌های دورنی‌تر اثر رسوخ کرده و به اتفاقات در سایه و ساختارهای بی‌بدیل با خطرهای پنهان منتقل شده‌است.
هادی فلاح پیشه
و رابطه دوم بین هنرمند و مخاطب است که بین این‎‌دو طنز موجد ایجاد ارتباط است و فلاح پیشه با کنار هم قرار دادن عناصر آشنا و ایجاد بازی تصویری مخاطب را با اثرش درگیر و سرگرم می‌کند، اما به جای خاصی نمی‌رساند و از نتیجه‌گیری اجتناب می‌ورزد و البته مخاطب دقیقا به همین دلیل احتمالا کارهای او را فراموش نخواهد کرد.

نقد قبل از مریم روشن فکر را اینجا بخوانید:

[/one_half_last]