اشک ها و لبخندها نقد نمایشگاه نقاشی پورنگ پیرعطایی

 اشک ها و لبخندها  نقد نمایشگاه نقاشی پورنگ پیرعطایی 
با عنوان اسب ها و لبخندها
گالری دلگشا

سایت تندیس به قلم سحر افتخارزاده

اشک ها و لبخندها

آلیس از گربه پرسید: حالا از کدوم طرف باید برم؟ گربه گفت: بستگی داره بخوای کجا بری. آلیس گفت: نمی‌دونم. گربه جواب داد: پس فرقی هم نداره از کدوم طرف بری.

راه های زیادی برای به پرسش کشیدن وضع موجود هست. یکی از آن‌ها ریشخند است.


پورنگ پیرعطایی در نمایشگاه “اسب ها و لبخندها”،‌ قصه‌ای تمثیلی به سیاق سندبادنامه برایمان تعریف می‌کند. ما را به عرشه کشتی‌ای می برد که قرار است گله‌ای اسب را در میان جزیره‎ای سبز و خرّم رها سازد. و اما سر دسته گله با شنیدن صدای کاپیتان بر عرشه که با خوشحالی فریاد می‌زند خشکی! خشکی! از تعجب شاخ در می‌آورد و به قهقاه می‌خندد.پورنگ پیرعطایی

رؤیای رسیدن به مدینه فاضله یا در مقیاسی دیگر رؤیای رهایی روان از تلاطم دریای ناخودآگاه و رسیدن به ساحل امن خودآگاهی و چشیدن میوه خِرد، خیالی است محال که در مخیله روان آشفته زمانه نمی‌گنجد. توسن سیاه سرکش تک شاخ بالدار که ملغمه‌ای است از بلندپروازی، غرور، زیاده خواهی و طغیان فالوس، آنقدر در موتورخانه کشتی حبس مانده که به کوچکترین فرصتی تبدیل به نیروی محرکه‌ای مهار نشدنی خواهد شد و چه بسا کشتی را پیش از رسیدن به خشکی در هم فرو کوبد.پورنگ پیرعطایی

نقاشی‌های رنگارنگ و پرخنده پیرعطایی آنقدر شاد و خوشرنگ‌اند که مشکوک می‌نمایند. خنده‌های ابلهانه و در عین حال تهدید آمیز کاراکترهای غیرقابل پیش بینی،‌ میوه‌های روییده بر درختان هزار رنگ، گل‌های دعوت کننده زیبا با آن دورگیری‌های ضخیم سیاه، رنگین کمان مالیخولیایی همگی خبر از چیزی ناشناخته می‌دهند و در نتیجه همراه با کنجکاوی و میل جستجو در این مکشوف تازه، حسی از هشدار به دنبال خود می‌آورند. آثار پیرعطایی همچنین ریشخندی است به جدیت و جزمیت خودِ نقاشی، و نیز به جدّیت ارائه اثر.

پورنگ پیرعطایی

کارهای او اغلب به سادگی و بدون قاب روی دیوار چسبانده شده‌اند. اسب بزرگ تک شاخی روی دیوار کار شده و ترکیب‌های تابلوها مانند اغلب نمایشگاه‌های گالری دلگشا با هم در حال ساختن قصه‌های تازه هستند و البته در کنار هم هویت می‌یابند نه به صورت مجزا. شاید تنها اسب ها بتوانند موجودیت خود را به صورت مجزا تثبیت کنند، اما در مورد بقیه آثار نمی‌توان مطمئن بود خارج از مجموعه اعتبار خود را حفظ کنند.پورنگ پیرعطایی

پورنگ پیرعطاییدر این نمایش ۳۷ اثر با مداد شمعی رو مقوا کار شده و یک تابلوی اکریلیک روی بوم هم در یکی از ترکیب‌های چندتایی تابلوها گنجانده شده که حضورش در کنار دیگر آثار نامانوس بنظر می‌رسد. اما انگار پیرعطایی می‌خواهد ما آن را هم در کنار بقیه بپذیریم و نگوییم چرا! چرا نامانوس! اساسا چه کسی تعریف کرده که تمام کارهای یک نمایشگاه باید با یک کارماده کار شده باشند! مطمئنا وقتی اسب داخل کشتی می‌تواند ازتعجب شاخ در بیاورد هر چیز دیگری هم ممکن است. ممکن است سگ کوچک کنار پریز برق همانطور که احمقانه می‌خندد پایتان را گاز بگیرد. آن یک تابلوی اکریلیک هم خود اثری است “خارج از رده” آثار یک نمایشگاه “خارج از رده”!پورنگ پیرعطایی

آثار پیرعطایی شوخی‌هایی بسیار جدی هستند که با رنگ‌های بیش از حد شادشان شفافیت رنگ را زیر سوال می‌برند یا حتی شعف مخاطب از دیدن کارکترهای مرموزشان را مردد می‌گذارند. این خطوط بی‌تعارف و رنگ‌های قطعی جایی برای شک باقی نمی‌گذارند و می‌گویند: همین هستیم که هستیم، نه بیشتر و نه البته کمتر.

پورنگ پیرعطایی

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

نقد نمایشگاه قبلی سحر افتخارزاده در گالری دلگشا را ینجا بخوانید:

[/one_half_last]