نقاشیهای داوود امدادیان و تبارشناسی بشر
نگاهی به نمایشگاه نقاشی داوود امدادیان در گالری هور به همراه گزارش تصویری
تبار شناسی
جاودانگی از جمله مهمترین خصوصیات آثار داوود امدادیان است. نقاشی های او به گونهای مرموز از زمان میگذرد و انسان را به فکر فرو میبرد، درختانی شکوفا و تسکین دهنده که همواره فضای مرکزی کار را به خود اختصاص دادهاند.
آثار او به طرز بسیار سادهای بیانگر تبارشناسی بشر است. مفهوم رشته پیوند اجدادی بشر بسیار واضح است. انسان از جایی آمده است که نمیدانیم، و به سمت ورطهای در حرکت است با انتهایی نامشخص. او به آهستگی در قرن ها پیش میرود و به گونهای مصرانه خواستار جلوگیری از فجایع طبیعی تاریخ است. این نیروی حیاتی و توان هزار ساله را میتوان در درون مایه آثار امدادیان به طور کامل یافت کرد. در عین حال که لطافت در این مناظر موج می زند، حجم زیادی از این غم انسانی نیز به چشم میخورد.
در تابلوهای نقاش گویی درختان ریشههایشان را در اعماق یک جهان ناشناخته شناور می کنند، که در ادامه به سمت آسمان قد کشیده و خود را به مقصدهای اسرارآمیزی برسانند. این درختان در واقع به مثابه پیوندی حقیقی هستند میان روح پرسشگر بشر و مفهومی که او همواره خواستار سلطه بر آن بوده است.
شخصیت های موجود در تابلوهای امدادیان به طور قابل ملاحظه ای کوچک ظاهر شده اند، که این خود بیانگر تعریف بهتری از ضعف و شکنندگی نوع بشر در فضاهای نامتناهی است. این هنرمند به گونه ای شجاعانه در بعدی شاعرانه پیشروی کرده است که با موارد مشابه آن غیرقابل مقایسه است.
تاثیرات شگفت انگیز بازیهای امدادیان با نور، آثارش را فوق العاده امیدوارکننده کرده است. این نقاشیها بازگو کننده تاریخ جهانی بشر هستند که تنها چهرهی زیبایی از جهان را در خود حفظ کردهاند. گونهای از بهشت منجمد شده در قاب، به دور از حماقتهای مرگبار و وحشیگریهای مخرب.
در تابلوهای این هنرمند میتوان در آرامش نفس کشید و شادیهای ساده و روزمره ی زندگی را تا سرحد مست شدن چشید. زمان در پناه این درختان نورانی و امنیت بخش به کندی سپری میشود و انسان برای راهیابی به دیگر مقصدهای بعید می تواند دستاویز این درختان شود. در یک جمله میتوان گفت: نقاشیهای او درسی حقیقی از حکمت هستند.
Gérard GAMAND سردبیر مجله AZART
درخت، محور اصلی کاوشهای بی وقفه داوود امدادیان در طی ۲۵ سال است.
او با کشف و تحت سلطه قرار دادن درخت، آن را از تابلویی به تابلوی دیگرش منتقل کرد. آثاری بینظیر و با شکوه که دائماً در حدفاصل تعالی و حقیقت شناور هستند. امدادیان خالق دوبارۀ درخت است، درختانی بیکران و عظیم که حجم زیادی از فضای میانی آثارش همیشه در انحصارشان است. جادوی کارهای او را می توان پیوند دادن حقیقت و خلاقیت های شخصی دانست.
این هنرمند به عنوان یک مدافع و پشتیبان قدرتمند و حافظ طبیعت ایفای نقش میکند. طبیعتی که همواره توسط شاخ و برگ درختان احاطه شده و به سرزندگی و شادابی دهقانان و رمههایشان است.
آثار امدادیان توصیفی است از پالتی به رنگهای قرمز و یا گاهی نارنجی های تند، از سبزهای متنوع که سایه و نور بر رویشان رقصانند، درختانی حجیم و با عظمت، همراه با بافت بسیار ظریفی از شاخ و برگ. این آثار دوگانگی چشمگیری را بردوش خود حمل میکنند:
نگاهی کلاسیک، پیوند داده شده با خیال.
هنگامی که ما غرق در کشف این تابلوها هستیم ، درختان بی درنگ توجه ما را به خود جلب می کنند. آنها به واسطۀ شکوه، زیبایی و حضورشان، ایجاد پیوندی قوی بین آسمان و زمین، و همچنین شاخ و برگ خیره کننده شان که تشعشعات نور را در جایی جای اثر تداعی کرده است توانسته اند چشم بیننده را در اولین نگاه مجذوب خود کنند. درخت در نقاشی های او به یک شخصیت تبدیل شده است، درست مانند قهرمان یک داستان بی انتها.
در ادامه توجه بیننده به ظرافت چشم انداز و منظرهای جلب می شود که انسان در آن به اختصار حضور پیدا کرده است. این کوچک بودن فاحش انسان در برابر طبیعت در آثار هنرمند، ذهن را به سمت پرسشهایی در مورد جایگاه بشر در جهان هستی می کشاند، شکنندگی بشر و در عین حال آمیختگی او با جهان هستی.
ما در مقابل این تصویر ماندگار و تجدید شده در آثار امدادیان هیچگونه احساس خستگی نمیکنیم، و آنها نیز هیچگاه دست از شگفت کردنمان نمیکشند.
با داوود امدادیان بیننده ناخوداگاه تفرجی سمبلیک آمیخته با عرفان را تجربه میکند.
منتقد هنری Nicole LAMOTHE
گزارشهای تصویری قبل را اینجا ببینید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- نمایشگاه اینستالیشن حس اول در گالری عمارت روبرو
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- نمایشگاه کیوریتوریال حکایت شیخ صفی و هر چیز گستردنی