رهاوردی از جنس طراحی ایران به ایتالیا
گفتوگو با فرهاد گاوزن و محمود صالح محمدی به بهانه برگزاری نمایشگاه «طراحی محض»
گالری اسپاتزیو نور spazio nour gallery
مجله هنرهای تجسمی تندیس مهرنوش علیمددی
پانزدهسال از تاسیس «خانه طراحی» با مدیریت فرهاد گاوزن میگذرد. هدف از ایجاد چنین فضایی در رویارویی و مقابله با فضای آکادمیک، محرک فعالیتهایی است که اغلب در قالب نمایشگاههای گروهی و گاهی گسترش کنشگریهای طراحانِ بیرونآمده از این فضاست که بهطورمستقل و انفرادی مسیر خود را پیشگرفته و وارد جریان حرفهای شدهاند. گاوزن و برآیند این موقعیت را همواره باید از دو جنبهای که در وهله اول او را بهعنوان هنرمندِ طراح مطرح میکند و از سوی دیگر بهعنوان مدرسی که دغدغههای آموزش و مسئله طراحی را به شیوه خودش بیان کرده، مورد بررسی قرارداد. او در طی این سالها در کنار نمایش آثارش، با برگزاری نشستهای متعدد و نوشتن مقالاتی در باب «طراحی»، نظریاتی را ارائه کرده که دستاوردهای خانه طراحی محسوب شده و پرداختن به آن نقطه قابلتوجهی است که امروز سمتوسوی گروهی از فعالان این حوزه را رقم میزند. بهتازگی نمایشگاهی تحتعنوان «طراحی محض» با کیوریتوری فرهاد گاوزن و محمود صالح محمدی از تاریخ ۱۵ مِی (۲۵ اردیبهشت) در گالری اسپاتزیو نور، واقع در شهر میلانِ ایتالیا برگزار شد. این نمایشگاه با آثار یازده تن از طراحانِ اعضای خانه طراحی که عبارت بودند از: مهدیه ابوالحسن، حسین طادی، امیر محمدزاده، امین تیمار، شیوا شهلا، مهدی دندی، مهسا مرسی، زهرا نیکورای، الهام افشار، هستی جدی و راحله قویپنجه تشکیل شد. به این بهانه گفتوگویی را با کیوریتورهای این رویداد، پیرامون نمایشگاه ترتیب دادیم.
انتخاب واژه «طراحی محض» برای این نمایشگاه و تعریف دقیق شما از آن چیست؟
گاوزن: طراحی محض مسئلهای مشخص است که میتوان دربارهاش صحبت کرد… من در اینجا تاکیدم بر روی واژه طراحی و کاربریهای متعدد آن است که در ایران وجود دارد. طراحی هم کارکرد عمومی دارد و هم کارکرد اندیشگی تا پیشرفتن مرزهایی چون شاعرانگی. سادهاش طرحزدن است و این طرحزدن، هم در کار یک معمار وجود دارد هم یک نقاش و حتی یک شاعر. این خصلت، از سیالبودن ذات طراحی نشئت میگیرد. در کشورهای دیگر این واژه تفکیکشده بهکار میرود. معمارها از واژه دیزاین (designe) استفاده میکنند، هنرمندانی که طراحی را به مثابه یک اثر مستقل میبینند واژه دِرایینگ (drawing)را بهکار میبرند و کسانیکه طراحی را بهعنوان عملکردی پایهای میدانند از واژه اِسکِیچ (sketch) بهره میبرند. پس استفاده دقیق از واژه بسیار مهم است. در اینجا منظور ما از طراحی محض، بهمثابه یک اثر مستقل است. بههمینمنظور ما باید فاصلهای را از شیوههای دیگر کارکرد طراحی متمایز کنیم تا بیشتر و بهتر بتوانیم راجع به دغدغههایمان حرف بزنیم. من فکر میکنم از زمانیکه واژه «محض» را به طراحی اضافه کردیم، راحتتر شدیم. توانستیم تخصصیتر عمل کنیم و این کدگذاری، تاثیرگذارتر بوده است.
پس با این تعاریف میتوان طراحی را بهمثابه فعلی از «اندیشیدن» در نظر گرفت و برونریزیهای حاصل از آن را نیز یک اثر طراحانه قلمداد کرد!
گاوزن: بله. من طراحی را بهعنوان یک مدیا و یک رسانه مطرح کردم. شاید تاپیشازاین با همقطاران خودم همسویی داشتم، اما بعد از ارائه نظریاتم دراینباره، شکافی از اینجهت ایجاد شد که دیگران طراحی را تنها بهعنوان یک ژانر میپذیرفتند؛ نه یک مدیا. اولین سمیناری که در خانه طراحی برگزار شد «طراحی به مثابه اندیشیدن» بود و بعد سمینار دیگری با عنوان «طراحی به مثابه اثر مستقل» و بسیاری موضوعات دیگر. من امروز طراحی را بهعنوان یک رسانه فعال و قوی باور دارم.
مصادیقی را که میتوان در هنر ایران با چنین شیوه و برخوردی از طراحی درنظر گرفت، باید ماحصل تلاشهای فرهاد گاوزن و هنرجویانش دانست و یا تجربههای دیگری پیشازاین و یا همزمان نیز اتفاق افتاده است؟
گاوزن: خیلی مهم است که این تلاشها را در چه جایگاهی درنظر بگیرید… من به شخصه دغدغههایی دارم که نتایج آن میتواند دستاورد خوبی برای جامعه تجمسی و فرهنگی ایران داشته باشد. این موضوع هم از روی خواب و خیال نیست، بلکه از آگاهی و دانش مرتبط با طراحی آمده و پشتوانه آن سواد آکادمیک و تجربههای میدانی است که در طی این سالها از سرگذرانده شده. ما در این روند، اثر خلق میکنیم و کارهای تحقیقاتی و پژوهشی انجام میدهیم. بااینحال ممکن است کسی با ما همسو نباشد و دغدغههای ما را نداشته باشد، ولی دلیل نمیشود که ما کارمان را ادامه ندهیم. امروز این مراوده فکری را بهوجود آوردیم و خارج از مرزهای ایران با تفکر ما آشنا هستند و همواره به فراخور امکاناتمان ـ ولو فراتر از آن ـ سعی در شناساندن این تفکر داریم. حضور طراحی ایران امروز نه در یک گالری دورافتاده و در محلهای بی نام و نشان، بلکه طراحی ایران در گالری ساعتچی، دِ دِسن پاریس و همچنین حضور در بیینالهای مطرح دنیا، از نمونههایی است که این شناخت را بسط میدهد.
یازده طراح حاضر در نمایشگاهِ طراحی محض نیز با این همسویی و کسب چنین نگرشی آثارشان را ارائه کردند؟
گاوزن: بچههایی که در این نمایشگاه حضور پیدا کردند حداقل پنجسالی است که این همفکری با آنها بهوجود آمده و در تجربههای خانه طراحی زیست داشته و فکر کردهاند. شاید بعدها نگرششان تغییر کند و جلوتر از ما حرکت کنند. این حرف نادرست است که دیگر هیچوقت اتفاق نویی در هنر رخ نمیدهد، من در بسیاری از بچهها رگههایی از آغاز راه و اتفاقاتی نو را میبینم. طراحی بهخاطر همسویی با زمانهاش، زایش ایجاد میکند. طراحی همیشه بوده اما بهعنوان یک مدیا پذیرفتنش دانشی است که در قرن بیستم اتفاق افتاده. الان نزدیک به دو دهه است که جهان، هنر طراحی را بهعنوان یک مدیا قبول کرده و آن را بسط و گسترش داده است.
آقای صالح محمدی لطفا راجع به فضای گالریتان و فعالیتهایی که تا به امروز داشتهاید، کمی توضیح دهید.
صالح محمدی: «اسپاتزیو نور» تلفیقی است از دو کلمه ایتالیایی ـ فارسی که برای آن برگزیدم. اسپاتزیو به معنی حجم یا فضاست و نور هم که معنی آن در زبان فارسی است. اسپاتزیو نور از آپریل ۲۰۱۴ فعالیتهایش را آغاز کرده و اتفاقات مختلف هنریای را تا امروز رقم زده است. این فعالیتها تا مدتها محدود به هنرمندان اروپایی بود، با موضوعی برروی تلفیق و یکیشدن فرهنگها. بهایندلیل که در شهر میلان، قومیتهای مختلفی حضور دارند و در کنار هم زندگی میکنند. ارائه این نگرش در آثار هنری چیزی بود که من خودم به آن علاقهمند بودم. شروع کار ما در گالری هم با ویژوال آرتها و پرفورمنسآرتها همراه بود. اما هرچه پیش رفتیم از زبانهای دیگر هنری نیز همچون هنرهای اینتراکتیو استقبال کردیم.
چگونه دغدغه کار بر روی هنر و هنرمندان ایران در گالری اسپاتزیو نور فراهم شد؟
صالح محمدی: همراهی با هنر ایران اصلا در برنامه کاری ما نبود و فکر نمیکردیم که بتوان روی هنر ایران کار کرد. تا اینکه آشنایی با آقای فرهاد گاوزن و راهنماییهای ایشان، فضایی را ایجاد کرد که بتوانیم اتفاقاتی را در حوزه هنر ایران رقم بزنیم. بازخورد خوب بحث طراحی در نمایشگاه انفرادی ایشان در سال گذشته منجر به ترتیبدادن نمایشگاهی گروهی از طراحان جوان ایرانی شد. بعد از تصمیمگیری دراینباره و ایجاد یک کیوریتوری مشترک، من چندباری به ایران سفر کردم، با بچهها نشستهای متعدد گذاشتیم و راجع به کارها و تقسیم ایده صحبت کردیم و در این روند، آثار یازده هنرمند از اعضای خانه طراحی انتخاب شد و درنهایت هفتاد اثر بهنمایش درآمد. بحث من با آقای گاوزن درباره این نمایشگاه اکونومیک و مادی نبود. درواقع قرار بود ما از طریق این نمایشگاه هنر در حالِ رویدادنِ کشورمان را بشناسانیم و انگیزهای برای ایرانیان خارج از کشور ایجاد کنیم که به ایندست فعالیتها بپردازند.
در این نمایشگاه عمدتا آثار با تمرکز بر روی انتزاع ارائه شدهاند، هرچند آثاری هم بهچشم میخورد که با دغدغه فیگوراتیو اما نزدیکشده به مرزهای انتزاع بهوجود آمدهاند. آیا در طی این سالها با همزبانی و ایجاد یک همسویی، تلاش شده طراحان از یک توانمندیِ عینی به ذهنی برسند و یا تجربیات ذهنی را به عینیت وادارند؟
گاوزن: من هنرمندی هستم که آثارم در مرز فیگوراتیو و انتزاع ایستاده است. اما هرآنچه را از طراحی فیگوراتیو بهدست آوردم از دانشم نسبت به درک انتزاع بوده است. من همیشه قبل از اینکه با آثار هنرمندان فیگوراتیو همذاتپنداری کنم، عاشق آثار هنرمندان انتزاعی بودم. تمامی بچههایی هم که با من کار کردند با پیشینهای از تحصیلات آکادمیک هنری و گذراندن دورههای تجربی در این حوزه به اینجا آمدهاند و تجربیات زیست هنری را داشتهاند، درواقع با باری از اندوختههایشان این فضا را پیدا کردند. بههمینخاطر همواره از بچههایم انتظار داشتم انتزاع را حس و درک کنند. ما در خانه طراحی یک همسویی و یک همانی را شکل دادیم. سالها حرفزدن و مسئله طراحی را آشناییزدایی کردن، بحث و بررسی هنرمندان مختلف از مجموعه تلاشهایی است که این فضا را ساخته است. الان فقط در ایران نه، بلکه در بسیاری از کشورها فرهاد گاوزن را بهعنوان یک افراطیِ طراحی میشناسند. من فکر میکنم هنرمند باید زبانی تخصصی پیدا کند و از طریق این زبان، وارد دنیای داد و ستد شود. من به جِدّ معتقدم اگر زبان طراحی را بهخوبی بیاموزیم، بهراحتی میتوانیم به مدیاهای دیگر پیوند بخوریم. برای نمونه کانسپت «اتاق سرخ» را که کردم بارها در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شد و در رابطه با جنگ مطرح شد. امروز منِ طراح بیمهابا در دل هر مدیایی میزنم، شاید یک نقاش، با تجربه من نتواند بهراحتی با رسانهای چون تئاتر، سینما و… گره بخورد و این قدرت فزاینده را طراحی به ما داده است.
فکر میکنید این تاکید و اهمیتبخشی به امر طراحی میتواند تا اندازهای به فراخور مناسبتهای پیشآمده از پستمدرنیسم شکل گرفته باشد؟
گاوزن: طراحی زاییده هیچ جوی نیست و همیشه با پشتوانهای محکم مطرح شده است. اصولا جماعت طراح کاربلد هستند؛ هم پراتیک هم تئوریک. این مدیا گامهایش را قدمبهقدم برداشته تا بتواند جایگاهش را پیدا کند و اصلا همسو با موجی خاص پیش نرفته است. هر پدیدهای پس از زایش رشد میکند، به یک بلوغی میرسد و سپس سیر نزولیاش را طی میکند. مثلا نمیتوانیم بگوییم رشد عکاسی مرهون پستمدرنیسم است و یا همچنین هنرهای دیگر. هرکدام از این مدیاها جایگاه خودشان را دارند، اما سر و صدای سابق بر این را هم دیگر ندارند. الان هم طراحی در اوج است اما یکروزی سرش رو به پایین کج خواهد شد و آنموقع است که تازه مطبوعات ما و جامعه هنرهای تجسمی به فکر واکاویِ آن میافتد. امروز هم این تاسف وجود دارد که یازده طراح ایرانی در یک گالری در ایتالیا حضور پیدا کردند و آنطور که باید منتقدین و مطبوعات ما به آن نمیپردازند. همانطور که فکر میکنم اگر کسی غیر از فرهاد گاوزن در گالری ساعتچی حضور پیدا میکرد حتما سروصدای بیشتری راه میافتاد. اسپاتزیو نور یک گالری اگزوتیک نیست و طراحان ما بدون چهارچوب و تعاریف کلیشهای که همیشه از جانب جامعه غرب برای هنر شرق ایراد شده، در آن حضور یافتهاند. محمود صالحمحمدی هم که خودش هنرمند است و دستی در طراحی و نقاشی دارد و البته بهخاطر شناختی که از فضای کاری ما پیدا کرد از این بستر حمایت کرده تا کارمان را بهتر معرفی کند. پدیده طراحی محض ایران نیاز به حمایت دارد. حتی جایی مثل موزه هنرهای معاصر هم نتوانسته چنین مستقل عمل کند.
چیدمان آثار و نحوه نمایش آنها نوعی همسویی را با ذات آثار پدید آورده است. کمی راجع به این موضوع توضیح دهید.
صالح محمدی: سعی کردم بحث چیدمان را به شکل متفاوتی برای هر هنرمند ایجاد کنم. درواقع به فراخور آثار هریک از هنرمندان و شناخت فضای کاریِ آنها شکلی از ارائه را بهنمایش درآوردم. مثلا برخی آثار قابشده به روی دیوار رفتند، یکسری از آثار در صندوقچههای قدیمی مادربزرگی چیدمان شد. برخی دیگر از کارها از سقف آویزان شد تا ارتباطی متقابل با فضا پدیدار شود. بحث کیوریتوری در اینجا صرفا روی دیوار رفتن آثار نیست بلکه خود رویداد و نوع ارائه این رویداد میتواند به مثابه یک اثر هنری قلمداد شود.
مواجه مخاطبین گالری اسپاتزیو نور با نمایشگاه «طراحی محض» و ارائه شما از این مدیا چگونه بود؟
گاوزن: من پیش از نمایشگاه طراحی محض، آثارم را بهطور انفرادی در این گالری نمایش داده بودم و البته حضورم در برخی از بیینالهای اروپایی و همچنین بررسی آثارم توسط پروفسور مارکو مِنگوتزو، پژوهشگر تاریخ هنرمعاصر و رئیس هیئتداوران بیینال ونیز ـ که دورهای هم داور بیینال طراحی ایران بود ـ فضایی را فراهم کرد تا اندازهای جامعه تجسمیِ ایتالیا نسبت به کارهای من ـ که بهعنوان هنرمندی اورجینال مطرح شده بودم ـ آشنایی پیدا کنند و ساختارشکنیام این انتظار را بهوجود آورده بود که در این نمایشگاه هم با کارهای متفاوتی روبهرو شوند. توافقم با گالریدار هم بر سر این بود که آثارمان را آزاد و رها و آنطور که دوست داریم ارائه دهیم، درواقع بههمان شیوهای که کار را در ایران انجام میدهیم، آنجا نیز تکرار کنیم.
صالح محمدی: واژه طراحی محض اینجا شناخته شده نیست و انتخاب این عنوان برای مخاطبین ما بسیار جالب بود. در فضای هنری اروپا این تفکر وجود دارد که در جایی مثل ایران هنرمندان از بیان هنر معاصر و روز جهان غرب بسیار دور هستند. بههمینخاطر دیدن این آثار برای مخاطبین هم ایتالیایی و غیرایتالیایی بسیار جذاب بود؛ بهخصوص کار هنرمندان زن. نگرش هنرمندان ایتالیایی به مدیای طراحیِ ایران، اینکه بتواند یک مدیای مستقل محسوب شود، نبود و آزادانه و اکسپرسیوبودن این آثار برایشان بسیار جالبتوجه بود. دو نکته مهم دیگری که درباره این نمایشگاه حائز اهمیت است و بازخورد خوبی را به همراه داشت، یکی طراحی پوستر جناب عابدینی برای این نمایشگاه بود که نظرها را به خود جلب کرد و دیگری ویدئوی جناب آجرلو که یک معرفی کوتاه، خوب و مختصری از خانه طراحی بود. درحین پخش ویدئو من هم توضیحاتی درباره انگیزهها و اهداف خانه طراحی و فعالیتهای آن ارائه میدادم. درمجموع با برگزاری این نمایشگاه ذهنیت خوبی از طراحیِ ایران به مردم داده شد.
با چه نگرشی این الزام و ضرورت را در نمایش و عرضه آثار هنرجویان خانه طراحی درنظر میگیرید؟
گاوزن: من تفکری را نمایندگی میکنم که از دغدغههای جریانسازی و حضور نشئت میگیرد. اصلا معتقد به تواضع الکی نیستم. گاوزن کاری را انجام داده و با خصلتی از شهوت دیده شده آن را به عرضه درمیآورد. ما هم میتوانیم حرفهای بزرگ بزنیم و چرا نباید اینگونه باشد؟ امروز از هنرمندان ما بیشتر، این گالریها هستند که ولع دیدهشدن دارند. درباره هنرمندان جوان ما هم داستان به این شکل است یا دچار نوعی بلوغ زودرس میشوند و یا در یک نابالغی بهسرمیبرند. ما در کشورمان بهشدت جوانکشی فرهنگی داریم. بهاینخاطر باور دارم که هنرمند هم باید شهوت دیدهشدن داشته باشد. من سعی میکنم این فضا را برای بچهها ایجاد میکنم. بعد از نمایشگاه انفرادی خودم در این گالری ـ که موفق هم بود ـ قول دادم که آثاری متفاوت از طراحان جوان ایرانی را بهنمایش درآوردم و به قولم عمل کردم. من و آقای صالحمحمدی ـ که خودش نیز هنرمند است و دستی در طراحی و نقاشی دارد ـ کار این نمایشگاه را باهم پیش بردیم. این نگاه، ماحصل ۵ سال کار من روی بچهها و حاصل ۹ ماه گفتوگوی مشترک بین من، محمود و طراحان حاضر در نمایشگاه بود. ارائه آزاد و راحت، موضوع بسیار مهمی بود که در کیوریتوری این نمایشگاه مطرح کردیم. همچنین حضور رضا عابدینی هم لطف برزگ این نمایشگاه بود که پوستر آن را طراحی کرد و موزه دیدی هم حمایتهایی از این نمایشگاه داشت. فیلمی چهاردهدقیقهای هم از فعالیتهای ما توسط داوود آجرلو، از تهیهکنندههای خوب تلویزیون، ساخته شد. شب افتتاحیه هم یک آدیو آرت (Audio art) توسط رضا شیشهگران اجرا شد که تقدیم کردند به من و بچههای خانه طراحی و در مجموع پکیج خوبی برایمان فراهم شد.
استقبال از این نمایشگاه، حضور دیگر هنرمندان ایرانی را در برنامههای گالری اسپاتزیو نور در دستور کار قرارخواهد داد؟
صالح محمدی: برنامههای آینده با طراحان و نقاشان ایرانی ادامه خواهد داشت. نه صرفا در حوزه هنرهای تجسمی، بلکه در موسیقی، تئاتر و شاخههای دیگر. من از بیرون که نگاه میکنم، بدون اغراق بچهها خیلی خوب کار میکنند. کار همین یازده طراح بهخوبی قابلیت رشد و گسترش دارد. این حرف خودم صرفا نیست، بلکه منتقدین و هنرمندان جدی این حوزه با دیدن این آثار، نظرات بسیار مثبت و دقیقی داشتند. باید زمان گذاشته شود، مخاطبسازی شود تا فعالیتهای جایی چون خانه طراحی و هنر ایران در بخشهای دیگر به جامعه غرب شناسانده شود. میتوان بازار خوبی برای هنرمندان ایرانی ایجاد کرد. با برنامهریزی درست و استمرار میتوانیم این موضوع را به نتیجه برسانیم. از ایران سعی میکنیم هر سال یکی دو نمایشگاه داشته باشیم؛ چه گروهی چه انفرادی. در سال جاری هم دو نمایشگاه از ایران یکی نمایش آثار آقای شاهرخ فریوسفی و دیگری نمایش آثار اعضای خانه طراحی از برنامههای ایرانی گالری اسپاتزیو نور بودند. همچنین ما علاقهمندیم نمایشگاهی را از اینجا کیوریوتوی کنیم و هنرمند یا آثار هنرمندان ایتالیایی را در ایران نمایش دهیم. رقمخوردن این کار میتواند فرایند خوبی باشد. علاوه براین سعی داریم آرت رزیدنسیها را در اینجا فعال کنیم. درحالحاضر من پروژهای را برای شهرداری میلان مینویسم که بهزودی ارائه خواهد شد و میتواند تعامل خوب و دوجانبهای را با هنرمندان ایتالیایی و ایرانی فراهم آورد.
در آینده برنامهای در راستای نمایشگاهی گروهی برای تعامل طراحان ایرانی و ایتالیایی در ایران دارید؟
گاوزن: حتما. من در حد خودم و دستاوردهای شخصیام تلاشم را میکنم و کارهای بزرگتری انجام میدهم. این نمایشگاه هم بعد از میلان قرار است در لهستان و آمریکا نمایش داده شود. درنهایت باید خاطرنشان کنم طراحی ایران بخش کوچکی از هنر تجسمی کشور است و ما در این فضای کوچک، با توجه به کوشش و نوع فعالیتهای گروهیمان بخش زیادی از این مدیا را نمایندگی میکنیم. اما آنقدر کم دراینخصوص کار شده که کار کمِ ما زیاد دیده میشود. امید به اینکه سفره وسعت و دانش دوستان علاقهمند به طراحی گسترشیابد.