جنبش مینیمال آرت در پیوند با زیباشناسی جان دیویی و هنر در نسبت با جهان واقعی
جنبش مینیمال آرت در پیوند با زیباشناسی جان دیویی | قسمت سوم
پرونده هنر بیفکر و هنر بافکر
سایت تندیس به قلم نویسنده مخاطب آذر امامی
در نوشته ی پیشین به پیوندهای میانِ زیباشناسیِ جان دیویی و دونالد جاد پرداخته شد؛ اما در ادامه چنین بیان شد که دونالد جاد علیرغم مطالعه دقیقِ آثارِ زیباشناسانه ی جان دیویی بیش از آنکه متأثر از او باشد علاقمند به اندیشه های رالف بارتون پِری، ویلیام جیمز، و سپس چارلز سندرس پیرس بوده است اماچنانکه خواهیم گفت این به معنای عدمِ توجه جاد به اندیشه های پراگماتیکیِ جان دیویی نیست.
جنبش مینیمال آرت در پیوند با زیباشناسی جان دیویی | قسمت سوم
همانطور که پیشتر گفته شد، دونالد جاد، هنرمندِ آمریکایی در دوره های متمادی به تحصیل هنر پرداخت و مهمترین شان البته دوره ی تحصیلش در دانشگاه کلمبیا بود که سالهای ۱۹۴۹ـ۱۹۵۳ و ۱۹۵۷ـ۱۹۶۲ را در بر میگیرد. وی در این دوره همانند بسیاری دیگر از هنرمندانِ همدورهاش همچون رابرت موریس کتاب هنر به منزله ی تجربه را مطالعه کرد و به گفته ی رابرت موریس و به نقل از دیوید راسکین او در زمره ی آخرین شاگردان جان دیویی در دانشگاه کلمبیا بود. اما جاد ضمن علاقه به دیگر فیلسوفان پراگماتیسم همچنان در آفرینش آثارش متأثر از اندیشه های پراگماتیکِ جان دیویی بود چنانکه به گفته ی استفان آن وِب[۱] ا و متأثر از این اندیشه ی دیویی بود که هنر در نسبت با جهان واقعی است. نوشته ی پیشین به اجمال بحث دیویی درباره ی نسبت تجربه و طبیعت را مطرح کرده و در آن از اصلی به نام اصل پیوستگی نام به میان آمده بود که در ادامه ی همان بحث و البته نشانی از پیوندِ هنر و زندگی ای است که دونالد جاد هنرمند مینیمالیست پیگیرِ آن در رویکردش به هنر بود. در ادامه ی مباحث پیشین پاره ای از دیگر نظریاتِ جان دیویی در نسبتِ هنر و زندگی برای فهمِ بهترِ نظریات دیویی درباره ی پیوند هنر و جهانِ واقعی بیان می شود.
اثر هنری را، آنطور که، دیویی مورد توجه قرار میدهد در تقابل با نظریه هایی همچون نظریه هایی تحلیلی است که تمام هنر را به مادیت اثر فرو کاسته و آن را به مثابه چیزی جدا از زندگی معمول معنا می کنند؛ نظریه هایی که با این کارشان شأنیت اثر را در جدا بودن از زندگی روزمره تعریف کرده و با نشاندن آن در برج عاج و تقدیس آن در موزه ها و گالری ها و فضاهایی از این دست تأکید مدام بر دوئالیسم های جسم و روح (امر جسمانی/ روحانی) داشته اند؛ چنانکه، “نظریه های تحلیلی تاریخیت و ماهیت نهادی هنر، و “مفهوم مقوله بندی شده ی هنر زیبا” را به منزلهی “تحول درونی” دیده اند» (شوسترمن ۱۳۹۱:۷۸). دیویی، در تقابل با همین نظریات و در پی اصلاح فهم ما از هنر و امر زیبا بر می آید؛ چنانکه، هنر را از برج عاج به زمین کشانده و در راستای پیوند آن با زندگی روزمره گام بر میدارد و با به میان کشیدن مفهوم “تجربه”، اثر هنری را در تلفیق با تجربه ی آفرینش و ادراک زیباشناختی تعریف میکند؛ تجربه ای که از آن هنرمند و مخاطب به صورت توأمان بوده و وصفی که در نهایت رابطه ی تازه ای میان هنرمند، مخاطب، و اثر هنری برقرار می کند.
بنا به اینها، دیویی در زیباشناسیِ خود به واسطه برداشتن توجه از شیئت اثر به تجربه در پی رفع دوئالیسم های پیش آمده میان هنر از ابعاد انسانیاش و زندگی روزمره بود. چیزی که، در مخالفتش با “تلقی موزه ای از هنر” جلوه گر شد. برای همین هم، او مفهوم “تجربه” را به میان آورد که به عقیده اش نه تنها هیچ منافاتی با زندگی نداشته، که مقوم حیات انسان نیز هست، خاصه در نسبتش با هنر که والاترین تجربه است. از این روست که، دیویی، تجربه زیباشناسانه را بر شیء فیزیکی ارج نهاده و خلافِ آمد باورهای قردادی می شود که از هنر بت ساخته اند؛ از آنجا که، دیویی «ذات و ارزش هنر را، نه در شیء که در تجربه ای میداند که اثر به واسطه اش خلق شده است» (shusterman 1977:31)
در گذر اینها که البته دربردارنده ی نکاتی مهم از زیباشناسی دیویی در نسبت با هنرِ هنرمندانِ نوگرایِ آمریکاست، نوشته ی بعدی شرحِ اندیشه هایِ در جریانِ نسلی خواهد بود که دونالد جاد یکی از آنهاست. هدف از این کار معرفی دیگر منابع فکریِ در درسترس آن نسل با نگاهی کل نگرانه به وضعِ فکر آن دوران است.
[۱] Stephanie Anne Web
قسمت های قبل از پرونده هنر بیفکر و هنر بافکر را اینجا بخوانید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- مینیمالیسم و دونالد جاد در پیوند با زیبایی شناسی جان دیویی
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- مینیمال آرت در پیوند با زیباییشناسی جان دیویی
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- اکسپرسیونیسم انتزاعی در پیوند با زیباشناسی جان دیویی
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- هنر بیفکر و هنر بافکر | اکسپرسیونیسم انتزاعی | بخش چهارم
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- هنر بیفکر و هنر بافکر | اکسپرسیونیسم انتزاعی بخش سوم
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- پرونده هنر بی فکر و هنر با فکر
- هنر بیفکر و هنر بافکر | اکسپرسیونیسم انتزاعی در پیوند با زیباشناسی جان دیویی
- هنر بی فکر و هنر با فکر | ریشههای هنر آوانگارد آمریکا در پیوند با زیباشناسی جان دیویی