ساختارشکنی بوم نقاشی با پالت رنسانسی در آثار مریم عابدی
گالری ایران شهر
نگاهی به نمایشگاه نقاشی مریم عابدی به کوشش هلیا دارابی با عنوان هم نشانی در گالری ایران شهر
گزارش تصویری نمایشگاه
سایت تندیس به قلم حافظ روحانی
مریم عابدی از پیکرنگاری آغاز کرد و به انتزاع رسید. کارش را با ستایش پیکرهی انسانی شروع کرد. بعدتر به دنیای سورئالیستها قدم گذاشت، جایی که ذهنتات یا رویاها و کابوسهایات ملبس به لباس تخیل جهان را میبینند و آنگاه دستت باید همهی آن دنیای خیالی را واقعیتر از آنچه میبینی بکشد. در همین دوره بود که نگاه سمبولیک به جهان اطراف را آزمایش کرد.
حالا و در دورهای تازه از کار، مریم عابدی آثار انتزاعی را در مقابل چشم ما میگذارد که به مانند بیشتر تلاشهای مشابه، کوششی است در کشف و شهود خود نقاشی و ابزارهایاش و ستایشی از سر سرخوشیِ آفریدن جهان به مدد ابزار و توان تصویرگری. عابدی هر چند در پالت رنگی به تاریخ هنر برمیگردد و در تنها نمونهی پیکرنگارانهاش در این نمایشگاه ما را به یاد سورئالیستها میاندازد (میراثی شاید از دورهی قبلی کاریاش) ولی در عینحال کارنامهی کاریاش مروری است انگار بر تاریخ نقاشی، از ستایش بیدریغ قدرت تصویر کردن پیکرههای انسانی و حیوانی، ادراک تخیل و ستایش نیروی مرموز خیالپردازی و در نهایت توقف و تأمل بر آنچه میکنی، بر خود نقاشی و ابزارش.
همانطور که «همنشانی» به خودی خود مروری است بر عمل نقاشانه و فرایند نقاشی، تأمل هنرمند است بر راهی که آمده و مسیری که در پیش دارد و بازیابی مفاهیم بنیادین هنر، خط، شکلهای اولیه، ریتم (که به شکلی استعاری تنها عنصر مشترک بین همهی هنرها ست). در «همنشانی» او نقاش بودن را میآزماید و ابزار کارش را به رخ میکشد، از تکههای بوم که با وسواس و دقت بریده و تا شدهاند تا پالت رنگی محدود که حداقلها را نشانمان میدهد، محدودهای در میان دو طیف را فقط، ولی به یادمان میآورد که همهی آن استادان بزرگ با همینها، همین بوم و همین طیف محدود ولی بیپایان رنگها تاریخ نقاشی را ساختهاند. نقاش بودن همینقدر آسان است و درست به واسطهی همین سهولت و رهایی، بسیار مشکل.
مریم عابدی در بیانیه خود می نویسد: نقاشیهایم تفسیری جدید از میراث بافندگان تاریخاند. روند کاریام با مطالعه و تمرکز بر ابزار و مصالح نقاشی، چالشی است که مرا به تفکری عمیق پیش از انجام هر اثر وامیدارد، و به روندی از کشف و شهود منتهی میشود. آثاری با ساختار مینیمال که از نوارهای عمودی یا افقیِ حاصل از برش پارچههای بوم خلق شدهاند، ملهم از میراث فرش ایرانی و آثار هنریِ مبتنی بر دوختاند و از دلتنگیهای من برای سنن هنری سرزمینم حکایت میکنند.
نقاشی میکنم تا خود را از میان لایههای رنگ و پارچه معنا کنم. گفته میشود نقاشی رنگ روغن لایههای مختلفی دارد؛ من نیز؛ پس لایههای وجودم را کنکاش میکنم، لایههایی را حذف و لایههایی را نو میکنم. بوم را بدنی انگاشتم که لباسی از رنگ و پارچه بر تنش میکنم. با نگاه نقاشانه بر آن میبافم. لایههای پارچه و رنگ را، معنایی جدید میدهم، سنت را، زندگی را، تکرار را و رنج را.
نگاهی به نمایشگاه نقاشی مریم عابدی به کوشش هلیا دارابی با عنوان هم نشانی در گالری ایران شهر
گزارش تصویری نمایشگاه قبل را اینجا ببینید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- هنر تکه چسبانی به بهانه نمایشگاه نخ ناکوک زهرا ایمانی