از موزه لوور تا موزه دیدی | آیا فرهنگ مقدم بر اقتصاد است و یا بلعکس؟
نگاهی به موزه دیدی در ایزد شهر به همت علی توسلی
سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی
آیا فرهنگ مقدم بر اقتصاد است و یا بلعکس؟
دیدی در ایزد شهر
اگردر این روزهای گرم به شمال میروید تا سنت تابستانی تعطیلات را به جا آورید، بین محمودآباد و نور با بنایی مواجه خواهید شد که شبیه هرم شیشهای موزه لوور است. اشتباه نکنید این یک موزه است و مرکز فروش زارا و لویی ویتان نیست.
ایزدشهر از دوران پیش از انقلاب مرکز تفریحی کارکنان شرکت نفت بود و در طی سالها همین مسئله باعث شده است تا یکی از متخصصان شرکت نفت در زمینی به مساحت سه هزارودویست متر یکی از بزرگترین موزههای هنر معاصر ایران را با هزینهی شخصی خود تأسیس کند.
علی توسلی (متولد ١١ دی ١٣٢٣، اصفهان) در بازار هنر ایران از سالهای ۱۳۵۱ به عنوان خریدار حضوری فعال داشته است. گردآوری ۶۰۰ اثر هنر معاصر ایران از هنرمندان اغلب زنده و فعال نتیجهی سالها بررسی و علاقهی وی به هنر است.
او هیچ اثری را نفروخته و هیچ علاقهای به بازیهای اقتصادی هنر ندارد. در محتوا طرفدار هنری انسانی و در صورت عاشق هنر مدرن با لحن کانسپچوال است. توسلی هنر را صفای دل و تمدن زا میداند و درپاسخ به این سؤال که چه شد این موزه را تأسیس کردید میگوید.
سال ١٣۴٢ سال اول ورودم به دانشکده نفت بود. برای سفر به کمپ محمودآباد قرعهکشی کردند، ٢٠ نفر برنده شدند و ما برای اولینبار دریای خزر را دیدیم.
با هواپیما به تهران آمدیم و بعد به شمال کشور رفتیم. از سال ١٣۵۴ ویلایی در آکامشهر در شهرستان فعلی ایزدشهر خریدم و تقریباً هر هفته به ایزدشهر میرفتم. بعد از پایان جنگ با عراق، قسمتی از ملکی را برحسب تصادف از دوستی که الان مرحوم شده، خریدم و مجتمع ١٣٠واحدی «دلکده» را ساختم. بیشتر هم شرکت نفتیها به آنجا میآمدند. برای ساخت دلکده خیلی زحمت کشیدم و میشود گفت از هیچ به وجود آمد.
سال ١٣٧۵ دلکده تکمیل شد؛ با کمک افرادی که همه جایگاه مشخصی داشتند، چون خودم آنها را انتخاب میکردم، همهشان تحصیلکرده و بیشترشان مهندسان مشاور در شرکت نفت و گاز، صاحبان صنایع نساجی و معماران بودند و هنوز هم همانجا هستند. کنار دلکده زمینی بود که رها کرده بودم.
دلکده هم پروژهی سودآوری نبود، تا اینکه حدود سال ٨۴ زمزمههایی شد که قرار است مؤسسه «کریستیز» در دوبی حراج بگذارد. من از همان سالهای ١٩٧٢ تا ١٩٧۵ که هفتهای چند روز در سواحل جنوب خلیجفارس رفتوآمد میکردم، از دوبی و شهرهای اطرافش بدم میآمد. سعی میکردم شبها در بحرین بخوابم. انگلیسیها در بحرین بودند و وضعیت از دوبی و کویت بهتر بود. این ساختمانها همه در فضایی مصنوعی بدون هیچگونه فرهنگی ساخته شده بودند. وقتی دیدم قرار است حراج کریستیز برگزار شود، گفتم کشوری با این قدمت و امکانات و جایی مثل طبیعت شمال چرا نباید مرکز هنری خوب داشته باشد.
توسلی افتتاح موزه را اسمی میداند و اعتقاد دارد بهطور رسمی کار کرد آن اغاز نشده است. میگوید ما هنوز مشغول کار هستیم و برنامههای زیادی در راه است تا حرکت جدی موزه را شاهد باشیم.
در کنار موزه، شما با یک رستوران و کافی شاپ و خانه کتاب مواجه میشوید که میتوانید بهترین اوقات خود را در آنجا بگذرانید.
با سلام
امروز۲۵فروردین۱۳۹۷ به اتفاق همسر و فرزندم از موزه دیدن نمودیم برای اولین بار.بنظرم بسیار زیبا و پر محتوا بوده وبسیار عالی تر رفتار پرسنل مجموعه بوده .احسنت و خدا قوت