حوالی برج بابل | نقد نمایشگاه نجمه پاشایی
دربارهی نمایشگاه «وقتی نوح کشتی را ساخت، باران نباریده بود» در گالری هما
سایت تندیس به قلم حافظ روحانی



آزادی عمل هنرمند بدون نیاز به در نظر گرفتن امکان عملی و اجرایی سازهها، باعث شده تا ماکتها / سازهها پر از خلل و فرج، تو رفتگی، فضاهای خالی و ازآزآزمونهای تعادل باشند (در دو نمونه بخشی از وزن هر سازه را فقط یک پلکان تحمل میکند). هنرمند در بخشی از نوشتهاش به نسبت میان سازهها و خاطراتش اشاره میکند: «این سازهها به نوعی شکلی از خاطرات من هستند. پیچیدگی سنگین این خاطرات باعث میشود نتوانم رک و صریح راجعبهشان صحبت کنم. این برجها در حین و پس از یکی دو بحران بزرگ در زندگی خصوصی من سر بر میآوردند». همین گفته تا حد زیادی ناممکن بودن این سازهها را توجیه میکند. به واقع هنرمند با پیوند زدن این برجها به خاطرات یا وضعیت روحیاش ما را تشویق میکند تا آنها را به عنوان شکل بیرونی حالات و وضعیتهای بحرانی روح و رواناش ببینیم، جایی که بنا به توضیحاش، پس یا در حین بحرانهای بزرگ در زندگی خصوصی این برجها زاده می شوند، با همهی خلل و فرج، با همهی فضاهای منفی و بازیهای تعادلی که قرار است بیانگر تخیلی باشند که گویا از دل بحران، در پی رسیدن به یک شکل ایستا و «ممکن» است. این مرحلهی عبور از بحران به یک حالت متعادل، در روند تبدیل هر طرح به سازه به غایت خود، به حد نهاییاش، میرسد، به نقطهی نهایی که تخیل، بحران روحی و تعادل به ایستایی میرسند.
پاشایی اما میکوشد تا قدم را فراتر از این بگذارد، جایی که برای بسط نگاهاش به استعاره پناه میبرد و میکوشد تا این سازهها یا ماکتهای ساخته شده از طرحهای تخیلی را از یک طرف به تاریخ اسطورهای و از طرف دیگر به وضعیت شهرنشینی در تهران معاصر نسبت دهد. برای رسیدن به این بیان استعاری، هنرمند از دو ابزار و روش مختلف استفاده کرده است؛ شکل سازهها از یک طرف و نامگذاری نمایشگاه و ارجاع به برج بابل از سوی دیگر. در حالی که رویکرد اول (ارجاع به تاریخ اساطیری) از طریق نامگذاری و پاراگراف اول نوشتهی نمایشگاه مؤکد میشود، ارجاع به وضعیت شهرنشینی تنها در چند سطر از نوشتهی هنرمند در بروشور نمایشگاه مورد اشاره است. در شکل ظاهری سازهها کمتر میتوان ارجاع و اشارهای را به عمارتهای تهران معاصر جست. به واقع در حالی که در طراحی و ساخت این سازهها تا حدی از برجهای معاصر الهام گرفته شده است، ولی عناصر استعاری ملهم از تاریخ اساطیری، خلل و فرج، فضاهای منفی و وضعیت تعادلی برجها به شکل عمده نگاه و تمرکز بیننده را جلب میکنند.

هنر معاصر ایران
نقد نمایشگاه قبل به قلم حافظ روحانی را اینجا بخوانید:

ناگفتههایی از بازیگران اصلی دنیای هنر و هنرمندان موفق
هنرمندان موفق چه مسیری را طی میکنند؟ ماگنوس رش نویسنده کتاب «چگونه هنرمند موفقی شویم؟» میگوید: حیرت میکنم از اینکه میبینم هنرمندان چقدر اطلاعات کمی از تاریخچه بازار هنر، ساختار قدرت و بازیگران اصلی آن دارند؛ مانند هر بازار دیگری، درک تاریخچه بازار هنر میتواند در پیشبینی آینده آن به ما کمک کند. همچنین در ادامه میدهد: زمانی که فعالیتم را در دنیای هنر شروع کردم، یک حرف، وِرد زبان همه هنرمندان بود: «نمیتوان خلاقیت را اندازه گرفت. موفقشدن یک […]

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .

هنر محیطی و محیط زیست با شیوههای جدید بیان هنری
هنر محیطی و محیط زیست با شیوههای جدید بیان هنری دربارهی نمایشگاه «دَمیک» در گالری هپتا سایت تندیس به قلم حافظ روحانی پس باید به انتظار نشست اگر ریچارد لانگ، رابرت اسمیتسون، اندی گلدوورتی و دیگران زمین را به مثابه ابزار خلق اثر هنری خود تبدیل کردند، اما در عینحال این فرصت را فراهم کردند تا ما متوجه تغییراتی که با حضور و زیستمان بر روی زمین و طبیعت اطرافمان ایجاد کردهایم، بشویم. به این ترتیب بود که هنرها و […]


















