عکاسی در سفر نقدی بر نمایشگاه ماعیشا
نمایشگاه عکس بشارت بهلولی در گالری شلمان
سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر
عکاسی در سفر از جمله بالاترین لذتها برای یک عکاس است. کشف و ثبت لحظات سفر جذابیت زیادی دارد، زیرا در هر حال سفر کردن به هرکجا که باشد خارج شدن از روند روزمره زندگی است. از اینرو سفر به مناطق دوردست و کمتر آشنا فرصت مناسبی است برای عکاسی و گشتزنی در میان تجربهای تازه.
بشارت بهلولی عکاس جوانی است که در رشته عکاسی تحصیل کرده و به عنوان عکاس پرتره مشغول به کار است. او در سفری به تانزانیا مجموعه تصاویر حاضر را گردآورده و اینک در گالری شلمان به تماشا گذاشته است.
مجموعه عکسهای او در ابعاد متفاوت با نظم تصویری مناسبی فضای گالری را به آلبوم سفر تانزانیا تبدیل کردهاند که تماشای آن خالی از لذت نیست. در این فضا مخاطب با گوشه و کنار سفر او آشنا شده و بخشی از غرایب زندگی افریقایی مردمان تانزانیا را میبیند. از قایقهای عجیب گرفته که از چوب یکپارچه ساخته شدهاند و با لاستیک ذوب شده ضد آب میشوند، تا شنا بر روی یک تکه چوب ساده رو به منظره آسمانخراشهای پایتخت.
عنوان این نمایشگاه « ماعیشا» است که به زبان سواحیلی به معنی زندگی است. زندگی که به روایت بشارت بهلولی از روند زیست ساده و نزدیک به طبیعت مردم تانزانیا گرفته شده. مردمانی که زیاد عمر نمیکنند، در فقر هستند اما نشاط و آرامشی طبیعی را با خود دارند.
نمایشگاه بهلولی جدای از تشریک لذت سفر و آشنایی با مردمانی از سرزمین دیگر و راه و روش زندگی آنان، البته تلاشی است برای ورود عکاس به حوزه هنر حرفهای. این نمایشگاه اولین تجربه انفرادی اوست و پیش از این در چند نمایشگاه گروهی شرکت داشتهاست و همان طور که گفته شد دارای پیشینه تحصیلی و حرفهای در زمینه عکاسی است. اما عکاسی به عنوان بخشی از هنرهای تجسمی به غیر از همه این موارد نیازمند دانش نظری نیز هست.
عکاسی بهلولی را میتوان زیر مجموعه عکاسی مستند- اجتماعی منظور داشت. و در ذیل آن عکاسی مردمشناسی. به تصویر کشیدن نحوه زیست مردمان در عکاسی همواره مورد توجه عکاسان مستند و اجتماعی بودهاست. از مهمترین عکاسان این عرصه در ایران میتوان از استاد نصرالله کسرائیان نام برد. همچنین عکاسان دیگری چون افشین بختیار، حسن غفاری و بسیاری عکاسان دیگر نیز در این فهرست حضور دارند که به مدد سرمایهگذاری یونسکو در ثبت مردمشناسی و قومنگاری ایران مجموعههای ارزشمندی را از خود به جا گذاشتهاند.
در این گونه از عکاسی، محور سفر و دیدار با مردمان مختلف است. همچنین دخیل شدن در زندگی آنان. این نوع از عکاسی دارای جنبه استنادی قوی بوده و بیش از هر چیز دیگری هدف آن ثبت نوع کمیابی از زندگی است، تا امکان بررسی و مطالعه پیرامون آن را فراهم آورد و یا همچون سندی در حوزه شناخت ملتها و فرهنگها قرار بگیرد.
این نوع از عکاسی نیازمند کسب دانش در مورد منطقه و مردم آن است. همچنین نیازمند دانستن مبانی جامعهشناسی، در کنار روحیه مردم دار و برخوردی صادقانه، تا دوربین او بتواند هر آنچه میخواهد را ثبت کند بدون اینکه ایجاد تنش کند و یا برخوردی توهینآمیز محسوب گردد. دانستن آداب و رسوم و خطوط قرمز در میان مردمانی از فرهنگهای مختلف همچنین، از واجبات عکاسی مردمنگار است.
همینطور باید خاطر نشان کرد که مسئله حذف نگاه عکاس و دید خنثی و بدون قضاوت در عکاسی، مدتهاست زیر سوال رفته است و عکاسان مستندنگار اینک این باور را پذیرفتهاند که در هر حال این عکاس است که انتخاب میکند و دید او که محصول تمام خاستگاههای ذهنی و روحیاش میباشد بر عکس او تاثیر مستقیم دارد. خاستگاههایی چون خانواده، طبقه اجتماعی، مذهب و آبشخورهای ذهنی و روانی که منجر به شکل گیری جهانبینی آن عکاس شدهاست. در نتیجه بر سوژهای که انتخاب میکند، لنزی که بر دوربین میبندد، قطع فیلم، نحوه عکاسی، کادربندی و همه چیزهای دیگر تاثیر میگذارند و در واقع همین انتخابها هستند که مبین و بازتاب دهنده جهان بینی او میشوند.
به همین روی عکاسی مستند خصوصا از مردم، مستلزم ایجاد و شکل گیری یک رابطه دو طرفه با سوژه است. رابطه ای که در یک سفر چند هفتهای شکل نمیگیرد و نیازمند تحقیقات مرکزی و میدانی و همچنین زندگی در دل موقعیت و لمس آن نه به صورت یک توریست بلکه به عضوی از آن موقعیت است، هرچند به صورت موقتی باشد. همچنین کنکاش در زوایای مختلف آن و بسنده نکردن به لحظههای ناب عکاسانه از دیگر ملزومات یک پروژه مستند اجتماعی است.
بشارت بهلولی در این نمایشگاه قدمی را برای ارائه این نوع عکاسی برداشتهاست، اما نگاه او برای پخته شدن نیازمند مسیری پر تلاش و تداوم است که به شکلگیری نگاه شخصی برای او و آنچه از ان عکس میگیرد منجر شود.
نقد نمایشگاه قبل از مریم روشن فکر را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
تجسم بختک در گالری محسن | نقد نمایشگاه
تجسم بختک در گالری محسن | نقد نمایشگاه نقدی بر نمایشگاه بختک، ناهید بهبودیان، میلاد جهانگیری، سهیل مختار، گالری محسن فلج کننده و خفقان آور سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر این هفته در گالری محسن سه هنرمند مستقل هریک نمایشگاهی از آثار خود، با عنوان «بختک» را به تماشا گذاشتهاند. سه نگاه مجزا و سه رویکرد کاملا مستقل از هم که هریک بیانگر روحیهای متفاوت است. «بختک موجودی نامریی است که شب هنگام بر بدن انسان چیره میشود و […]