دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۵۵ | ترجمه سجاد عمادی
آغاز کمپین بینالمللی «زمان ابراز خشم!»
لندن، انگلیس: «زمان ابراز خشم!» یک کمپین جهانی خلق پوستر است که برای هنرمندان برجسته و تک تک افراد جامعه امکانی را فراهم مینماید تا آنچه در جهان امروز موجب خشمشان میشود را با صدای بلند اعلام کنند. اولین دورهی این کمپین، از ۱۸ جولای تا ۱ سپتامبر، روی بیلبوردهای دیوار خارجی یک گالری در لندن با عنوان Great Eastern Gallery Wall در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت. جمعیتی حدود ۲٫۱ میلیون نفر هر ماهه از این محل عبور میکنند. این پروژه واکنشی به کتاب «زمان ابراز خشم» است که در آن نویسنده و عضو سابق جنبش مقاومت فرانسه در مقابل نازیها، استفن هِسِل(۱۹۱۷-۲۰۱۳) به جوانان امروز میگوید زندگی و آزادیهای آنها ارزش آن که برایشان بجنگند را دارند.
این نویسنده و دیپلمات با یادآوری ایدهآلهایی که برای آنها جانش را به خطر انداخت_ در حالی که هیچگاه شیطانصفتانی که در مقابشان مبارزه میکرد را فراموش نکرد_ از همهی ما میخواهد حقوقی که در مخاطره هستند یا از ما سلب شدهاند را در کنار هم باز پس بگیریم. کمپین خلق پوستر در شهرهای متفاوتی در سراسر جهان برگزار خواهد شد؛ لندن، برلین، آتن، مسکو، استانبول، مکزیکوسیتی و نیویورک. کمپین ۱۱ دسامبر، مصادف با روز جهانی حقوق بشر، به اوج خود خواهد رسید. در میان هنرمندان مشهوری که در این رویداد مشارکت داشتهاند، نام جیک و داینوس چپمن، جان کوپر کلارک، لور پووو، لیندر استرلینگ و روبرت مونتگومری به چشم میخورد. در «کالیفرنیا بالاتر از همه چیز» براداران چپمن به مخاطبانشان ترکیبی برانگیزاننده از نمادهای کنایهدارِ برگرفته از فرهنگ عامه و ایدئولوژی توتالیتر عرضه میکنند. تاثیر اضطرابآور این کار میکوشد تصورات سنتی ما در رابطه با نمادهای نیروی شر و سعادتمندی را به چالش بکشد. متنی که لور پووو اختصاصا برای کمپین طراحی کرده است، وضعیت ناظرین دنیای معاصر را شرح میدهد؛ کسانی که به رغم تماشای منفعلانهی آنچه احاطهشان کرده، باز هم نسبت به چیزی که میبینند احساس انزجار میکنند. پوستر لیندر استرلینگ، «دختر زیبا»، با وجود این که در سال ۱۹۷۶ طراحی شده، اما امروز در شرایطی که تب سِلفی همه جا را فرا گرفته، دوباره مصداق پیدا کرده است. روبرت مونتگومری برای کمپین، یک بیلبورد شامل شعری آفریده است که به مردم پیشنهاد میهد مباحثی نظیر مرزها، شهر و مهاجرت را مورد پرسش قرار دهند. پوسترهای مردم عادی هم در ورکشاپ رایگانی که یکم جولای در هتل اِیس برگزار گردید، خلق شدهاند.
www.artdaily.org
برپایی نمایشگاه رشید جانسن در شعبهی انگلیس گالری Hauser & Wirth
سامرست، انگلیس: گالری Hauser & Wirth سامرست نمایشگاهی از آثار رشید جانسن با عنوان «رشید جانسن: غریبه» برگزار کرده است. این نمایشگاه ماحصل سکونت دو ماههی هنرمند در این گالری است. رشید جانسن از طیف متنوعی از مواد و تصاویر بهره میگیرد تا مضامینی مرتبط با تاریخ، ادبیات، فلسفه و هویت شخصی و فرهنگی را مورد مطالعه قرار بدهد. نمایشگاه او در سراسر فضاهای گالری گسترده شده است و ترکیبی از نقاشی، مجسمه، چیدمان و طراحی را ارائه میکند که همگی طی دوران سکونتش در سامرست تکمیل شدهاند. عنوان نمایشگاه از مقالهی «غریبه در دهکده» از جیمز بالدوین وام گرفته شده است. این مقاله در ابتدا در نشریهی Harper’s Magazine در سال ۱۹۵۳ منتشر شد.
نوشتار بالدوین شرح تجربیات وی به عنوان یک افریقایی-امریکایی جوان است که در دهکدهی کوچکی در سوییس زندگی میکند. اولین تالار نمایشگاه با چیدمانی از مجسمهها اشغال شده است. این چیدمان شامل مکعبهای فلزی سیاه رنگی است که کارهای مینیمال و متاثر از کانسپچوال سول لویت را به یاد میآورد؛ در اینجا، این چهارچوبهای آشنا، عناصر متنوعی را در خود جای دادهاند. آنها که سیر تکامل و ادامهی شبکههای ساختمانی جانسن هستند، از بیننده دعوت مینمایند تا در میان و اطرافشان قدم بزند.
عناصر داخل مکعبهای فلزی شامل گیاهانی در گلدانهای سرامیکی ساختهی خود هنرمند، کَرهی درخت شیا، چتر نجات، تا مجموعهی منتخبی از کتاب میشود؛ کتابهایی نظیر «غریبه»ی آلبر کامو، The Sellout از پل بیتی، و «بحران یک روشنفکر سیاه پوست» از هارولد کروز. بیشتر کارهای نمایشگاه به مضامین فرار، و غریبه یا خارجی بودن میپردازند. «چتر نجات مچاله» به ایدهی جهش در ناشناختهها رجوع میکند، اما یک روایت پنهان هم در این اثر وجود دارد؛ چتر نجات به ماجرای مردی مرموز، مشهور به دی بی کوپر، اشاره دارد که در سال ۱۹۷۱ هواپیمای شرکت هوایی نورث وست را ربود، دویست هزار دلار اخاذی کرد و از هواپیما پرید. در طول سالها نظریات مختلفی در مورد محل اختفای او، و اینکه اصلا جان سالم به در برده یا نه، مطرح شده اما معمای کوپر هیچگاه حل نگشته است. در گالری دوم، چهار طراحی جدید روی دیوار خودنمایی میکنند.
این طراحیها عمیقا با مجموعه نقاشیهای «مخاطب مضطرب بدون عنوان» در ارتباطند که سال گذشته در نیویورک اولین نمایش خود را داشت. طراحیهای جدید با عنوان «طراحیهای مضطرب بدون عنوان» مضمون اضطراب را مورد بررسی قرار میدهند که در سراسر تجربیات جانسن جریان دارد. هر یک از طراحیها، شبکهای از صورتهای بدوی را نشان میدهند که با مداد شمعی سیاه روی پارچههای پنبهای کشیده شدهاند. حرکت پر خروش دست جانسن بر اضطراب ظاهری شخصیتهای تصویر تاکید میکند؛ چشمان آنها حلزونیهای به سرعت طراحی شده، و دهانهایشان هم خطوط زیگزاگ است. در سال ۲۰۱۵، هنرمند نمایشگاهی در مرکز طراحی نیویورک برگزار نمود. در آن نمایشگاه پرترههای کوچکی که با صابون و موم سیاه روی کاشی کشیده شده بودند، به نمایش درآمد؛ آن پرترهها به وضوح پیش درآمد طراحیهای حاضر در سامرست هستند.
جانسن این مجموعه را به عنوان واکنشی نسبت به شرایط اجتماعی و سیاسی جهان توصیف میکند. در تالار بعدی گالری، مضمون اضطراب در کار «دلقکهای بدون عنوان» بیشتر مورد مطالعه قرار میگیرد. استفاده از دلقکها در عنوان کار اشارهای به آلبوم «دلقکِ» نوازندهی سبک جاز، چارلز مینگس، دارد؛ این اثر داستان ناخوشایند دلقکی را بازگو میکند که به قدری از خنداندن مردم ناامید میشود که در نهایت برای تفریح آنها سرش را متلاشی میکند. در کار جانسن، چهرههای منحوس و خشن، با صابون و موم سیاه روی شبکهای از کاشیهای سرامیکی سفید طراحی شدهاند. در حالی که مجموعهی «مخاطب مضطرب» در دوران بلاتکلیفی سیاسی پیش از انتخابات امریکا خلق شده بود، «دلقکهای بدون عنوان» مدت کوتاهی پس از آغاز به کار رییس جمهور جدید اجرا شدهاند.
شخصیتهای این کار پیچیدهترند و چهرههای آنها، همزمان ترسآور و وحشت زده، بازتاب یک روحیهی جمعی هستند. روی دیوار انتهایی گالری هم واژهی «بُدو» از جنس نئون نقش بسته است. مواد مورد استفادهی رشید جانسن از منظر نمادگرایانه بسیار غنی هستند؛ کَرهی شیا، نوعی چربی است که از میوههای درخت شیای افریقایی گرفته میشود. صابون سیاه هم از خاکستر گیاهان و پوست درختان محلی نظیر موز سبز، برگهای نخل، پوستهی دانهی کاکائو و پوست درخت شیا ساخته میشود. هر دوی این محصولات غرب افریقا به صورت سنتی به عنوان داروهای شفادهندهی بسیار پر ارزشی شناخته میشوند، و امروزه میتوان آنها را در میان محصولات زیبایی رایج در سطح جهان یافت.
صابون سیاه نه تنها در بسیاری از آثار جانسن به کار رفته، بلکه جایگزین صابونهای عادی در سرویسهای بهداشتی گالری هم شده است. استفادهی هنرمند از موادی که منشا افریقایی دارند بیش از همه در تجربیات شخصی وی ریشه دارد؛ او در حومهی شیکاگو بزرگ شده است؛ جایی که این مواد به صورت روزانه در خانهها مصرف میشدند. جانسن علاقمند به این موضوع است که چگونه این محصولات، نظیر کرهی شیا، از سوی امریکاییهای افریقاییتبار برای ارتباط با تصورشان از هویت یک فرد افریقایی مورد استفاده قرار میگرفتند. دیگر آثار به نمایش درآمده کلاژهای بزرگی با اشکال الماس مانند، بریده شده از کاغذهای دیواری هستند.
این کلاژها تصاویری از درختان نخل و نقابهای افریقایی را نمایش میدهند. روی لایههای تصاویر، لکههایی حاصل از مداد شمعیهای سیاه ذوب شده و اسپری رنگ دیده میشود. جانسن کلاژها را به مثابهی یک تصادم میبیند؛ مطالعهی انتزاع، جایی که هر یک از اجزا ویژگی خود را حفظ میکند و در تضاد و برخورد با دیگر عناصر قرار میگیرد، نه اینکه به منظور خلق تصویر جدیدی در هم ادغام شوند. این آثار کنکاشی در ایدهی ساخت نقاب یا پنهان کاری هستند؛ هم به صورت بازنمایانه، با ارجاعات مستقیم به نقابهای افریقایی، و هم از منظر انتزاعی، با تصاویر چند لایهای که آنچه در زیر قرار گرفته را پنهان میکنند. رشید جانسن(متولد ۱۹۷۷، شیکاگو) در کالج کلمبیا و کلاسهای مدرسهی بنیاد هنر شیکاگو تحصیل کرده است. وی هم اکنون در نیویورک زندگی و کار میکند.
www.hauserwirthsomerset.com
رونمایی از جدیدترین مجسمهی آرنود لاپیر در چین
شانگهای، چین: هنرمند فرانسوی، آرنود لاپیر و استودیوی یو اِی پی، از نخستین کار دائمی لاپیر در چین با عنوان «حلقه_زنجیر» رونمایی کردند. این مجسمه در «تالار ماه» در منطقهی اقتصادی Ruihong Tiandi در ناحیهی «مثلث طلایی» شانگهای نصب شده است. «حلقه_زنجیر» کار مرکزی ورودی تالار خواهد بود و میدانگاه عابران پیاده را فعال میکند و فضایی پر جنب و جوش و تعاملی بوجود میآورد. ورودی این چیدمان استوانهای شکل، که با استفاده از تکرار مجموعهای از قطعات مکعبی بزرگِ از جنس آینه ساخته شده، بازدیدکنندگان را قادر میسازد وارد محوطه چیدمان شده و تصویر خود را که بینهایت تکثیر گشته ببینند، و از این رهگذر تجربهای خاص و سوررئال برای هر فرد بوجود میآورد. ایدهی پشت «حلقه_زنجیر» این است که سطح آینهای کار الگوی جدیدی از محیط پیرامونش میسازد و ادراک مخاطب را تغییر میدهد و از جهتی موجبات کشفیات نو در زمینهی مکان و فضا را فراهم میکند. استودیوی یو اِی پی از سوی سفارش دهنده مسئولیت تمامی امور، از انتخاب هنرمند تا مضمون اثر، طراحی روند اجرا، نصب و تحویل کار را بر عهده داشته است. گروه کیوریتورهای استودیو، هنرمند ساکن پاریس، آرنود لاپیر را (که پیشتر چیدمان مشابهی را در سال ۲۰۱۱ ساخته بود) برای تواناییاش در خلق کارهایی که با بافت شهر بازی میکنند و مشوق تعاملات اجتماعی هستند، برگزیدند. آرنود لاپیر میگوید: «حلقه_زنجیر، چیدمان ساده، اما قدرتمندی است. تکرار آینههای مکعبی دریافت ما از مکان را تغییر داده و به بازدیدکنندگان اجازه میدهد راههای جدید نگریستن به فضای پیرامون را تجربه نمایند. سطوح هر مکعب، محیط اطراف را بازتاب میدهد و الگویی انتزاعی را باز میآفریند که فهم و ادراک روزمرهی ما را دگرگون میکند. این لحظهی خاص کشف مجدد است.» لاپیر به عنوان برندهی «جایزهی استعدادهای آئودی» در سال ۲۰۱۱، در پروژههای میان رشتهای متعددی مشارکت داشته است.
www.artdaily.org
نمایش عکسهای گای مارتین از تحولات اخیر ترکیه
آرل، فرانسه: «دولت موازی» اصطلاحی است که از سوی رییس جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان تغییر داده و مورد سوءاستفاده قرار گرفته است؛ عبارتی که در اصل به اصطلاح شناختهتر شدهی «دولت پنهان» باز میگردد. هنگامی که اردوغان در اوایل دههی اول قرن جدید بر سر قدرت آمد، هر روز بیش از گذشته به این نتیجه رسید که از سوی رسانهها، پلیس، مقامات قضایی و ارتش خودش و قدرتهای خارجی متعددی تخریب میشود؛ از نظر او همهی آنها بخشی از یک دولت موازی خائنند که مسبب تمام ناگواریها و رنجهای ترکیه هستند. دولت موازی که در ابتدا اصطلاحی مختص به ترکیه بود، به عبارت رایجی در لفاظیهای عامه پسندانه، و میان قدرت طلبان تبدیل شد و همچنین مورد بهرهبرداری یک دولت پلیسی قرار گرفت که در جستجوی یک دشمن همیشه حاضر اما نامشخص است. گای مارتین، عکاس ۳۳ سالهی بریتانیایی که در سال ۲۰۱۳ به استانبول نقل مکان نمود، از آن زمان مشغول کار بر روی پروژهای طولانی مدت در مورد افزایش قدرت نرم ترکیه و شکلگیری نهادهای پیچیده و قدرتمند در این کشور بوده است. اکنون پس از چهار سال نتیجهی کار وی با عنوان «دولت موازی» در جشنوارهی عکس Les Rencontres d’Arles 2017 به نمایش در خواهد آمد و سال آینده در قالب کتابی منتشر خواهد شد. مجموعهی مارتین اعتراضات آرمانخواهانهی پارک غزی در سال ۲۰۱۳ تا کودتای نافرجام و پاکسازیهای متعاقب آن را در بر میگیرد. همچنین علاوه بر آنها، تصاویری که در پشت صحنهی ساخت سریالهای ترکیهای گرفته شدهاند به نحوی در کنار عکسهای اعترضات قرار گرفتهاند که از هم غیر قابل تفکیک هستند. با افزایش روزافزون نقش تاثیرگذار رسانههای اجتماعی در مناقشات معاصر، این عرصههای نبرد مجازی جدید در موبایلها، و نمایشگرهای کامپیوتر و تلویزیون به همان میزان میدانهای نبرد فیزیکی که از آنها تغذیه میشوند، مهم و معنادارند. مارتین مجدانه میکوشد تا به پیچیدگی ثبت لحظات موثق و مورد اعتماد به عنوان یک عکاس مستند در زمانهی ما بپردازد. گای مارتین کسب جایزهی جهانی عکاسی سونی(۲۰۱۴) را در کارنامه دارد. او برای پوشش قدرتمند انقلابهایی که در سال ۲۰۱۱ خاورمیانه و شمال افریقا را درنوردید شناخته میشود و کارهایش در نشریاتی نظیر تایم، گاردین و آبزِروِر به چاپ رسیده است.
www.rencontres-arles.com