نگاهی به نمایشگاه مارک شاگال که تا کنون دیده نشده بود | قسمت دوم
سایت تندیس ترجمه روژان سرهنگی
فانتزی برای صحنه، نمایشگاهی از کارهای کمتر دیده شده مارک شاگال با نگاهی به موسیقی، رقص، تئاتر در موزه LACMA
نمایشگاه فانتزی برای صحنه به پنج بخش تقسیم میشود: بخش اول۱۱ لباس و ۱۸ طراحی از شاگال برای بالهی آلِکو، بخش دوم از ۸ لباس و ۳۲ اسکیس برای بالهی پرنده آتشین، بخش سوم از ۸ لباس و ۲۸ تصویر برای بالهی دافنیس و کلویی، بخش چهارم ۱۴ لباس و ۱۶ طرح اولیه شاگال برای اپرا فلوت جادویی و بخش آخر شامل آثار معروف شاگال که قبلاً به آنها اشاره شد و چند مصاحبهی ویدئویی از هنرمندان معاصر، طراحان لباس و طراحان صحنه. در چهار بخش اول موسیقی مربوط به هر تئاتر در کنار نمایش آثار همان تئاتر، پخش خواهد شد.
شاگال و خانواده او که یهودی بودند، در ۱۹۴۱ به علت اذیت و آزار نازیها در فرانسه، به نیویورک مهاجرت کردند. یک سال بعد، شاگال از طرف تئاتر بالهی نیویورک برای طراحی لباس و طراحی صحنهی بالهی آلِکو، دعوت به کار شد. لئونید ماسین بالهی آلِکو را که بر اساس شعر الکساندر پوشکین در ۱۸۲۴ سراییده شده بود، به نمایش درآورد. این باله به همراه موسیقی پیتر چایکوفسکی در تابستان ۱۹۴۲، در Palacio de BellasArtes در مکزیکو سیتی برای نمایش خصوصی، روی صحنه رفت و یک ماه بعد در اپرای متروپولیتن در نیویورک افتتاح شد.
شاگال لباسهای آلکِو را با الهام از لباسهای محلی مکزیکی و همچنین با توجه به موسیقی فولکلور روسی طراحی کرد. از فرمهای انتزایی شاگال در این طرحها، به نوعی میتوان تأثیر آثار هنرمندان مدرنیست را همچون هنری ماتیس مشاهده کرد.
در سال ۱۹۴۵، هنری سول هوروک بعد از ۳۵ سال نمایش پرنده آتشین را دوباره روی صحنه نمایش آورد. کارهای شاگال در این نمایش با تحسین منتقدان زیادی روبهرو گردید. شاگال به علت مرگ همسرش، در این دوره در تنگنای احساسی قرار داشت؛ به همین علت، برای وی کار در این تئاتر، به نوعی هم ارتباط دوبارهاش با هنر بود و هم دورهی جدیدی در صحنه آرایی و طراحی به شمار میرفت. همچنین همکاری او با دخترش آیدا، تکنیکهای جدیدی همچون ترکیب پارچههای سنگین و رنگارنگ، کلاژهای تکهدوزی شده و خلق هیولاها و حیوانات باله با فرمهای پیچیده اما متناسب با رقص و موسیقی را پدید آورد.
در سال ۱۹۵۶ شاگال در مجموعه بالهی اپرای پاریس، برای نمایش بالهی دافنیس و کلویی همکاری کرد. این نمایش بر اساس شعر یونانی لانگِس و طراحی رقص جورج اسکیبین خلق شد و در بهار ۱۹۵۹ روی صحنه رفت. شاگال طرحهایش را برای این باله با الهام از دو سفر خود به یونان و نوع فرم و حرکات بالرینها خلق کرد. او بالرینها را عناصری همراه نقاشیهایش تصور میکرد، به طوری که گویا نمایی تصویری از صحنهی طراحی شده پشت نمایش هستند که به پرواز و رقص در آمدهاند.
فلوت جادویی موتزارت در ۱۹۶۷، اولین طراحی شاگال برای اپرا بود. طراحی لباس و صحنهی این اپرا ۳ سال به طول انجامید. در این نمایش او به طراحی تک تک عناصر، ماشینآلات، حیوانات عجیب و غریبی که در داستانهای اپرا و باله حضور دارند و در کل ۸۰ لباس برای عوامل صحنه پرداخت، که در دوران خود بیسابقه بود. او تمام لباسها را با پارچههای غنی شده و انواع تکهدوزی طراحی کرد. همچنین خطدوزی را برای ثابت نگه داشتن لباس متناسب با حرکت آنها بهوجود آورد.
قسمت قبل را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
وجهی از مارک شاگال که تا کنون دیده نشده بود
وجهی از مارک شاگال که تا کنون دیده نشده بود | قسمت اول سایت تندیس ترجمه روژان سرهنگی فانتزی برای صحنه، نمایشگاهی از کارهای کمتر دیده شده مارک شاگال با نگاهی به موسیقی، رقص، تئاتر در موزه LACMA به نمایش درآمد. در حال مطالعه خبرها بودم، عنوانی که به بیان هنر مارک شاگال، تلفیقی از موسیقی و رقص اشاره میکرد نظرم را جلب کرد. تلفیق نقاشی و طراحی لباس شاگال که قبل و بعد از جنگ آنها را طراحی کرده بود […]