طراحیهای ریچارد سرا در روتردام هلند
دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۵۶ ترجمه سجاد عمادی
برگزاری نمایشگاهی از طراحیهای ریچارد سرا
روتردام، هلند: ریچارد سرا دو مجموعهی جدید که اختصاصا برای نمایشگاه «طراحیها ۲۰۱۵-۲۰۱۷» آفریده را در موزهی Boijmans Van Beuningen روتردام عرضه کرده است. این نمایشگاه که با همکاری نزدیک هنرمند محقق شده، متشکل از بیش از ۸۰ کار است؛ از آثار کوچک تا بزرگ، از مجموعههای «طراحیهای بیهدف» (۲۰۱۵)، «ترکیبها» (۲۰۱۶)، و «شکافها» (۲۰۱۱-۲۰۱۷). برای نمایشگاه، ریچارد سرا همچنین انحصارا مجموعههای «افقهای روتردام» و «عمودهای روتردام» را اجرا کرده است که در کنار دفترچههای طراحیاش پیش از این دیده نشده بودند. سرا که همیشه در حال جستجوی زبانهای اکسپرسیو جدید است، طراحیهایی را اجرا کرده که، اگرچه مستقل از مجسمههایش هستند، اما با عناصر بنیادین زبان مجسمههای او مشابهند؛ عناصری نظیر زمان، فرآیند خلق اثر و مادیت. کارهای این نمایشگاه چرخش زیادی نسبت به طراحیهای گذشتهی او نشان میدهند؛ آنها سرراست و بیواسطه هستند و با استفاده از ابزارهای محدودی اجرا شدهاند و به معنای واقعی، خصیصهی کار سرا را نشان میدهند که برای بسیاری ناشناخته است. آثار ریچارد سرا به عنوان یک هنرمند مشهور بینالمللی، سهم مهمی در شکلگیری مجسمهسازی مدرن داشته، با اینحال طراحی بخش لاینفکی از هنر وی بوده است. فهم عمیق هنر و الهامات سِرا بدون تحلیل کارهای روی کاغذ او دشوار خواهد بود؛ این آثار تاکیدی بر فعالیت بدنی و انرژی، و پویایی و خودانگیختگی هستند، که همگان میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. فرانچسکو استوچی، کیوریتور بخش هنر مدرن و معاصر موزه در مورد سِرا میگوید: «بخش اصلی اهمیت سرا به عنوان یک هنرمند را میتوان به فهم و بازنگری او در مورد این که حقیقا مجسمه چه چیزی است مرتبط دانست؛ چیزی که برای وی اهمیت دارد این نیست که یک طراحی چه معنایی میدهد بلکه آنچه از پی فرایند تولید پدیدار میشود، مهم است. نمایشگاه گسترهی تجربیات کنونی سرا را نشان میهد، راههای جدیدی برای نگریستن به چگونگی کار هنرمند طی پنج دههی گذشته میگشاید و از مسیرهای تازهای در مطالعات وی در مورد رسانهی طراحی و همچنین نقش و امکانات آن خبر میدهد.» نمایشگاه عمق رابطهی کارهای سرا با موزه را هم مد نظر قرار میدهد؛ جایی که برای حدود چهار دهه اثرWaxing Arcs هنرمند از بازدیدکنندگان دعوت کرده تا معماری موزه و کیفیت فیزیکی خود فرآیند تجربهی اثر هنری را مورد توجه قرار دهند. ریچارد سِرا در طراحیهایش از رنگ چشم پوشی میکند، و رنگ را نه یک ویژگی ساختاری، بلکه ارزشی افزوده به اثر میداند. رنگ در منطق فرآیند کار او جایی ندارد، که در آن مواد موجودیت خود را دارند و به چیز دیگری ارجاع نمیدهند. طراحیها ماحصل روشی مشابه چاپ دستی هستند که در آن هنرمند رنگ، پودر گرافیت یا رنگمادههای سیاه دیگر را روی میز پخش میکند و سپس روی آن یک صفحهی کاغذ، و یک جعبهی فلزی سنگین قرار میدهد. جاذبه، فشار و بافت کاغذ عوامل تاثیرگذار در ظاهر نهایی کار خواهند بود. در «عمودهای روتردام» و «افقهای روتردام»، بازی با اشکال تیرهی تکرار شونده دیده میشود؛ تفاوت در ضخامت رنگماده، یک خط داستانی انتزاعی را بوجود میآورد. آنها بیشتر رومانتیک به نظر میرسند تا مینیمال. نمایشگاه با چهار کار بزرگ از مجموعهی «شکافها» پایان میپذیرد. در اینجا تکنیک سرا متفاوت است. مداد شمعیهای سیاه در حجم زیادی استفاده شدهاند و بسیاز ضخیمتر از کاغذ هستند. واژهی «طراحی» خیلی متناسب با نتیجهی کار نیست، بلکه بیشتر به نقشبرجستههای تک رنگی شباهت دارند که شکافهای مثلثی تیز در آنها وجود دارد. به همراه این نمایشگاه کاتالوگ مصوری هم منتشر شده است. ریچارد سرا برای کارهای واقعا عظیمش مشهور است. او مجسمههایش را از پلاستیک و فلز میسازد. وی در دههی ۱۹۷۰ شروع به کار با صفحات فلزی بزرگ نمود که به مشخصهی کارش تبدیل شد. او از فرآیند صنعتی بهره میبرد و سپس صفحات را به نحوی در فضا قرار میدهد تا بازدیدکنندگان آنها را به شکل متفاوتی تجربه کنند. مجسمههای غولآسای سِرا که اغلب برای یک ساختمان، یک محوطهی شهری یا روستایی خاص ساخته میشوند، در سراسر جهان، از ایسلند تا نیوزلند، قابل مشاهده هستند.
www.boijmans.nl
نمایش نقاشیهای برندی توییلی
نیویورک، امریکا: گالری Sargent’s Daughters نمایشگاهی از نقاشیهای جدید هنرمند ساکن نیویورک، برندی توییلی، را با عنوان «جایی که آتش آغاز شد» برگزار نموده است. این دومین نمایشگاه انفرادی هنرمند در این گالری است. در این مجموعه نقاشیها، توییلی به اتاق خواب خانهی دوران کودکیاش باز میگردد، که بر اثر یک آتشسوزی در سال ۱۹۹۹ تخریب شد. پیش از آنکه خانه بسوزد، برندی طراحیهایی با پاستل از اتاق خوابش انجام داده بود که در آتشسوزی از میان رفت. توییلی در سال پس از آتش سوزی، زمانی که هنوز خاطراتش از آن خانه زنده و واضح بود، نقاشیهای ۱۶ در ۲۰ اینچی از اتاق کشید. از آنجایی که هیچ عکسی از اتاق باقی نمانده بود، آن نقاشیها تنها منابع او برای نقاشیهای جدید بزرگ شدند. جزییاتی نظیر تَرَکهای گچ سقف، درختانی که از پنچره دیده میشوند و آثار چاپی پیکاسو که از یک تقویم پاره شدهاند، خاطرات خاصی هستند که ریشه در مشاهدهی مستقیم دارند. در این نقاشیها از اتاق خواب، ما غرق اتمسفر زوال و تخریب خانه، در سال پیش از آتشسوزی هستیم؛ بام خانه تخریب شده و اتاقها مرطوب از باران هستند. یک چادر آبی رنگ پلاستیکی، که توییلی در طوفانهای شدید زیر آن میخوابید، روی تخت مچاله شده است. در «گربه روی سقف» خون روی الوارهای تاب برداشتهی دیوار بالای شومینه چکیده است. یک گربهی ولگرد به همراه بچههایش روی پشت بام بالای شومینه زندگی میکردند و مرده بودند، و باعث میشدند کرم حشرات همراه باران وارد آتش شود. زمانی که آتشسوزی شروع شد توییلی در مدرسه بود و کتابهای به امانت گرفته شده از کتابخانه در مورد پیکاسو و تیسین را به همراه داشت. این کتابها که اجازهی نگهداری آنها را گرفته بود، در نهایت تنها اقلام بازمانده از زمان پیش از آتشسوزی هستند. او از کتابها کپی گرفت و تصاویر کهنه و لکهدار آنها به تنها منابع وی برای یادگیری نقاشی تبدیل شدند. توییلی برای نمایشگاه، نقاشیهایی هم از این کتابها کشیده است. برندی توییلی(متولد ۱۹۸۲، اوکلاهاما سیتی) در بروکلین زندگی و کار میکند و فوقلیسانسش را در سال ۲۰۱۱ از دانشگاه ییل دریافت کرده است.
www.sargentsdaughters.com
برپایی نمایشگاهی از آثار هنرمند غنایی گادفرید دونکور
آکرا، غنا: تابستان امسال، Gallery 1957 میزبان نمایشگاه انفرادی گادفرید دونکور از آثار جدیدی خواهد بود که در غنا آفریده شدهاند. با حدود سه دهه سابقهی فعالیت هنری، دونکور در نمایش پیچیده و چند لایهی رویدادهای تاریخی، واقعیت و خیال را بواسطهی کلاژ، نقاشی، طراحی و عکاسی در هم میآمیزد. او که در غنا متولد شده، پیش از اقامت در بریتانیا در سراسر اروپا به تحصیل پرداخت. مطالعات جامعهشناختی وی، که قارهها و فرهنگهای متفاوتی را شامل میشود، تاریخ مشترک افریقاییها و اروپاییها را مورد توجه و مداقه قرار میدهد. مجموعهی جدید هنرمند، یکی از تصویرسازیهای قرن نوزدهمی سیاح انگلیسی، توماس بودیچ، را بازآفرینی میکند؛ تصویری که هماکنون در موزهی ملی دریانوردی لندن نگهداری میگردد. گمان میرود این اثر نخستین ثبت تصویری فرهنگ و زیباییشناسی منطقهی آشانتی غنا است. این تصویرسازی (۱۸۱۸) با عنوان «نخستین روز مراسم سیب زمینی هندی» جشن مردم در مراسم سالانهی سیبزمینی هندی(Yam) در کوماسی را به تصویر میکشد؛ رویدادی که برای گرامیداشت نخستین برداشت سیبزمینی هندی در فصل پاییز برگزار میشد. بودیچ، که از سوی «کمپانی سلطنتی افریقایی» به غرب قاره فرستاده شده بود، ماموریت یافت تا در مورد یک توافقنامه با شاه آشانتی مذاکره کند. تصویرسازی و خاطرات شفاهی بودیچ در مورد جشن سالانهی مردم آشانتی، بعدها در کتابی با عنوان «ماموریت از قلعهی کرانهی کیپ تا آشانتی» منتشر شد. نمایشگاه دونکور با اینستالیشن، نقاشی و کلاژ برداشت تازهای از تصویر جشن سالانه در مقیاسی طبیعی ارائه میدهد. این نمایشگاه ماحصل اقامت چهار ماههی هنرمند در گالری است. گادفرید دونکور(متولد ۱۹۶۴، کوماسی غنا)، در اروپا رشد یافت و در مدارس هنری Central St Martins و SOAS در لندن و Escolla Massana بارسونا تحصیل نمود. از دههی ۱۹۹۰ او به صورت گستردهای در افریقا، اروپا و امریکا نمایشگاه داشته است. وی سابقهی تدریس و ایراد سخنرانی در دانشگاههای متعددی را هم در کارنامه دارد.
www.gallery1957.com
مروری بر آثار جانا یولر در موزهی Stedelijk
امستردام، هلند: کار هنرمند جوان آلمانی، جانا یولر، سرشار از انرژی است. تجربیات هنری یولر بر تاثیر متقابل نقاشی، مجسمهسازی، و واژه و تصویر تمرکز دارد. کار او هویت معاصر، و تاثیر و نقش تحولات فرهنگی، اجتماعی و پیشرفتهای فنآوری در شکلگیری آن را مورد مطالعه قرار میدهد. نمایشگاه «بالا در امستردام، آسمان امستردام» در موزهی Stedelijk منتخبی از کارهای ارائه شده در نمایشگاههای انفرادی یولر تا کنون را گرد هم میآورد، و آثاری هم که اختصاصا برای موزه خلق شدهاند در کنار آنها قرار میگیرند. یولر در نقاشی، مجسمه و نوشتههایش امکانات بالقوهی تصاویر دیجیتال و آنالوگ را مورد بررسی قرار داده، به روزگار معاصر واکنش نشان میدهد و ما را به تفکر وا میدارد. کارهای او بسیار فراتر از محدودیتهای سبکی هستند، و میان انتزاع و بازنمایی، نوشته و شکل، و تصاویر واضح و موقعیتهای مبتنی بر فضا در حرکتند. یک تعامل زنده _که از بازنمایی و انتزاع تا سوررئال متغیر است_ ادراک ما و تعریف واقعیت و تصویر را به چالش میکشد. یولر در کارش، هنرمند و فرآیند نقاشی کردن را مورد تمسخر قرار میدهد. در سال ۲۰۱۵، موزه Stedelijk دو اثر «تجزیه هیولا» و «انرژی از کجا میآید» را خریداری نمود. در هر دو کار، یولر معانی و تضادهایی که بواسطهی واژگان و تصاویر برانگیخته و تداعی میشوند را به بازی میگیرد. در «تجزیه هیولا» عناصری از نمودارهای بدن انسان که عموما در طب جایگزین دیده میشوند در کنار هم قرار گرفتهاند، که در آنها هر بخش بدن به نسبت اهمیت درمانیاش نشان داده میشود. یولر همچنین نمونهای از نیمکتهای مورد استفاده در موزهها را برای نمایشگاه ساخته که تقریبا ۲۰ متر طول دارد و در سراسر عرض فضای گالری نصب شده است. این نیمکت ترکیبی از قسمتهای تحتانی صندلیهای اداری است. این قسمتها به نحوی به هم متصل شدهاند که به صورت یک کل واحد کاربرد دارند و هر صندلی به تنهایی انعطاف پذیریاش را از دست داده است. جانا یولر(متولد ۱۹۸۲، فریدبرگ، آلمان) در فرانکفورت و بروکسل زندگی و کار میکند.
www.stedelijk.nl
دنیاگردی شماره قبل را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
پرتره های معاصر در دنیاگردی این هفته
پرتره های معاصر در دنیاگردی این هفته دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۵۴ ترجمه سجاد عمادی نمایشگاه بزرگی از عکسهای دانیله ون زادلهوف مالاگا، اسپانیا: مرکز هنر معاصر مالاگا میزبان نمایشگاهی با عنوان «قصهی جانها»، نخستین نمایشگاه انفرادی دانیله ون زادِلهوف، در اسپانیاست. ۶۱ عکس به نمایش درآمده با مضامین اگزیستانسیالیستی و مذهبی معرف حساسیت و قریحهی قدرتمند هنرمند هستند که به مشخصهی ویژهی او تبدیل شده. متأثر از رامبراند، کاراواجیو، موریلو و دیگر اساتید رنسانسی، ون زادلهوف استفادهی زیادی از […]