یاشار صلاحی نسبتی میان ابزار طراحی، خط و رفتار هنرمند
نمایشگاه «نزدیکتر»، آثار یاشار صلاحی در گالری زیرزمین دستان | نقد نمایشگاه
سایت تندیس به قلم حافظ روحانی
هوای دستت را داشته باش
مجموعه آثار یاشار صلاحی در زیرزمین دستان بیش از هر چیز قدرت خط را به ما یادآوری میکند. به واقع آثار متنوع او در این نمایشگاه نسبتی میان ابزار طراحی،خط و رفتار هنرمند برقرار کرده و امکانات حاصل از آنها را نشان میدهد. امکانات متنوع صلاحی در این نمایشگاه که حاصل کاربردهای گوناگون خط، تغییر ابزار کار و رویکرد است به شکل گرفتن آثاری متفاوت منجر شده که هر یک میتوانند تصویری دیگرگونه از استفاده از ابزار را به ما نشان دهند.
نخستین مجموعه را شاید بتوان به واسطهی شباهت و ارجاعاش به آثار هنرمندان انتزاعی، آثار انتزاعی هنرمند خواند. در این مجموعه، قلم درشتتر است و آثار با چند ضربه قلم محدود کشیده شدهاند. در نتیجه کل کار به چند حرکت دورانی قلممو بر روی کاغذ محدود شده است. با اینحال هنرمند از بروز دادن رفتارهای عصبی خودداری کرده و کنترل دست بر روی خطوط مشهود است. نتیجه این است که هر چند کل کارها شکل و خاصیت فیالبداهه دارند، اما خطوط به شدت کنترل شده به نظر میرسند. به این ترتیب آنچه بر کاغذ آمده، بیشتر تلاشی است برای ثبت یک تصویر مبتنی بر چند خط محدود و با حداقل حرکات دست. تعداد این آثار بیشتر از سایر آثار هنرمند است و به نظر میرسد که صلاحی موقع اجرای آنها رهاتر و آزادتر کار کرده است.
اما از طرف دیگر هنرمند در دورهای دیگر از آثارش درست برخلاف مجموعهی اول پرکارتر و دقیقتر هستند. در این مجموعه برخلاف مجموعهی انتزاعیها، بازنمایی نقش اصلی دارد و تقریباً تمامی سطح کاغذ را تصاویر درهمتنیدهای پر کردهاند که یادآور طرحهای هنرمندان طراح و کارتونیستها ست. به نظر میرسد که هنرمند برای ثبت این مجموعه نیاز به تمرکزی طولانیتر و سختتر داشته است. به واقع اگر قرار باشد به دنبال یک صفت برای توصیف این مجموعه و جدا کردناش از مجموعهی انتزاعیها باشیم، احتمالاً واژهی تمرکز بیش از دیگر کلمات به کارمان میآید. به نظر میرسد که در مجموعهی انتزاعیها هنرمند تمرکز کوتاه مدتتری را تجربه کرده، در حالی که مجموعهی کاریکاتورگونهها نیازمند به تمرکز طولانیتری بودهاند. به همین نسبت اگر در مجموعهی اول ما شاهد عملکرد آزادانهتر صلاحی هستیم که خط را با حرکات رهای دست تصویر کرده، در این مجموعهی کاریکاتورگونهها حرکات دست شدیداً محدود و مدت زمان تمرکز به احتمال زیاد طولانیتر بوده است.
گاه هنرمند کوشیده تا این دو رفتار را با هم ترکیب کند. دو سه نمونه از آثار تلفیقی هنرمند را هم میتوان در این نمایشگاه دید، جایی که هنرمند به رفتاری در میانهی این دو شکل رفتاری رسیده است؛ نتیجه آثاری است که هم ماهیت طراحانهی مجموعهی دوم را دارد و خاصیت رهایی مجموعهی اول را. به نظر میرسد که این مجموعهی تلفیقی از این جنبه که کوششی است برای درک قدرت خطوط رهای انتزاعیها و آزمودن توانایی بازنمایی کاریکاتورگونهها، اهمیت مشخصی در میان آثار صلاحی دارند.
اما کاربردیترین مجموعه (اگر بتوان این اصطلاح را به کار برد) مجموعهای از آثار است که هنرمند با مفتول فلزی کار کرده است. خود این مجموعه به دو شکل بروز و حضور دارند؛ مجموعهی اول با مفتول نازکتر که به شکل آثاری حجمی نمایش داده شدهاند و مجموعهی دوم به شکل تکچهرههایی در قاب. در این مجموعه مسأله فقط تغییر ابزار کار و استفادهی صلاحی از مفتول فلزی (به جای خط قلم بر روی کاغذ) مطرح نبوده، بلکه ماجرا به تغییر رویکرد هنرمند و روی آوردن به تغییر شکل و نگاه هم مربوط است؛ به واقع صلاحی در این دوره از آثارش به تبع کاریکاتورگونهها عمل کرده، اما باز به نسبت آنها کمکارتر است و بر خاصیت کاریکاتوری آثارش افزوده. به تعبیر دیگر اگر اغراق در بازنمایی چهرهها که نوعی کیفیت گروتسک را باعث میشود را به نوعی خاصیتی کاریکاتور بدانیم، پس میتوان این آثار را به واسطهی این نوع نگاه و رویکرد کاریکاتور نامید. پس اگر تمرکز بالای هنرمند در مجموعهی کاریکاتورگونهها آن مجموعه را کم و بیش در حدفاصل بین کاریکاتور و طرح نگه میدارند، این مجموعه تا حد زیادی خاصیت کاریکاتوری پیدا میکنند. علاوه بر اینها، تغییر ابزار و منفک کردن تکچهرهها از سطح دوبعدی کاغذ بر خاصیت کاریکاتورمانند این مجموعه افزوده است.
به واقع همانطور که در ابتدا هم اشاره شد، تمرکز صلاحی در اجرای کارها، همزمان با تغییر مادهی کار ماهیت آثار نمایشگاه را تا حد زیادی دستخوش تغییر کرده و به چند گونه کار مختلف منجر شده است. اما آیا میتوان این مجموعه را موفق نامید؟ چنین پرسشی بیش از هر چیز به مسائل مختلفی مربوط میشود که شاید یکی از آنها به انتظار بیننده مربوط شود. به واقع صلاحی با قدم گذاشتن در چند قلمرو مختلف خلاقیت و تولید تجسمی در تلاش است تا این قلمروها را درک و ترکیب کرده و زبان آنها را از آن خود کند. به این ترتیب در هنگام کار با آنچه که انتزاعیها خواندیم، گهگاه شاهد تلاش در جهت بازنمایی هستیم و در مجموعهی کاریکاتورگونهها هنرمند از آموزههای مختلفی استفاده میکند، یعنی در تلاش است تا هم رهایی خطوط در آثار طراحی چون ارشیر محصص را به کار گیرد و هم میکوشد تا با کنترل خطوط کیفیت بازنمایی را حفظ کند.
این اتفاق کم و بیش در مجموعهی مفتولها و به واسطهی اجبار و کیفیتی که خود مادهی کار باعث شده تا حد زیادی کنترل شده و به واقع کیفیت خود را بر کار و آزادی عمل هنرمند تحمیل کرده است، اما در در مجموعهی دیگر به نظر میرسد که هنرمند هنوز یک گام دیگر تا تکمیل کردن زبان هنری خود در پیش دارد، جایی که تجربیات شخصیاش مسیر کارش را از خاستگاهها و منابع الهامبخشش جدا کند و احتمالاً به او امکان دهد تا مرزی میان کیفیت بازنمایانهی خطوط، طنازی و انتزاعی را پیدا کند. همانطور که کم و بیش در مجموعهی تلفیقیها به این مهم دست یافته است.
در مجموعهی تلفیقیها یاشار صلاحی به واسطهی تلاشش برای تلفیق دو شیوهی مختلف کاری به یک التقاط زبانی در اجرای آثار رسیده که کارهای او را چند لحنی کرده است. از یک طرف شاهد بروز مایههای طنازانهی کارش هستیم و از طرف دیگر سیطرهی خطوط انتزاعی هنوز خود را نشان میدهند و مایههایی از جدیت و صلبی را در آثار حفظ کرده. شاید بتوان فکر کرد که این مرحله و دست یافتن به این نقطه، جایی است که هنرمند میکوشد به آن دست یاید. جایی که آزادی دست به مدد طنازی که ریشه در کاریکاتور دارد کنترل شده و هنرمند به مرحلهای از آزادی عمل، بیانگری و طنازی برسد که فقط به خودش و دست خودش تعلق داشته باشد.
عکس: مهراد امین
نقد نمایشگاه قبل به قلم حافظ روحانی را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
پگاه رجامند در آخرین نمایشگاه گالری اُ در ساختمان کنونی
پگاه رجامند در آخرین نمایشگاه گالری اُ در ساختمان کنونی نقدی بر نمایشگاه «بدگواری»، آثار طراحی پگاه رجامند تکچهره به مثابه استعاره سایت تندیس به قلم حافظ روحانی نمایشگاه «بدگواری»، مجموعهای از آثار طراحی پگاه رجامند در طبقهی سوم نگارخانهی اُ بر پاست. یکی از سه نمایشگاهی که تحت عنوان «سه در سه»، در مرداد ماه در اُ برگزار میشود. اما این همهی ماجرا نیست، به واقع این سه نمایشگاه توأمان، آخرین نمایشگاههای اُ در ساختمان کنونی خواهند بود و […]