عکاسان معاصر و بازنمایی تجربه زیست | لیزا کرسی عکاس نازیباهای زیبا
آشنایی با عکاسان معاصر در پرونده آنچه برعکس مینماید
سایت تندیس ترجمه امیر کوشامنش
لیزا کِرِسی lisa kereszi
تأثیرات محیط بر زندگی عکاسان بزرگ در دوران کودکی تأثیر به سزایی در آثار آنها داشته است. این تأثیر در مورد لیزا کرسی نیز به وضوح قابل مشاهده میباشد و ما شاهد یک جریان زندگی شخصی در کارهای هنرمند هستیم. گاراژ اوراقی، جایی که هنرمند در آنجا بزرگ شده، حتی در سالهای دورتر تأثیر خود را بر عکسهای او گذاشته است. هنرمند که خود را مخلوق یکی از گوشههای این محیطها میداند به خوبی توانسته زیبایی این مکانها را بیرون بکشد. ردپای طنز از زیر پاهای یک مجسه تا لبخند ژکوند پیرزنی نشسته بر روی صندلی نمایان است. فروپاشی رویای آمریکایی، بوکسور بازنشسته، کلمات و نقوش روی در و دیوارها، موضوعات بزرگتری را که در فرهنگ و اقتصاد امروزه آمریکا وجود دارد به نمایش میگذارد.
لیزا کریسی در سال ۱۹۷۳ در پنسیلوانیا به دنیا آمد و در حومه شهر فیلادلفیا بزرگ شد. مادرش صاحب یک مغازه عتیقه فروشی بود. پدرش او و خانواده را در یک گاراژ ماشینهای قراضه بزرگ کرد. او در سال ۱۹۹۵ از کالج با لیسانس هنر فارغالتحصیل شد. پس از مهارت مضاعفی که ادبیات و نویسندگی پیدا کرد در نهایت تمرکز خود را بر عکاسی قرار داد.
پس از اتمام کالج به نیویورک رفت و به عنوان دستیار، در کنار نَن گلدین مشغول به کار شد. در سال ۲۰۰۰ مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته هنرهای زیبا از دانشکده هنر ییل دریافت کرد. او از سال ۲۰۰۴ به عنوان مدرس در آنجا مشغول تدریس بوده و همچنین به عنوان کارگردان در امر مطالعات عکاسی فعالیت میکند. او در سال ۲۰۱۳ به عنوان منتقد و کارگردان مطالعات کارشناسی عکاسی منصوب شد.
او همچنین در مرکز بینالمللی عکاسی و مدرسه هنرهای تجسمی تدریس کرده و با هنرمندان و منتقدان بسیاری در دانشکده معماری یل، نیویورک، کالج هنر ماساچوست،پارسونز، مدرسه هنرهای تجسمی،واسار و … در ارتباط بوده است.
او برای آموزش گروهی از هنرمندان از طریق تبادل حلقه هنرهای CEC به آسیای میانه سفر کرده و در تابستان ۲۰۰۵ به عنوان هنرمند مستقر در مرکز هنرهای آتلانتیک، در سال ۲۰۰۶ در مجارستان و در سال ۲۰۰۷ در چاشاما به فعالیت پرداخته است.
کارهای او در بسیاری از مجموعههای خصوصی و نیز در موزه هنر ویتنی امریکا، موزه جدید هنرهای معاصر، موزه هنر بروکلین، موزه هنر جنوبی اوگدن، موزه هنر برکلی، موزه هنر نورتون و گالری هنری دانشگاه یل به نمایش در آمده است.
عکسهای لیزا گاهی اوقات پا به دنیایی میگذارد که امروزه در عکاسی مُد است، اما او تا حدی تصادفی به این دنیا وارد شده است. روشنایی عجیب عکسهایش ممکن است آنها را مانند عکسهای استیج (عکس صحنه پردازی شده) جلوه دهد. به راحتی میتوان تمرکز او را بر گوشههای عجیب و غریب یک اتاق خالی با هدف زیبا جلوه دادن ناهنجاریهای آن مشاهده کرد. در مورد فضاهای خالی عکسهای او، اینگونه میتوان بیان داشت که این ارائه ساده ممکن است به چیزی یا کسی اشاره داشته باشد که او این راه را برای رسیدن به طنز نهفته در آن، پیموده است.
با این حال چیزی که در مورد کِرِسی قابل توجه است توانایی او برای مشاهده و صحبت کردن به طور مستقیم در مورد زندگی خود و مسائل پیرامون آن است. این نگرش در عکسهای او نیز به وضوح قابل مشاهده و فهم است. اکنون بیشتر عکسهای او چیزی غیر از محیط خانوادهاش را نشان میدهد.
اگرچه او زمانیکه در دانشگاه بارد مشغول تحصیل بود مکرراً از خانواده خود عکاسی میکرد، اما با اصرار معلامانش تمرکز خود را بر موضوعات دیگر قرار داد. او میگوید: « بزرگترین نصیحتی که شنیدم این بود که شما میتوانید از چیزهای دیگری عکاسی کنید و نتیجههای یکسان داشته باشید اما با روش و فرم خودتان.»
از آن زمان، او تصمیم گرفته تمرکز خود را بر روی تصاویرِ خالی از حضور افراد قرار دهد. (البته به غیر از مواردی استثنا). معمولاً، تصاویر او برخی جزئیات یا لحظههای نامتعادل را متعادلتر میکند.
کرسی معمولاً با یک دوربین قطع متوسط بر روی یک سهپایه عکاسی میکند. از نور موجود بهره میگیرد و نوردهیهای او معمولاً از ۴ ثانیه تا ۴ دقیقه طول میکشد. او فیلمهای زیادی را عکاسی کرده، و هیچ وقت هیچکدام از آنها را برش و تغییر سایز نداده است. عکسهای او از دستکاری دیجیتالی به دور است. او در این خصوص بیان داشته: «بیننده گمان میکند عکسهای من دستکاری دیجیتال شدهاند، امّا این برای من مهم است که آنها دستکاری دیجیتال نشده و نمیشوند. »
جالب است که حتی عکسهایی که کِرِسی مستقیماً از جهان وجود گرفته، بیشتر شبیه عکسهای صحنهپردازی شده و صحنه تئاتر میباشند. «لاس وگاس در شب ۲» شهر را از منظره پنجره هتل نشان میدهد. ساختمانهایی دارای فرمهای هندسی گوناگون، مشتعل و فروزان با نورهای صورتی، آبی، بنفش و سفید، که توسط بزرگراههای سفید، به صورت مورب به دو نیم تقسیم شده و از هر طرف با برجهای مسیرنگ قاب شدهاند. و دوباره با پردههای هتل که کمی در شیشه انعکاس یافته قاب دیگری شدهاند.
« گاراژ اوراقیِ جو» یک کتاب روایت شخصی میباشد که شامل بیش از ۵۰ سال و ۳ نسل است که به بررسی دستاوردهای یک خانواده پس از فروپاشی رویای آمریکایی میپردازد. پدربزرگ کرسی که از نسل اول آمریکاییها محسوب میشد بوکسوری بود که در گذر زمان به یک سمسار تبدیل شده بود. او در دهه رونق ۱۹۵۰ به آرامی و در پی مجموعهای از اتفاقات پیش آمده که برخی از آنها خارج از کنترل او بود یک امپراتوری از ماشینهای قدیمی و قراضه را بنا کرده بود. آشفتگی کِرِسی، عکسهای عاشقانه دهه اخیر او از کسب و کار روزانه، همراه با عکسهای قدیمی بریده شده از مجلات، داستان زندگی این خانواده و ستیز او را با مشکلات اقتصادی، زوال شهرنشینی، نزاع خانوادگی، مرگ و میر غمانگیز و غیرمنتظره و چالشهای یک کسب و کار مستقل و خانوادگی را نشان میدهد، خانواده و گاراژ اوراقی موضوعات بزرگتری را که در فرهنگ و اقتصاد امروزه وجود دارد به نمایش میگذارد.
نمایشگاههای انفرادی هنرمند به شرح ذیل میباشد:
۱- پروژه عکاسی در هامبورگ آلمان ۲۰۱۴
۲- گاراژ اوراقی جو – فیلادلفیا و نیوهیون و نیوجرسی ۲۰۱۳ و ۲۰۱۲ و ۲۰۰۹
۳- پرتره خانواده آمریکایی – نیویورک ۲۰۱۳
۴- گاراژ اوراقی – نیوهیون ۲۰۱۳
۵- پایان مهمانی – نیویورک ۲۰۱۲
۶- اغوا – آتلانتا ۲۰۱۰
۷- فانتزیها – نیویورک ۲۰۰۹ و ۲۰۰۸
۸- فرمانداران جزیره – نیویورک ۲۰۰۹ و ۲۰۰۴
۹- هیجانات ارزان – نیویورک ۲۰۰۷
۱۰- پروژه آیکون: خط بالا – نیویورک ۲۰۰۷
۱۱- گفتگوی عمومی – چپل هیل ۲۰۰۶
۱۲- جایزه Baum – برکلی ۲۰۰۵
۱۳- زندگی قبلی – فیلادلفیا ۲۰۰۵
۱۴- داستان نیویورک – نیویورک ۲۰۰۵
۱۵- چشم انداز – نیویورک ۲۰۰۳
۱۶- Pierogi – نیویورک ۲۰۰۲
۱۷- دختران بدون زندگی – نیویورک ۲۰۰۱
۱۸- عکسهای شبانه – بروکلین ۲۰۰۰ و ۱۹۹۹
۱۹- در معرض اعتیاد – نیویورک ۱۹۹۸
و نمایشگاههای گروهی متعدد از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۴
قسمت قبل از پرونده آنچه برعکس مینماید | آشنایی با عکاسان معاصر را اینجا دنبال کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
وانگ کینگ سانگ و آی وی وی در تقابل با فرهنگ مصرف گرایی در چین
وانگ کینگ سانگ و آی وی وی در تقابل با فرهنگ مصرف گرایی در چین آشنایی با عکاسان معاصر در پرونده آنچه برعکس مینماید سایت تندیس ترجمه امیر کوشامنش وانگ کینگ سانگ: wang qingsong اگر محیط گالری را به منظومه شمسی تشبیه کنیم که در آن عکاسان مختلف با دوربینهای متنوع خود عکسهایی از سیارات مختلف گرفته باشند، بیشک عکسهای وانگ کینگ سانگ را میتوان خورشید آن منظومه نامید. عکسهایی که قسمت به قسمت عکسبرداری شده و به هم چسبیده شدهاند […]